بخش دهم
حسین رهیاب (بلخی)، نویسنده و روانشناس
hrahyab@yahoo.com
انتخابات و شفافیت منابع مالی
ثروت، با سیاست و دیانت پیوند دیرینهای دارد و اگر یکی از دلایل گرایش به سیاست، دستیابی به قدرت باشد، دلیل مهم دیگر آن رسیدن به ثروت است که این برای بسیاری ارزش بیشتری دارد. راز مهم جذابیت سیاست نه فقط قدرتطلبی است، که راز اصلی آن در عشق به ثروتاندوزی نهفته است. این چنین است که ثروت با سیاست و البته دیانت رابطهی زیای دارد با این تفاوت که جنجالهای دنیای سیاست به آن دامن میزند، اما زاهد مسلکی دنیای دیانت آن را پوشیده میدارد.
شکی نیست که منابع مالی بحث دایمی دنیای سیاست است و هر انتخابات این روند را تشدید کرده و عدهای با استفاده از این نوع فرصتها، میتوانند با دمیدن بر تنور سیاست، آتشی برافروزند و رقیبان را بر فراز آن بتکانند. البته این طبیعت سیاست است و کسی که وارد این جریان میشود، خود بهتر از دیگران رموز آن را میداند.
در دنیای سیاست منافع حرف اول را میزند و ثروت یا منابع مالی در آن نقش زیادی دارد و به همین دلیل، مدیریت این منابع لازمهی سلامت در سیاست است. سیاست با ریاضت مالی امکان ندارد، اما سیاست با سلامت مالی امکان دارد و تجربهی تاریخی ملتها نشان میدهد، کسانی که خواستهاند و تلاش کردهاند، در نهایت موفق شدهاند این بخش از چهرهی کریهی سیاست را کنترول کرده و روسفید از میدان خارج شوند.
با این وجود، نمیتوان منکر شد که منابع مالی لازمهی سیاست است، که بخشی از این واقعیت در رقابتهای چالشبرانگیز سیاسی نهفته است و انتخابات یک رکن آن را تشکیل میدهد. سیاستمدار در میدان رقابت مجبور است هم به منابع مالی تکیه کند و هم به منابع انسانی و مدیریت قوی و اثربخش. این دو عامل میتوانند پیروزی را تضمین کرده و یک کاندیدا را نسبت به رقیبانش متمایز کند. شفافیت مالی با توجه به امور زیر امکان دارد:
1-دقت و شفافیت
شفافیت مالی در سیاست سخت، اما امکانپذیر است و زندگی رهبران بزرگ نشان میدهد که مدیریت مالی با تمرین و تمرین و تمرین به دست میآید و سیاستمداری میتواند به این مهم دست یابد که از روز اول زندگی سیاسی خود بادقت آن را تمرین کرده باشد. این نوع افراد در زندگی مالی و اقتصادی خود از چنان نظم و دقتی بهره میبرند که برای دیگران غیرقابل باور و حتا غیرقابل تحمل است. به نظر این افراد، پیروزی زمانی امکان دارد که در مسایل فردی، امور زندگی خانوادگی و خصوصا در ارتباط مالی با دیگران بسیار دقیق، حساب شده، برنامهریزی شده و در موارد لازم، سختگیرانه رفتار کنند. شفافیت مالی زمانی امکان دارد که انسان؛
1- دارای حساب و کتاب دقیق مالی باشد.
2- مسایل مالی زندگیاش مشخص باشند.
3- از وارد شدن به مواردی که منجر به اتهام میشوند، دوری کند.
نلسون ماندلا شاید یکی از شفافترین سیاستمداران دوران معاصر باشد، همو که در بخشی از کتاب خاطرات خود (راه دشوار آزادی)، به مسافرت مخفیانه به کشورهای آفریقایی پرداخته و با اشاره به مبالغ دریافتی از مقامهای آفریقایی برای مبارزه با رژیم آپارتاید نوشته است:
«در لایبریا با ویلیام توبمن، رییس جمهوری این کشور ملاقات کردم. او نه تنها پنج هزار دالر برای خرید تسلیحات و تأمین هزینهی آموزش نظامی در اختیار من قرار داد، بلکه به آرامی از من پرسید: «آیا پولی هم در جیب خودت داری؟» من اعتراف کردم که دستم کمی تنگ است و فورا پاکتی حاوی چهارصد دالر پول نقد به من کمک شد».
این صراحت و شفافیت و اعتراف به آن، برای کسی که رییس جمهور و رهبر یکی از بزرگترین و ثروتمندترین کشورهای آفریقایی است، ممکن است سخت باشد، اما نشانهی نهایت صداقت، شجاعت، مردانگی و جسارت ماندلا است و همین نوع عواملاند که منجر به تولد پدیدهای به نام «نلسون ماندلا» در قرن بیستم و محبوبیت او در جهان میشوند.
2- شتاب در انجام کار
انجام کارها در موعد مقرر نقش زیادی در شفافیت امور دارد و یکی از صفات تحسینبرانگیز سیاستمداران بزرگ، شتاب در انجام کارها و دوری از امروز و فردا کردنهای بیمورد است که تأثیر زیادی در صرفهجویی، بهرهوری و مدیریت منابع مالی دارد. زیرا تعجیل و شتاب در انجام کارها، لازمهی انجام شدن آنها و تأخیر در کار، نشانهی عدم انجام آن خواهد بود. انسان اگر برای انجام یک کار برنامهریزی کرد و تصمیم به انجام آن گرفت، باید آن را آغاز کرده و به آخر رساند و نباید با شروع یک کار آن را رها کرده و به کار دیگری بپردازد و بعد از مدتی کار بعدی را شروع کرده و در نهایت «همهکارهی هیچکاره» شود. ممکن است یک سیاستمدار در یک زمان گرفتار چندین کار باشد، ولی تلاش میکند که همه را به انجام رساند. مگر در موارد بسیار نادری که پیشرفت یک کار نیاز به زمان داشته باشد، طبیعی است که در این صورت آن کار موقتا متوقف شده و ادامهی آن به زمان دیگری موکول میشود، اما در همین حالت نیز فرد همیشه به دنبال رفع موانع بوده و به محض فراهم شدن زمینهی ادامه کار، آن را ادامه میدهد. از پیامبر اسلام نقل شده است که خطاب به ابوذر فرمود:
«ای ابوذر! زنهار که بر اثر آرزو، کار امروز را به فردا فکنی، زیرا تو در امروز به سر میبری، نه در فردا، چه اگر فردایی برای تو بود، در فردا نیز چنان باش که امروز بودهای و اگر فردایی در کار نبود، به خاطر کوتاهی کردن در کار امروزت پشیمان نشوی».
تجربه ثابت کرده است کسی که با امروز و فردا کردن کارها را به تأخیر میاندازد، هیچگاه به انجام کارها در زندگی موفق نشده و به پیشرفت، سعادت، پیروزی و کامیابی هم نایل نمیشود، زیرا دو دلی، تردید، شک و عدم توان تصمیمگیری، عدم اراده و نداشتن اعتماد بهنفس در این نوع افراد باعث میشود تا هیچگاه تیری پرتاب نشود!
3- شبکهی دوستان
در اختیار داشتن شبکهی دوستان و مشاوران متفکر و خلاق، نشانهی وجود خصلتهای بزرگ در یک شخصیت موفق سیاسی است که نتیجهی آن بهرهوری مناسب، استفادهی صحیح از اموال و مدیریت منابع مالی خواهد بود. زیرا داشتن ارتباطات وسیع به معنای استفاده از تجربه و نظر مشورتی دیگران میباشد که دو اثر بسیار مهم دارد:
1- یادگیری، بهرهوری، رسیدن به ایدههای نو و مبتکرانه از طریق این افراد، یکی از معمولیترین کاربردهای این نوع شبکهها است. طبیعی است که رفت و آمد و نشست و برخاست و بده و بستان با افراد مطلع، عالم و آگاه میتواند بر علم، دانش، توان و قدرت انسان تأثیر بگذارد و برعکس، نشست و برخاست و دوستی با افراد نادان و جاهل موجب عقبماندگی، جهالت و پسرفت انسان خواهد شد.
2- ایجاد گروه مشورتی و استفاده از تجربیات و تخصص دیگران، دومین نقش بارز چنین شبکههایی است و با توجه به گستردگی علوم و فنون و دانشهای روز و تخصصی شدن بسیاری از رشتهها و پراکندگی آنها، فهم و درک و دستیابی به بسیاری از علوم برای یک فرد و حتا تعدادی از افراد محال میباشد. در این صورت، داشتن دوستان و آشنایانی در علوم و فنون و امور شغلی، اقتصادی، ارتباطی و… مختلف، میتواند گرههای بسیاری از کار انسان گشوده و زمینهی موفقیت، پیشرفت و ترقی را برای «جوینده»ی آن فراهم کند. نیکسون با شرح خاطرات خود از دوگل، به برخی از ویژگیهای شخصیتی او اشاره کرده و نوشته است:
«… عدهی زیادی برای شنیدن عقاید و نظراتش به او رجوع میکردند، ولی غالباً با این احساس از دوگل جدا میشدند که او از گفتوگوهای آنها بیشتر استفاده برده است تا آنها از او. در نتیجهی این دیدارهای پیدرپی با اشخاص دست اندرکار، دوگل شاید مطلعترین فرد در فرانسه… بود. مسلما او با هواداران خود نیز که نسبت به او چه در شکست و چه در فتح فداکار و جاننثار بودند، در ارتباط دایم بود. آنها برای دوگل یک برگ برندهی سیاسی، با اهمیت درجه اولی بودند و او در هر موقع مناسب میتوانست گروهی از آنها را تشکیل دهد که وی را در بازگشت به قدرت یاری دهند».