زهرا جویا و عابرشایگان
صبح روز سهشنبه، برای تهیه گزارشی به یکی از نمایندگان آنان تلفن کردیم و نشانی محل سوگواری را گرفتیم. بعد به کارتهی پروان رفتیم؛ یگانه درمسال (عبادتگاه) سیکهای کابل؛ ساختمانی با نمای سنگی و پرچمی بلند در کنار جادهی عمومی کارته پروان.
چند تن از نیروهای امنیتی در اطراف این ساختمان بهمنظور تأمین امنیت و جلوگیری از فاجعهی دیگری گردهم آمدهاند و رفتوآمد عابران را نظارت میکنند. ما را بهداخل درمسال راهنمایی میکنند، جایی که از درد بهخود میپیچد.
در ورودی درمسال جای خاصی برای تحویل گرفتن کفشها اختصاص یافته است. پس از تحویل دادن کفشها، مردها وارد طبقهی دوم و زنها وارد منزل همکف میشوند. در جلوی ورودی منزل دوم، برای مردها کلاه سفید رنگی تهیه شده که نباید بدون آن وارد درمسال شوند. مردان غیرسیک پس از پوشیدن کلاه، وارد صحن درمسال میشوند. درمسال، مکان مقدسی برای سیکها است؛ جایی که بیتفاوت به مسجد مسلمانان نیست.
در درمسال بهجای منبر، تختی قرار دارد که به اندازهی نیم متر از کف درمسال بالاتر است. مردی مذهبی روی آن نشسته و کتاب مقدسی را میخواند. همشهریهای مسلمان آنان یکی پس از دیگری وارد درمسال میشدند و همراه با سیکها که صاحبمصیبتاند، دورادور درمسال مینشستد و آن شخص که روی تخت نشسته بود به زبان اردو دعا میخواند.
در این هنگام همه دست بهدعا بلند میکردند و در ختم دعا، دستشان را بهصورتشان میکشیدند و بعد از عرض تسلیت، دست بر سینه گذاشته بیرون میشدند. سیکها به رغم غم عظیمی که این روزها دارند از میهمانان مسلمان شان احترامانه پذیرایی میکردند و از آمدن آنها و غمشریکیشان خورسند بودند.
این اقلیت مذهبی آسیبپذیر دو روز پس از حملهی ننگرهار، مراسم عزاداری قربانیان این حمله را را برای هموطنان مسلمان شان برگزار کردند. شماری از کابلیان و مقامهای برجستهی دولت و سیاستمداران افغان در این مراسم اشتراک کردند. از جمله داکتر عبدالله عبدالله، رییس اجرایی دولت و ویس احمد برمک، وزیر داخله در این مراسم اشتراک کردند.
رییس جمهور غنی، یک روز پس از مراسم رسمی، عصر روز چهارشنبه به درمسال رفت. او شهروندان سیک و اهل هنود را افتخار افغانستان خواند و گفت که چگونگی وقوع حملهی ننگرهار را دولت بررسی میکند و در راستای حل مشکلات سیکها و اهل هنود تلاش خواهد کرد: «این رویداد یک فاجعه بود و حکومت در زمینهی چگونگی وقوع آن بررسی همه جانبه انجام خواهد داد و عاملین آن را مجازات مینماید. هموطنان سیک و اهل هنود، افتخار افغانستان است و حکومت همیشه با آنان توجه خواهد نمود.»
زندگی با طعم غربت و درد
پس از یک ساعت مصاحبه، بازهم ناگفتههای آنان تمام نشده بود، هر کدام با دل پر درد و گلوی پر بغض میآمدند و با من و همکارم صحبت میکردند و از دشواریهای زندگیشان میگفتند.
در جریان گفتوگو، یک آن صدای آه و ضجهی زنان بلند شد. مردی با هیکل درشت و قد بلند مرا به طبقهی همکف درمسال راهنمایی کرد. زنان سیک و اهل هنود یکی پس از دیگری با دلهای شکسته و چشمهای پراشک وارد درمسال میشدند و برای رفتهگان دعا میخواندند. دختران جوان و کودکان، کتاب مقدس آئین سیکها را میخواندند.
در آن میان خانم جوانی که کودکی شیرخوار در آغوش داشت از همه غمگینتر به چشم میآمد و مدام اشک میریخت. «تراپل» شوهرش راجاسینگ را در حملهی انتحاری ننگرهار از دست داده است. از او چهار فرزند(دو دختر و دو پسر) دارد. پسر بزرگترش فقط هفت سال دارد. غم بیسرپرستی فرزندان و درد از دستدادن شوهر، آنقدر نگرانش کرده که نمیداند چه سرنوشتی تلخی در انتظار او و فرزندانش است.
در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، کمی هم در مورد شوهرش صحبت کرد. او در منطقهی «دهافغانان» کابل دکان عطاری داشته و از این طریق مصارف روزانهی زن و فرزندانش و شش زن بیوهی خانوادهاش را تأمین میکرده است. پس از مرگ او هفت زن بیوه و کودکان خردسالش بدون سرپرست مانده و در خانهی اجارهای زندگی میکنند.
خانم تراپل میگوید که خودش نمیتواند در بیرون از خانه کار کند، زیرا دشواریهایی که فرا راه زنان بهویژه زنان سیک و اهل هنود در افغانستان قرار دارد، فرصت کارکردن در بیرون از خانه را از او گرفته است.
هرندر سینگ، سخنگوی اوتارسینگ خالصه هم گفت که بسیاری از خانوادههای کشتهشدگان حمله انتحاری ننگرهار، بیسرپرست هستند و هیچ کارگری ندارند. او افزود که آنان تلاش دارند بهجای اوتار سینگ، فرد دیگری را برای انتخابات پارلمانی افغانستان معرفی کنند تا بهنمایندگی از آنها صدای شان را بهگوش مقامهای حکومت افغانستان و جامعهی جهانی برساند.
قربانی شدن برای واپسگیری زمینهای از دسترفته
صبح روز یکشنبه(10سرطان) اوتار سینگ خالصه، یکی از چهرههای مطرح و برجستهی سیکهای افغانستان و نامزد انتخابات پارلمانی از آدرس سیکها با دو معاونش(راجا سینگ و راول سینگ) و یکی از پسرانش آماده میشوند که به شهر جلال آباد بروند تا با رییسجمهور غنی بهمنظور حل مشکلاتشان صحبت کنند. اما رفتن به جلال آباد و دیدار با رییسجمهور غنی، فاجعهی بزرگی برای سیکها و اهل هنود افغانستان رقم زد؛ وقوع یک حملهی انتحاری تمام افراد مهم و دانشآموختهی این اقلیت مذهبی را از آنان گرفت.
نرندرا سنگ، پسر اوتار سینگ میگوید که بزرگان اهل هنود و سیک تنها بهخاطر حل مشکلاتشان میخواستند رییسجمهور افغانستان را ببینند. بزرگان سیکها و اهل هنود به منظور خرید زمین دولتی در نزدیکی یکی از درمسالهای شان در ننگرهار و واپسگیری زمینهای غصب شده شان در منطقهی«سلطان پور» ننگرهار به دیدار غنی رفته بودند.
آقای سینگ که در حملهی انتحاری در شهر جلال آباد زخمی شده، میگوید که این حمله یک حملهی از قبلبرنامهریزی شده بوده است. به گفتهی او والی ننگرهار در این حمله دست داشته است. «پیشتر رییس جمهور غنی وعدهی فروش زمین دولتی را -که در نزدیکی درمسال ما در شهر جلال آباد قرار دارد- داده بود. ما چندین بار برای نهایی کردن این موضوع پیش والی رفتیم. در اول او تعلل میکرد و در آخر ما را گفت که از خرید این زمینها دست برداریم.»
در حملهی انتحاری روز یکشنبه در ننگرهار 14 نفر از سیکها و اهل هنود کشته و 10 تن دیگر آنان زخمی شدند. این اقلیت مذهبی افغانستان برای قربانیان این حمله روز سهشنبه 12 سرطان در شهر کابل و جلالآباد مراسم سوگواری برگزار کردند.
شکایت از رییس جمهوری
مردان و زنان داغدار سیکها و اهل هنود از محمد اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان شکایت دارند. میگویند که آقای غنی اگر حرف و گفتنی داشت، چرا آنها را در ارگ ریاستجمهوری دعوت نکرد تا آن مصیبت برسرشان آوار نمیشد.
ویکی 26 ساله که در رویداد خونین یکشنبه در ننگرهار، دو مامایش را از دست داده، میگوید که رییسجمهور غنی از آنان دعوت کرده بود که به ولایت ننگرهار بروند و مشکلاتشان را با وی شریک بسازند. اما نرندرا سینگ، پسر اوتار سینگ میگوید که بزرگان سیکها از جلال آباد به راول سینگ، رییس عمومی این شورا تماس گرفته بود که بهننگرهار بیایند و با رییس جمهور غنی در مورد مشکلاتشان صحبت کنند.
آقای سینگ گفت که چهار نفر از کابل به جلال آباد رفته بودند و قرار بود ساعت سه ونیم بعد از ظهر در ساختمان اداری ولایت با رییس جمهور غنی دیدار کنند. او افزود که اطراف ساختمان ولایت، نیروهای ویژهی محافظت ریاست جمهوری(پی پی اس) حضور داشتند و مسیر رفت و آمد بهروی عابران بسته شده بود.
آقای سینگ گفت که 24 نفر در چهار موتر بهسمت ولایت حرکت کردند و هنگامی که از ایست اول بررسی عبور کردند در ایست دوم، از طرف دفتر والی به آنان تماس گرفته شد که چند دقیقه منتظر بمانند. «ما تقریبا 20 دقیقه در جلوی ساختتمان ولایت منتظر ماندیم. اطراف ما پر بود از نیروهای امنیتی و پی پی اس. از تلاشی اول رد شدیم در تلاشی دوم که رسیدیم از دفتر والی زنگ آمد که پنج دقیقه منتظر باشید. راه رفتوآمد مردم بند بود، چند کراچی میوهفروشی آنجا بود. نفرها با همدیگر صحبت میکردند و میخندیدند. این حمله پلان شده بود، این کار مافیا بود. والی قندهار هم دست دارد، چرا به ما اجازه نداد که وارد ساختمان میشدیم و آنجا منتظر میماندیم. من در داخل موتر بودم و میخواستم عکس بگیرم که انفجار شد؛ همه جا سیاه شد. از موتر بیرون دویدم که پدرم را ببینم، دیدم که بیهوش افتاده است. در دست و گردن خوم هم چره خورده بود. هرچه فریاد میزدم هیچ کس بهکمک ما نمیآمد. پدرم را بر شانهام انداختم و بهطرف شفاخانه دویدم. در میانه راه بودم که آمبولانس رسید. تا به شفاخانه رسیدیم، وقت جانش را از دست داده بود.»
سیکها و اهل هنود افغانستان از اقلیت مذهبی این کشور هستند که سالها با بیعدالتی مواجه بودهاند. آنان این بار نیز میخواستند که از غصب زمینهای شان توسط زورمندان محلی در ولایت ننگرهار به رییس جمهور شکایت کنند ولی حملهی انتحاری این فرصت را از آنها گرفت.
آقای نرندرا سینگ میگوید که هشت ماه پیش آنان حکم خرید پنج بیسوه زمین دولتی را در ننگرهار -که در جوار درمسال شان قرار گرفته- از آقای غنی گرفته بودند. او افزود که این مقدار زمین در نزدیکی عبادتگاه آنان موقعیت دارد و اگر در آنجا فروشگاه و یا ساختمانی ساخته شود، برای آنان مزاحمت خواهد کرد. آنها به همین دلیل خواستار خرید این زمین شدهاند.