یادداشتهای یک خوشبین اندوهگین
هوسین
وقتی کوسوو اعلان استقلال کرد، حکومت افغانستان که آنگاه در بازیهای پشت پردهی غربی از درجهی «محرمیت» بالایی برخوردار بود، پیش از حتا خود کوسوو این استقلال را به رسمیت شناخت. یعنی حتا خودرنگی که باید اعلامیهی استقلال آن کشور را امضا میکرد، پررنگ نشده بود که وزارت خارجهی جمهوری اسلامی افغانستان جدا شدن سرزمین آلبانینشین صربستان را اقدام قانونی تلقی کرد و ورودش را به جمع خانوادهی سازمان ملل متحد خوش آمدید گفت.
ناظران از همان اولش هم میگفتند، دلقکبازی دستگاه دیپلماسی افغانستان که بهزور کاکا انگور را در تاکها میبیند، رقتآور است. بهتر بود افغانستان منتظر میماند و سبک و سنگین میکرد؛ مبادا آنچه امروز با افتخار انجام میدهد، فردا مایهی شرمساریاش شود. ما که نه نفت و گاز داریم تا با تحریم فروش آن نیم اروپا را در معرض سرما قرار دهیم و نه بمب اتم که بگوییم اگر جز به کام من آید جواب/ من و گرز و میدان و افراسیاب…
مدت زیادی نگذشت که درست با همان منطق کوسووی، دو تا ولایت دیگر، اما این بار در گرجستان که طرفدار غرب بودند، به سود روسیه اعلام استقلال کردند. اینش را ما نپذیرفتیم، چون در دهلیزهایی که ما «محرمیت» بالا داشتیم، این اقدام را ابتدا با نجوا و بعد با صدای جهر «غیرقانونی» اعلام کردند. گویی این قانون همین سه ساعت پیش از اعلام استقلال اسیتیا و ابخاز نافذ شده باشد و هیچربطی به کوسوو ندارد.
باید دیدنی بوده باشد قوارهی نمایندگان سیاسی افغانستان در مجامع دیپلماتیک که به رسمیت نشناختن ابخاز و اسیتیا را با کدام منطق نفت و گاز یا گرز افراسیابی ناگزیر بودند، توجیه کنند.
حالا که به برکت جفتک زدنهای اخیر ما در برابر کسانی که متحدان استراتژیکش میخواندیم و آمده بودند به ما کمک کنند، از شر قابیلهایمان نجات یابیم، نه تنها درجهی دسترسی ما به آن «دهلیز محرم» پایین آمده، که کسی دیگر آن طرفها دعوتمان هم نمیکند؛ ناگزیریم جایی پیدا کنیم در همسایگی بیلاروس، ارمنستان، ونزویلا و کوریای شمالی و طبیعی است که پس از آنها. و سینه پیش دهیم که ما اقدام روسیه را در کریمه قانونی میدانیم و الحاق کریمه را به روسیه حق پدری این آخری.
دنیا متأسفانه مطابق موازین اخلاقی کاکا سیل بین که با اندوه دنبال دلایل خوشبینی در هرچیز است، تنظیم نشده و معیار دوگانه را در هرجا میبینیم. اما به رسمیت شناختن کریمه چه پری در کلاه ما میزند که پس از کوریای شمالی رفتهایم و یکبار دیگر دلقکبازی دیپلماتیک اجرا کردهایم؛ سوالی است که نه مرجعی وجود دارد که بپرسد و نه مرجعی که پاسخ بدهد.