آمریکا نگران «شکست» مبارزه با مواد مخدر در افغانستان است

هادی نیلی، بی‌بی‌سی، واشنگتن
مقام‌های ایالات متحده‌ی آمریکا از برنامه‌های این کشور در افغانستان برای مبارزه با مواد مخدر حمایت می‌کنند و می‌گویند، هنوز برای بدبینی در این باره زود است. اما نهاد آمریکایی ناظر می‌گوید این برنامه‌ها شکست خورده‌اند. عمده‌ی خشخاش جهان در افغانستان تولید می‌شود. در ۱۲ سالی که از حمله‌ی نیروهای بین‌المللی می‌گذرد، مبارزه با کشت مواد مخدر هم از مشکلات افغانستان و متحدان بین‌المللی‌اش بوده است.
شماری از مقام‌های آمریکایی در جلسه‌ی کمیته‌ی روابط خارجی مجلس نمایندگان ایالات متحده درباره‌ی تلاش‌ها برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان گزارش داده‌اند. نهاد ناظر بر عملیات آمریکا در افغانستان پیش‌تر گفته بود، کمک‌های میلیاردی در این باره‌ ضایع شده‌اند.
از دل گل‌های زیبای کوکنار در زمین‌های افغانستان، سه چهارم تریاک جهان تأمین می‌شود. دامنه‌ی این تجارت نه تنها به کشورهای همسایه و همسایگان آن‌سوتر، مانند‌ ایران و روسیه می‌کشد، بلکه خود آمریکا را هم تحت‌تأثیر می‌گذارد. در سال‌های اخیر بخشی از عملیات آمریکا متمرکز بر کاهش کشت و تولید مواد مخدر بوده است.
هیرویین افغانستان در خیابان‌های آمریکا
دولت آمریکا هشدار می‌دهد که این صادرات ناخوش‌آیند افغانستان، در خیابان‌های آمریکا و کانادا هم بازار پر‌رونقی دارند. ارین لوگان، مدیرکل دفتر مبارزه با مواد مخدر و تهدیدهای جهانی در وزارت دفاع آمریکا، در جلسه‌ی کمیته‌ی روابط خارجی گفت: «باید هوشیار باشیم که امکان دارد هیرویین تولیدی افغانستان، بیش‌تر و بیش‌تر از گذشته در سرتاسر آمریکا در دسترس قرار بگیرد. هرچند در حال حاضر عمده‌ی هیرویین مصرفی در ایالات متحده هم‌چنان از قاره‌ی آمریکا تأمین می‌شود».
طبق آخرین برآوردهای سازمان ملل، تجارت خشخاش در افغانستان سالانه یک و نیم میلیارد دالر ارزش دارد. اما تجارت جهانی مبتنی بر همین مواد، خیلی بزرگ‌تر است و سر به ۶۰ میلیارد دالر می‌گذارد.
وزارت خارجه‌ی آمریکا می‌گوید، مبارزه با این صنعت و تجارت، یک روند طولانی و مستمر است و هنوز برای بدبینی در این باره زود است. ویلیام برانفیلد، دست‌یار وزیر خارجه‌ی آمریکا و رییس دفتر مبارزه‌ی بین‌المللی با مواد مخدر‌ در این باره می‌گوید: «به نظرم بعضی از گزارش‌های رسانه‌ها درباره‌ی میزان موفقیت ما در مبارزه با مواد مخدر در افغانستان، بدبینانه‌اند. همین بدبینی‌ها درباره‌ی برنامه‌ی ما در کلمبیا هم بود و می‌گویند آن هم شکست خورده است».
سود اصلی به جیب «مافیای جهانی»
برای ترغیب دهقانان افغان به دست‌ کشیدن از کشت خشخاش، محصولات جا‌گزینی مانند انار و زعفران به آنان معرفی شده است. شاید تفاوت درآمد خشخاش و این محصولات دیگر، زیاد باشد، ولی کارشناسان می‌گویند به ‌هرحال این خود دهقانان نیستند که سود اصلی از تولید خشخاش را می‌برند.
احمد مجیدیار، پژوهش‌گر مسایل افغانستان در مرکز پژوهشی انترپرایز آمریکا می‌گوید: «منفعت زیادتر را مافیای جهانی می‌برد که بیرون از افغانستان است. برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان لازم است که نه تنها با عوامل داخلی در افغانستان باید مجادله و مبارزه صورت بگیرد، بلکه به خاطر تقاضا در خارج و این مافیای جهانی، درباره‌ی آن هم باید یک برنامه‌ی همه‌جانبه وجود داشته باشد.
در کشوری که به گواه نظرسنجی‌ها، امنیت هم‌چنان دغدغه‌ی اصلی مردم آن است، تجارت مواد مخدر هم پیوند مستقیمی با امنیت دارد. آمریکا می‌گوید، حدود ۷.۵ میلیارد دالر برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان خرج کرده است. مسئولان نهاد ناظر بر عملیات آمریکا می‌گویند، این هزینه‌ها اثر نکرده است.
«شکست»
جان سوپکو، بازرس ویژه‌ی ایالات متحده در امور بازسازی افغانستان‌ با صراحت از «شکست» می‌گوید: «شاید روی کاغذ استراتژی داشته باشیم که خیلی هم خوب به نظر برسد، ولی فقط روی کاغذ است. مسئله این است که چه طور قرار است اجرا شود. نتیجه را می‌بینید. اگر هدف ما این بوده که کشت خشخاش را کاهش دهیم، شکست خورده‌ایم. اگر هدف‌مان این بوده، پولی که به دست طالبان می‌رسد را قطع کنیم، شکست خورده‌ایم. در همه‌ی این وظایف شکست خورده‌ایم».
مبارزه با مواد مخدر در کلمبیا هم سابقه داشته است، برنامه‌ای که مقام‌های آمریکایی آن را موفق می‌شمرند. اما به گفته‌ی آنان، فرق آن برنامه در کلمبیا با افغانستان این بود که در کلمبیا عزم سیاسی برای مبارزه با آن وجود داشت. جان سوپکو پیش‌تر در جلسه‌ی یک کمیته‌ی سنا گفت: «علاوه بر همه‌ی مشکلات، دولت افغانستان باید یک اراده‌ی سیاسی برای مبارزه با مواد مخدر داشته باشد. تفاوت عمده‌ای که باعث شده مبارزه با مواد مخدر در کلمبیا موفق شود، ولی در افغانستان نه، همین اراده‌ی سیاسی بوده است. به نظر می‌رسد افغانستان اصلا اراده‌ی سیاسی در این باره ندارد».
این در حالی است که مبارز راشدی، وزیر مبارزه با مواد مخدر افغانستان که اخیرا به این سمت منصوب شده و ماه پیش از مجلس نمایندگان رای اعتماد گرفت، گفته است که در افغانستان اراده‌ی سیاسی برای مبارزه با مواد مخدر وجود نداشته است.
با نگاهی به تجربه‌ی دوازده ساله‌ی افغانستان که با وجود حضور پرشمار نیروهای نظامی خارجی حرف از ناکامی آن است، کارشناسان ابراز تردید می‌کنند که پس از خروج نیروهای نظامی وضعیت از این بهتر شود. احمد مجیدیار می‌گوید: «دولت آمریکا به شکل جا‌گزین، یک دفتر جدید در بحرین ایجاد کرده است تا از آن‌جا به عملیات مبارزه با مواد مخدر در افغانستان ادامه دهد».
اما این کارشناس مسایل افغانستان در آمریکا‌ می‌گوید، اگر نیروهای بین‌المللی با وجود نیروهای خود در افغانستان نتوانسته‌اند با مواد مخدر مبارزه کنند، این کار «از دور خیلی دشوارتر خواهد بود». افغانستان از یک‌سو آماده‌ی انتخاب رییس ‌جمهور بعدی می‌شود و از سوی دیگر در میانه‌ی اما و اگرها درباره‌ی موافقت‌نامه‌ی امنیتی با آمریکاست. نتیجه‌ی این دو هرچه باشد، مبارزه با مواد مخدر هم‌چنان در میان یکی از تهدیدهای امنیتی این کشور باقی می‌ماند.

یادداشت
امیر پیام، بی‌بی‌سی
اگر به مرزهای غربی افغانستان با ایران بروید، شاید در پایان سفر با نگاهی به وضعیت معیشتی مردم از ساکنان آن نواحی خواهش کنید، «لطفا خشخاش بکارید». سال‌ها جنگ و خون‌ریزی در این مناطق، زیرساخت‌های کشاورزی را نابود کرده و نبود سیستم آب‌رسانی و توزیع سموم دفع آفات زراعی، شرایطی فراهم کرده که در آن این فقط گیاه مقاومی چون خشخاش است که می‌تواند به صورت دیم و بدون نیاز به مراقبت‌های عادی یک مزرعه، نان شب برای کشاورز افغان فراهم کند.
این‌که محصول این مزرعه در خیابان‌های لس‌آنجلس مصرف می‌شود یا هنرپیشه‌ای نامی با تزریق آن خود را در نیویورک به کام مرگ می‌فرستد، موضوع دیگری است که نمی‌توان از کشاورز فقیر افغان چاره‌ی آن را جست‌وجو کرد.
در سال‌های میانی دهه‌ی ۷۰ شمسی، ایران سعی کرد با پیش‌نهاد و حمایت از کشت جا‌گزین در مناطقی در افغانستان، کشاورزان را تشویق به جا‌گزین کردن کشت زغفران یا پنبه با خشخاش کند. اما نبود زیر‌ساخت‌های آب‌رسانی و سموم دفع آفات پنبه‌ها را سوزاند و زعفران‌ها را پژمرد.
چنین وضعیتی در داخل مرزهای شرقی ایران هم به نوعی دیگر ادامه دارد. از میرجاوه تا زابل، بیکاری بیداد می‌کند. خشک شدن دریاچه‌ی هامون و خشک‌سالی چهار دهه‌ی گذشته در این مناطق، عملا اجازه‌ی اجرای طرح‌های کشاورزی و ایجاد اشتغال را از مردمان سیستان و بلوچستان گرفته است و استانی که روزی قطب تولید گندم در ایران بود، اکنون برای زنده ماندن چاره‌ای جز پیله‌وری و جابه‌جا کردن اجناس در سه سوی مرزهای ایران و پاکستان و افغانستان ندارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *