صبح بخیر آقای سپه‌سالار

میر حسین مهدوی
هر انتخابات فرصت مناسبی است برای طرح ادعا‌های احزاب و کاندیداها. هر کاندیدی هم می‌تواند ادعاها و شعارهای خود را مطرح کند و هم پرده از توانایی‌های فردی خود برداشته و بگوید، شخصا توانایی حل چه مشکلاتی را دارد. هم‌چنان که قانون به کاندیداها حق می‌دهد تا ادعاها و شعارهای خود را طرح کنند، مردم نیز این فرصت را دارند که شعارها و ادعاهای کاندیداها را به دقت مورد تأمل و سنجش قرار دهند. طبیعی است که تامل روی شعارها یکی از کلیدی‌ترین راه‌ها برای سنجش میزان صلاحیت کاندیداها برای دریافت رای است. درستی ‌یا نادرستی شعار‌ها و طرح‌های یک نامزد را تنها می‌توان زمانی تشخیص داد که آن نامزد به قدرت برسد و بعد در عرصه‌ی عمل نشان بدهد که راست گفته است یا دروغ. مثلا حالا می‌شود نه تنها در مورد کارنامه‌ی آقای کرزی، بلکه در مورد درستی یا نادرستی ادعاهای انتخاباتی آقای کرزی قضاوت کرد. درست به همین دلیل تحلیل و بررسی شعارها و طرح‌های هر نامزد یک روش کلیدی برای درک شخصیت و میزان پا‌بندی او به شعارهایش می‌باشد. با این مقدمه، اجازه بفرمایید که یکی دیگر از شعارهای انتخاباتی دکتر اشرف غنی احمد‌زی را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهیم.
این شعار چنین است: افغانستان نیازمند به یک سپه‌سالار فکری و سیاسی است. فکری و سیاسی، نه تنها سیاسی. در این طرح‌، با آوردن عکس آقای احمد‌زی در زمینه‌ی طرح، چنین ادعا شده است که ایشان هم سپه‌سالار سیاسی جامعه است و هم سپه‌سالار فکری و درست به همین دلیل مردم باید به ایشان رای بدهند.
سپه‌سالار کیست؟ سپه‌سالار کسی است که در راس یک سپاه ایستاده و کسی است که از همه‌ی اعضای آن سپاه مهتر و بهتر است. سپه‌سالار نه تنها سالار سپاه است، که هویت سپاه، صدای سپاه و فکر سپاه است. سپاه وظیفه‌ای جز فرمان‌برداری ندارد. هر کسی که در یک سپاه عضو است، به حکم قانون وظیفه دارد که فقط شنونده و مطیع باشد. هیچ‌سربازی حق سوال و جواب ندارد. اگر قومندان (‌سپه‌سالار)‌اش بگوید که بزن، باید اولین کاری که می‌کند، زدن باشد، نه سوال کردن. اگر سربازان اردو را تبدیل به دانشگاه کنند، کشور را در یک روز نیروهای خارجی اشغال خواهند کرد. وظیفه‌ی سرباز، اطاعت بی‌چون و چراست. حالا با توجه به این توضیحات، این شعار انتخاباتی آقای احمدزی را می‌توان به شرح ذیل خواند:
1. اگر آقای احمدزی می‌خواهد که سپه‌سالار سیاسی باشد، معنایش این است که ایشان تصور کرده‌اند که همه‌ی افغانستان همانند یک اردوست و مردم افغانستان سربازان ِ این اردو. سپه‌سالار این اردو که آقای احمدزی باشد، کارش فقط فرمان دادن است و کار ملت اطاعت کردن. در چنین ساختاری، نه مردم حق شکایت و پرسش دارند و نه حضرت سپه‌سالار احتیاج به پاسخ دادن. رابطه‌ی بین حاکم و مردم یک رابطه‌ی کاملا یک‌طرفه و نظامی است، یک رابطه‌ی از بالا به پایین. کار سپه‌سالار، حکم کردن است و کار ملت تسلیم محض بودن. اگر کسی گردن‌کجی کند، جوابش تنبیه است. اگر کسی اعتراض کند، پاسخش تنبیه است.
2. شعار سپه‌سالاری در عرضه‌ی فکر و اندیشه غیرمنطقی‌تر و غیر‌قابل تحمل‌تر از سپه‌سالاری در عرصه‌ی سیاست است. تا حالا هیچ‌متفکری در هیچ‌نقطه‌ای از تاریخ بشریت چنین ادعایی نکرده است. یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان تاریخ جهان اسلام، ابن سیناست. ابن سینا می‌گوید: تا بدانجا رسید دانش من/ که بدانم همی که نادانم. کسی که خود را سپه‌سالار عرصه‌ی اندیشه می‌داند، یا معنای سپه‌سالاری را به‌خوبی نمی‌داند‌، یا ارزش و اعتبار کار در وادی فکر و اندیشه را نمی‌فهمد، یا این‌که هر دو را می‌فهمد، اما می‌خواهد عمدا با چنین کارت‌هایی بازی کند.
3. می‌گویند خانم فرخنده‌ی نادری طراح این شعار تاریخی است. طراح آن هرکسی که باشد، مسئولیت اصلی‌اش به عهده‌ی آقای احمد‌زی است. حال سوال این است که آیا اقای احمدزی معنای این شعار را می‌داند؟ اگر می‌داند، که این شعار یک سیاه‌بازی آشکار و یک فریب‌کاری مسخره است‌؟ اگر می‌داند که باید سریع این شعار را مجموعه‌ی شعارهای انتخاباتی‌اش حذف کند و اگر با این شعار موافق است، در آن صورت جامعه‌ی ما با مشکل حاد‌تری روبه‌رو خواهد شد. در آن صورت، این حق مردم است که برای خودشان خدمت‌گذار انتخاب کنند یا سپه‌سالار.
4. سوال دیگر این است که چرا در تیم آقای احمدزی بیش از هر‌کس‌ دیگری شعار‌های اغفال کننده اما دروغ زیاد پیدا می‌شود؟ آیا کسی نیست که اول این شعار را بخواند و بهفمد بعد منتشر کند؟
5. کسی که در مرحله‌ی شعار دادن این قدر گیچ است‌، در مرحله‌ی عمل و زمانی که قدرت هدایت سکان کشور به دستش بیافتد چه خواهد کرد؟

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *