بهدنبال افزایش خشونت بر خبرنگاران، اتحادیهی ملی ژورنالیستان با انتشار بیانیهای از تمام خبرنگاران خواسته است که صدای اعتراضشان را بلند کنند. این نهاد از نهادهای دولتی نیز خواسته است که پروندههای خشونت با خبرنگاران را به صورت جدی و عاجل پیگیری نموده و عاملان این قضایا را در زودترین زمان ممکن به پنجهی قانون بسپارد. اخیرا میزان خشونت بر خبرنگاران افزایش یافته و بارها خبرنگاران و فعالان رسانهای از سوی مقامها و نهادهای دولتی و افراد زورمند مورد تهدید و خشونت قرار گرفتهاند.
طی یک دههی اخیر، با وجود حمایتهای قانونی برای فعالیت رسانهها و خبرنگاران در افغانستان، هنوز این عرصه یکی از عرصههای پرمخاطرهی فعالیت مدنی میباشد. افغانستان یکی از کشورهای پرخطر برای خبرنگاران است و درصدی میزان خشونت بر خبرنگاران با گذشت هر روز افزایش مییابد. علیرغم وضعیت مطلوب آزادی بیان، میزان خشونت با خبرنگاران در افغانستان همواره رو به افزایش بوده و دولت نتوانسته شرایط مطلوب فعالیت رسانهها، خصوصا حمایتهای جدی از آنها را در برابر افراد زورمند و مقامهای دولتی فراهم سازد.
این شرایط دشوار که از آن یاد میشود، برخلاف بسیاری از کشورها، مولود نظارتهای سخت و سفت قانونی نیست. در حال حاضر، آزادی بیان در قوانین افغانستان به رسمیت شناخته شده و دولت هم بهنحوی این آزادی را پذیرفته است. گسترش فعالیت رسانهها و همچنین فضای باز انتقادی، عمدتا محصول قوانینی است که بستر بازی را برای فعالیت رسانهای در افغانستان فراهم آورده است. اما بهرغم تسجیل آزادی بیان و فعالیت رسانهای در قوانین افغانستان، فرهنگ موجود جامعه ظرفیت پذیرش بیقید و شرط آزادی بیان را ندارد. شرایط دشوار موجود برای فعالیت رسانهای در افغانستان را بایست در فرهنگ محافظهکار جامعهی افغانی جستوجو کرد. این فرهنگ که تحت تأثیر سالها استبداد سیاسی و خودکامگی زورمندان شکل گرفته است، اکنون نمیتواند انعطاف لازم را در برابر جریان آزاد اطلاعات از خود نشان دهد. بدین اساس است که ما هرازگاهی شاهد برخورد خشونتبار با خبرنگاران و فعالان رسانهای در کشور بوده و این شرایط سخت را عملا تجربه میکنیم.
معمولا در فرهنگهای استبدادی و خودکامه، انتقاد وجود ندارد و نهادهای ناظر و شفافیتبخش نیز مجال فعالیت پیدا نمیکنند. به این معنا که خودکامگان در فرهنگهای استبدادی خود را عقل کل جامعه دانسته و حقیقت را در انحصار خود میگیرند. در چنین شرایطی، هرگونه انتقاد یا مخالفت با رای و نظر افرادی که حقیقت را در انحصار خود میپندارند، مخالفت با حقیقت پنداشته شده و ممانعت از آن، نوعی مسئولیت فرض میگردد. این روحیه در میان افراد، بهویژه نخبگان سیاسی زمینه را برای فساد، عدم شفافیت و عدم مسئولیت فراهم آورده است.
از آنجایی که رسانهها به عنوان یکی از میکانیزمهای مهم شفافیتبخش عمل میکنند، بنابراین نقش مهمی در بازنمایی واقعیتها و تبادل جریان اطلاعات بهنفع کل اعضای جامعه ایفا میکنند. بدیهی است که چنین واقعنمایی در بسا موارد خلاف میل بسیاریهای دیگر بوده که تصریح آن میتواند به انتقادات زیادی از آنان منجر شود. بنابراین، خشونت با خبرنگاران و برخورد نادرست با آنان از چنین بستری نشأت گرفته و هرازگاهی در شکلهای مختلف نمود مییابد. توجه به رویدادهای خشونتبار با خبرنگاران نشان میدهد که عاملان خشونت به دلیل خودبرتربینی تلاش کردهاند تا مانع بازنمایی واقعیتها در جامعه گردند تا از این طریق نوک انتقاد از خود را به سمت دیگری منحرف سازند. کم نیستند کسانی که کار رسانهها و خبرنگاران را نق زدنهای بیموردی بیش نمیدانند و نه تنها اعتقادی به نقش سازنده و شفافیتبخش آن ندارند، بلکه آن را مخیل نظم و انظباط جامعه نیز میدانند. بنابراین، خبرنگاران و رسانهها نیازمند حمایتهای جدی دولت بوده و تا زمانی که چتر حمایتی جدی و عملی وجود نداشته باشد، فعالیت خبرنگاران و رسانهها همیشه با چالشهای جدی مواجه خواهد بود.