حامدکرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان با فهرست طولانی از مریدان و همکاران سیاسیاش در کنار شماری از چهرههای شناختهشدهی سیاست و دولتداری، عازم مسکو شدند. از جانب دیگر طالبان با صدور اعلامیهای گفته است که هیأت ده نفری این گروه به رهبری شیرمحمدعباس استانکزی در نشست مسکو اشتراک خواهند کرد. میزبان این نشست که قرار است به تاریخ 5 و 6 فبروری برگزار شود، جمعی از افغانهای مقیم مسکو معرفی شدهاند و هدف این نشست گفتوگوی بین الافغانی برای صلح عنوان شده است.
این نشست درحالی برگزار میشود که خلیلزاد در صحبتهای اخیرش گفته است که تلاشهای او برای برگزاری نشست مشترک میان طالبان و نمایندگان دولت افغانستان ناکام مانده است. دولت افغانستان نیز اعلام کرده است که تنها گفتوگوهایی را دنبال خواهد کرد که مالکیت روند به دست افغانها باشد و صلح نیز گذرا نباشد. از سوی دیگر طالبان دولت را بدون اراده و غیرمستقل میخواند و گفتوگو با دولت افغانستان را رد کرده است. رهبران و جریانهای سیاسی داخلی دعوت اشرف غنی در ایجاد یک شورای مشورتی برای صلح را نپذیرفتهاند و اجماع داخلی مورد نیاز در داخل افغانستان برای چگونگی مواجهه با تلاشهای سیاسی جاری، وجود ندارد.
تقابل غنی با خلیلزاد، موضع متضاد دولت افغانستان با طالبان، آشفتگی و نارضایتی داخلی از رهبری حکومت توسط اشرف غنی و مهمتر از همه، تقابل کشورهای منطقه با موضع امریکا در افغانستان؛ حالا سکوت طولانی حامدکرزی را شکستانده است. دفتر او هماهنگی نشست مسکو را انجام داده است. فهرست طولانی از اشتراککنندگان تیم سیاسی کرزی بیانگر آن است که هیأت داخلی افغانستان را حامدکرزی رهبری خواهد کرد.
حامدکرزی در نشستی اشتراک میکند که روسها ترتیب داده است و در کرسیِ مینشیند که برابرش شیرمحمدعباس استانکزی نشسته است. کرزی به زعم خودش از افغانستانی نمایندگی میکند که طالبان در پی نابودیاش هست و طالبان از دیدگاهی سخن میگوید که افغانها رنج آن را سالهاست کشیدهاند. حالا اما دو طرف با یک اصل مشترک که مخالف امریکا اند، رو در رو و مساویانه هیأتهایی را رهبری میکنند که قرار است در مورد صلح و توافق سیاسی بر سر آینده افغانستان حرف بزنند.
حامدکرزی پس از بن، خودش را نماد از اقتدار ملی، وحدت ملی و میراثدار نظام جدید میداند. او ریاست حکومت موقت، انتقالی و دو دور انتخابات ریاست جمهوری را بر دوش داشته است. معارف افغانستان، نظام امنیتی، اقتصادی و نهادهای دولتی در طی زعامت او احیا شد و از این منظر کرزی نقش برجستهتر از هر افغان دیگر را در نزدیک به دو دههی تاریخ افغانستان دارد. عباس استانکزی اما آنچه را که کرزی دستاورد رهبری خودش و مصداقهای افغانستان جدید میپندارد، کفری و یک محصول امریکایی میداند. مصاحبهی اخیر او با یک رسانهی داخلی نشان میدهد که استانکزی هنوز همان طالب بیرحمی است که در امارات اسلامی طالبان دیدیم. سفر سیاسی او در سالهای اخیر هیچ تغییری در دیدگاه او به وجود نیاورده است که خوشبین باشیم و بپنداریم که میشود با این نسخه از طالبان مذاکرهی سیاسی انجام داد.
مردم بدون شک پس از 15 سال انتظار ندارند که استانکزی و کرزی شباهتهای بیشتری داشته باشند. مردم کرزی را با اختلافهایی که میتواند با استانکزی داشته باشد میشناسد. حالا اما به نظر میرسد که کرزی بر خلاف این انتظار بزرگ از او، خودش را در جایگاه غیرقابل باوری قرار داده است. او از هر گونه افغانستانی که قرار است حرف بزند، با استانکزی حرف میزند و هر دلیلی که برای حضورش و یا شرایطی برای گفتوگو سخن بگوید، در مسکو نشسته است. کرزی نمیتواند منافع ملی و یا ناتوانی حکومت وحدت ملی را دلیل اشتراکش در این نشست عنوان کند. کرزی بایستی رو راست باشد. او باید توضیح دهد که این قطار از بزرگان سیاسی و قومی افغانستان را با چه امیدی یا چه فشاری به مسکو کشانده است تا با هیأتی گفتوگوکند که رهبر آن استانکزی است و میخواهد تمام دستاوردهای حدودا دو دهه را نیست و نابود کند.
اگر کرزی نظام جدید را به سان نوزادی میبیند که خودش را پدر معنوی آن میپندارد، مگر استانکزی به صراحت نگفته است که میخواهد این نوزاد امریکایی را بکشد؟ استانکزی نمیگوید که این طفل باید مسلمان شود، باید اصلاح شود، باید دموکرات باشد و یا مدرن، او میگوید که این طفل باید طالب شود و اگر نشد، میکشیم.
از کسی که یک و نیم دهه افغانستان را رهبری کرده است، انتظار نمیرفت چنین شتابزده پشت میز مذاکرهی بنشیند که قرار است روی آن میز، دستآوردهای این یک و نیم دهه نادیده گرفته و تحقیر شود.