زنان هراتی چرا دست از رانندگی می‌کشند؟

نجیب‌الله سعادت-هرات
«جای تو پشت ماشین لباس‌شویی‌است‌»‌‌، «زن ره چی به موتروانی؟»‌، «جلو خور هوش کن»‌، «‌ما را هم می‌رسانی خانم مقبول؟‌«‌، «تکر نکنی مقبولک.» این‌ها جملاتی‌است آشنا برای زنان هراتی‌یی که رانندگی می‌کنند.
جملاتی که روزانه چندین‌بار به عنوان پتکی محکم بر سرشان فرود می‌آید و گوش‌های‌شان را می‌آزارد.
رانندگی ممکن است در ظاهر امر کاری عادی به نظر برسد،اما زنان این‌جا درهرات هنوز با این پدیده و دشواری‌های آن دست و پنجه نرم می‌کنند و هر روز حدیثی نو و مشکلی تازه‌یی را از این ناحیه شاهد می‌باشند.
راضیه رضایی یکی از بانوانی‌است که با تنگ شدن فضا برایش، دست از رانندگی کشیده و اکنون همانند سایر زنان مجبور است با پرداخت کرایه و صرف وقت بسیار، مسیرهای رفت‌و‌آمدش را بپیماید. خانم رضایی می‌گوید: «دیری نگذشت که همین جامعه و رفتار ناشایست افراد آن، مرا هم از مقابله باز داشت. مدت یک‌سال در شهر با موتر شخصی خودم رانندگی می‌کردم، اما با موج حرف‌های ناشایست و نگاه‌های هرزه روبه‌رو شدم. در اوایل بسیار تلاش کردم محکم باشم و اعمال و رفتارشان را جدی نگیرم، اما بعد از چند ماهی دیگر نتوانستم مقاومت کنم و مجبور شدم رانندگی را ترک کنم و موتر خود را بفروشم. همین جامعه باعث شد که حالا من هم همانند بسیاری از زنان، منفعل باشم.»
اما این پایان کار همگان نیست؛ خانم دیگری را در حال گشت‌و‌گذار در شهر می‌بینم که پشت فرمان موتر نشسته و بی‌تفاوت به نگاه‌های پرسش‌گر و سرزنش کننده‌ی ‌دیگران، رانندگی می‌کند.
این بانو مرضیه عطایی نام دارد. او هم از گزند کنایه‌های نیش‌دار دیگران در امان نبوده است: «مدت یک‌و‌نیم سال می‌شود که خودم با موتر شخصی خود به محیط کار و دانشگاه می‌روم. در این مدت بارها از طرف اقوام و اطرافیان خود ملامت شده‌ام و در محیط بیرون حرف‌های زشت و رکیک فراوان شنیده‌ام،‌ حتا زمانی که شوهرم در کنارم نشسته بود بازهم در امان نبودم و علاوه بر خودم، برای او هم برچسپ‌های فراوانی می‌زدند؛ کلماتی مانند: بی غیرت، ناموس فروش، زن ذلیل …»
چشم‌چرانی پولیس ترافیک
آنچه جالب‌تر از همه‌ی این‌ها به نظر می‌رسد، برخورد من با بانویی است که بیش از مردم عادی و بازاری، از پولیس‌های نظامی و پولیس ترافیک شکایت می‌کرد. فرشته یعقوبی کارمند یک شرکت خصوصی است، می‌گوید؛ بیش‌ترین مزاحمت‌ها را من از سوی مأموران پولیس و پولیس ترافیک شاهد بودم. هربار که در داخل شهر یا اماکن تفریحی گشت‌و‌گذار می‌کنم، با بهانه‌های مختلف موتر من را توقف داده و مزاحمت ایجاد می‌کنند. گاهی اوقات به بهانه‌ی چک کردن مدارک موتر، گاه با دیدن لیسانس رانندگی.
او می‌افزاید که «همان شخص بارها مرا در همان مسیر در حال رفت‌و‌آمد دیده و چندین‌بار جویای مدارک و اسنادهای موتر و لیسانس من شده است.»
گواهینامه‌هایی که خاک می‌خورند


فقر فرهنگی مهم‌ترین دلیلی خوانده می‌شود که از رانندگی خانم‌ها در هرات جلوگیری کرده است و اکثر کسانی که علاقه‌یی به رانندگی داشته‌اند با آگاهی از سرنوشت سایر زنان راننده وبرچسپ‌های که خورده‌اند دست از این کار کشیده و در حال حاضر با موترهای کرایه به سر کار مدرسه یا دانشگاه می‌روند.
آن‌گونه که غلام دستگیر همایون مدیر ترافیک هرات به اطلاعات روز می‌گوید «از مجموع ۲۸۰ خانمی که از سوی مدیریت ترافیک هرات گواهینامه‌ی رانندگی به دست آورده‌اند، در حال حاضر صرفاً سه خانم در شهر رانندگی می‌کنند و سایر خانم‌های که گواهینامه‌ی رانندگی اخذ نموده‌اند، به دلایل مختلفی از رانندگی دست کشیده‌اند.»
به اساس گفته‌های مدیر ترافیک هرات از این خانم‌ها از دوره‌های مختلف رانندگی مدیریت ترافیک هرات گواهینامه به دست آورده‌اند، اما در حال حاضر از این گواهینامه‌ها استفاده نمی‌کنند.
رانندگی زنان در هرات، تلاشی بی‌حاصل برای تثبیت حضور اجتماعی آن‌هاست. تلاشی که با رنج‌ها و دشواری‌های بسیاری تا کنون همراه بوده و بسیاری از زنان را از ادامه‌ی راه دلزده کرده است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *