فاجعه انسانی در سرپل؛ طالبان دست‌کم 30 غیرنظامی را تیرباران کردند

اطلاعات روز: محمد ظاهر وحدت، والی سرپل می‌گوید که طالبان با سقوط منطقه‌ی میرزااولنگ ولسوالی صیاد این ولایت دست به کشتار غیرنظامیان زده‌اند و براساس گزارش‌های اولیه، جنگجویان این گروه بین 30 تا 40 غیرنظامی را کشته‌اند.
حاجی مهدوی، از فرماندهان نیروهای خیزش مردمی روز گذشته در گفت‌وگو با اطلاعات روز گفت که طالبان با بیش‌ از ۵۰۰ جنگجو، از دو روز به این طرف حمله‌های منسجم و گسترده‌ را بر منطقه‌ی میرزااولنگ آغاز کرده بودند و ساعت یک‌و‌نیم جمعه‌شب توانستند که این منطقه را تصرف کنند.
امروز (15اسد) والی سرپل در نشست خبری در مورد وضعیت این منطقه و «فاجعه‌ی» به‌وجود آمده از آغاز جنگ تاکنون به خبرنگاران معلومات داد.
آقای وحدت گفت: «تروریستان خون‌آشام با اشغال این روستا دست به کشتار بی‌رحمانه افراد ملکی و بی‌گناه زدند. طبق گزارشات اولیه شورشیان بین 30 تا 40 تن از مردمان بی‌گناه را به شکل بی‌رحمانه که در بین شان اطفال، زنان و محاسن سفیدان شامل می‌باشد تیرباران نموده و همچنان مساجد و منابر را به آتش کشیدند.»
والی سرپل نرسیدن نیروهای هوایی و زمینی کمکی از مرکز به والسوالی صیاد را عامل سقوط منطقه‌ی میرزااولنگ می‌داند. او گفت: «ما تلاش نهایی را کردیم تا از به‌وجود آمدن فاجعه جلوگیری کنیم، نیروهای مستقر در شهر را در دو گروپ به ساحه اعزام کردیم و در عین حال تقاضای کمک هوایی و زمینی را از سکتورهای مرکزی نمودیم اما تا آخرین لحظات این کمک‌ها صورت نگرفت و به دلیل نرسیدن کمک و تجمع بیش از حد دشمن از سایر ولایات، روستای میرزااولنگ سقوط کرد.»
در همین حال آقای وحدت افزود، اگر رویداد میرزااولنگ درست مدیریت نمی‌شد عمق فاجعه می‎توانست بیشتر از این باشد.
به گفته‌ی او، بیشتر باشندگان منطقه‌ی میرزااولنگ از ساحه فرار کرده اند و به مرکز ولسوالی سیاد و مرکز شهر سرپل پناه آورده اند.
والی سرپل از حکومت مرکزی خواست که برای بازپسگیری روستایی میرزااولنگ هرچه زودتر اقدام کند و نیروهای هوایی و زمینی به این ولایت بفرستد.
آقای وحدت هشدار داد که اگر نیروهای کمکی هوایی و زمینی به این منطقه نرسد ولسوالی صیاد و به دنبال آن شهر سرپل سقوط خواهد کرد.

دیدگاه‌های شما
  1. بسم الله الرحمن الرحيم
    ولاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتاً بل احياءٌ عند ربهم يرزقون

    خبر سقوط فاجعه بار منطقه استراتژيك ميرزاولنگ از حوادث دردناك و فراموش نشدنى است كه در شرايط حساس كشور به وقوع پيوست.
    در اين جنگ كه از نيمه شب ١٢ اسد ١٣٩٦ آغاز و تا ساعت ٢ بجه شب ١٤ اسد ١٣٩٦، دو روز دوام كرد مردم آن منطقه كه بارها از منطقه شان قاطعانه دفاع كرده و دشمن را با وارد كردن تلفات عقب رانده بودند اين بار به دليل تهاجم وسيع دشمن از سه جهت و نبود كمك هوايى و زمينى مؤثر از ناحيه دولت، شكست خوردند و در نيمه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ افراد بسيج مردميى ميرزاولنگ كه مؤظف به دفاع از منطقه بودند از سنگرهاى شان عقب نشينى و مردم آن منطقه نيز راه مهاجرت را در پيش گرفتند.
    در جريان جنگ و عقب نشينى ياد شده مطابق اطلاعات رسيده؛ پنج نفر بسيج مردمى شهيد و تعدادى هم زخمى شدند و طالبان و افراد داعش بر منطقه مسلط شدند. بُعد اصلی فاجعه وقتى آغاز شد كه با روشن شدن هوا در صبحگاه ١٤ اسد مهاجمينى كه از سه جهت بر منطقه حمله كرده بودند، راه عبور مهاجرين مردمى را در تنگى ميرزاولنگ بند ساخته و از انتقال مهاجرين به منطقه امن جلوگيرى كردند.
    با تسلط يافتن طالبان و داعش بر منطقه ميرزاولنگ به رهبرى ملا عطاء الله والى و ملا نادر قوماندان طالبان و غضنفر قوماندان داعش و باقى ماندن تعداد از خانواده هاى بي دفاع، جنايات هولناک زير به وقوع پيوست:
    (1) مهاجمين از ميان مردم ملكى آن منطقه تعداد ٢٥ نفر را در يك منطقه بنام باغ سيد اسماعيل و ٩ نفر از بزرگان و موى سفيدان آن منطقه را در محلات ديگر تير باران كرده و به شهادت رسانيده اند كه مجموع شهدا با يك نفر سرباز اردوى ملى به ٤٠ تن مي رسد.
    (2) برخى مساجد، حسينيه ها و نمادهاى دينى مردم را به آتش كشيدند.
    (3) قوماندانهاى مسلط بر منطقه بر مردم فشار مضاعف وارد مي كنند تا اموال و دارايى مردم را به بهانه سلاح و مهمات مورد دستبرد قرار دهند.
    اينجانب به موقع اقدامات لازم را براى جلوگيرى از وقوع اين فاجعه انجام دادم. صبح زودهنگامِ ١٢ اسد با جناب رييس اجرائيه در تماس شدم و اهميت اين منطقه و خطرات سقوط آن و احتمال وقوع يك فاجعه انسانى را گوشزد كردم، ايشان اطمينان دادند كه با وزارت دفاع هماهنگى مي كنم كه هم كمك هوايى و هم زمينى انجام شود و هدايت هم دادند .
    شب ١٣ اسد با وزير دفاع در تماس شدم تا بدانم چى اقداماتى صورت گرفته، متوجه شدم كه ايشان از منطقه و اهميت سوق الجيشى آن براى ولايت سرپل شناخت ندارد و اقدامى هم انجام نداده بود، فقط همين قدر گفت كه يك منطقه سرپل يكتعداد نفر پوليس محلى چند سنگر را رها كرده است. من با اصرار تاكيد كردم كه بايد به آن منطقه كمك هوايى صورت گيرد تا منطقه حفظ شود. با بى ميلى وعده داد، ولى فردای آن به روز ١٣ اسد با اينكه كوردينات هاى منطقه هم داده شده بود هيچ كارى انجام نشد تا اينكه مردم شكست خوردند و اين فاجعه تكان دهنده صورت گرفت.
    اين يك بُعد فاجعه هست كه يك منطقه مهم و استراتژيك به دست دشمن افتاد و تعدادى زيادى مردم ملكى طى يك نسل كشى سيستماتيك به شهادت رسيدند.
    بُعد ديگر فاجعه از اين قرار است كه حكومت و وزارتهاى دفاعى و امنيتى در اين قضيه نوعى بى تفاوتى و عدم احساس مسئوليت از خود نشان دادند كه موجب خلق سؤالها و تحليل هايى ذيل مي گردد:
    اول: آيا حكومت به اندازه اى ضعيف و وامانده شده است كه توان دفاع از مناطق تحت كنترول خود را از دست داده و از بروز هيچگونه حوادث تلخ جلوگيرى نمي تواند؟
    دوم: آيا سيستم دفاعی و امنيتى دولت بحدى نا كار آمد و فاقد عناصر متخصص و استراتژيست هستند كه حوادث را قبل از وقوع آن تحليل و ارزيابى و قرار لازم را صادر نمي توانند و نيز از انجام عملياتهاى تعيين كننده و مؤثر براى ختم و يا مهار گروههاى هراس افگن عاجز اند؟
    سوم: يا اينكه در راستاى طرح ناامن سازى شمال و تبديل كردن اين منطقه به وزيرستان شمالىِ ديگر و تدارك تخته خيزى براى گروههاى داعشى همسو و بيرون مرزى جهت اعزام به آسياى ميانه اقداماتى كه ملت اطلاع ندارد در حال اجراء است به قرار زیر:
    (1) ايجاد يك كوريدور امنيتى براى عبور دهشت افگنان از هلمند به فارياب.
    (2) ايجاد مراكز بزرگ و امن آموزشيى نظامى و فكرى براى گروه هاى دهشت افگنِ وابسته به داعش كه نمونه هاى آن در ولسوالى خواجه سبز پوش، دره سردابه مي باشد كه داراى امكانات وسيع هست و حتى طياره بدون سرنشين و ساير مراكز در دره قرايى ولسوالى المار و خواجه كنتى در قيصار و مراكزى در كوهستانات كه اين مراكز از يكسال بدين سو فعال اند و از سوى دولت و قوتهاى بين المللى كدام مزاحمتى عليه آنها وجود ندارد.
    (3) پروازهاى هليكوپترهاى نظامى مشكوك و ناشناخته بر مناطق مختلف کشور و انتقال تجهیزات نظامی و تخنیکی برای تروریستان.
    این در حاليست که يك طياره تركى را كه به جنرال دوستم نسبت داده شد، پيش از رسيدن به مرزهای افغانستان شناسايى و راهگیری شد، ولى پروازهاى اين هليكوپترها هيچگاه شناسايى و به اطلاع مردم نرسيد.
    (4) زمینه سازی برای سقوط دادن تدريجى ولسواليهاى شمال و در نهايت سقوط بعضى ولايات.
    (5) پروژه سازی برای ممانعت از بازگشت جنرال دوستم معاون اول رياست جمهورى به كشور.
    (6) اختلاف اندازى ميان اقوام و جريانهاى سياسى.
    اينها همه جزئى از يك سناريوى كثيف و ويرانگر است كه همه چيز را به نابودى تهديد مي كنند.
    با توجه به مندرجات فوق الذكر هرچه باشد، نتيجه يكى است و آن كشتار مردم و تخريب ولايات شمال از بادغيس تا بدخشان و نيز تسلط يافتن افراطيون خارجى بر اين خطه مردخيز و فرهنگ دوست. بايد ياد آور شوم كه اگرچه در اين ميان مردم شمال، خصوصاً جامعه هزاره و شيعه بيشترين آسيب را در جريان تطبيق اين سناريوى پليد مي بينند و اما گرداننده گان این صحنه متوجه باشند كه دود اين ماجرا به چشم خود آنان نيز خواهد رفت.
    اينجانب اين مصيبت عظمىٰ و قتل عام سازماندهی شده را كه در ميرزاولنگ واقع شد، به ملت بزرگ افغانستان، جامعه هزاره و اهل تشيع، خصوصاً خانواده هاى معظم شهداء و مجروحين و مهاجرين عزيز تسليت گفته از خداوند منّان براى شهداء علوِ درجات، براى مجروحين شفاى عاجل و براى بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.
    از دولت و قوتهاى بين المللى مي خواهم كه به تعهدات شان در قبال ملت مبنى بر تامين امنيت و رفاه براى مردم و دفاع از مرزهاى افغانستان صادقانه عمل نموده از قربانى شدن مردم براى مطامع ديگران جلوگيری و از مردم شهید پرور میرزاولنگ دلجویی لازم را به عمل آورند.
    والسلا على جميع عبادالله الصالحين
    حاجى محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامى مردم
    و معاون رياست اجرائيه افغانستان
    ١٥/٥/١٣٩٦

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *