در گفت‌وگوهای کنونی صلح افغانستان با طالبان، به مردم سهم داده شود

در گفت‌وگوهای کنونی صلح افغانستان با طالبان، به مردم سهم داده شود

اشاره: با جدی شدن گفت‌و‌گوهای مقدماتی برای آغاز مذاکرات صلح، اطلاعات روز سلسله‌ای از گفت‌و‌گوها را با نخبگان سیاسی و اجتماعی و صاحب‌نظران انجام داده است. متناسب به گروه‌های اجتماعی و سیاسی که در گفت‌و‌گوهای صلح نقش دارند یا می‌توانند و می‌باید سهم داشته باشند، مصاحبه‌شوندگان‌مان را برگزیده‌‌ایم. اگرچه دشوار است که دیدگاه‌ تمام طرف‌های سهیم یا مرتبط با گفت‌و‌گوهای صلح را به‌صورت جامع و کامل بازتاب داد اما سعی کرده‌ایم که در حد امکان، گستردگی و تنوع مصاحبه‌شوندگان را صورت داده باشیم. ما معتقدیم که به‌ویژه از آدرس رسانه‌ها، پهنه‌ها و ابعاد مختلف گفت‌و‌گوهای صلح باید به‌صورت جدی مورد نظارت قرار گرفته و در مورد آن اطلاع‌رسانی شود. مضاف بر آن، باور داریم که فارغ از مجامع سیاسی که فی‌الواقع مرکز ثقل گفت‌و‌گوهای صلح را تشکیل داده است، در حواشی آن، گروه‌ها و حوزه‌های جدی سیاسی و اجتماعی وجود دارد که نماینده‌ی ارزش‌ها، دیدگاه‌‌ها و نگرانی‌های جدی در خصوص مذاکرات صلح هستند. حوزه‌ها و گروه‌هایی که می‌توانند نقش غیرقابل اغماضی در پروسه‌ی صلح داشته و از سوی دیگر با توجه به بی‌مهری گردانندگان اصلی مذاکرات صلح با گروه‌های اجتماعی و سیاسی افغانستان و بیم نادیده گرفته شدن برخی گروه‌ها و ارزش‌های اجتماعی و سیاسی، آن‌ها می‌بایست در مذاکرات صلح سهیم شوند و دست‌کم دیدگاه‌ها، توصیه‌ها، هشدارها و نگرانی‌های‌شان بازتاب داده شود.

ششمین گفت‌وگو با اقبال خیبر، مبتکر و یکی از اعضای «کاروان صلح هلمند» است. کاروان صلح هلمند در بهار سال جاری شمسی در هملند شکل گرفت. این کاروان برای تامین صلح از هلمند تا کابل با پای پیاده راهپیمایی کرد و از کابل به ولایت‌های شمالی رفت و تا حالا که تقریبا یک سال از فعالیت‌های صلح‌خواهانه‌ی‌شان می‌گذرد، دست از صلح خواهی نکشیده است.

اطلاعات روز: با توجه به تلاش‌های بسیار طولانی، متفاوت و در عین حال اثرگذار در بین مردم که کاروان مردمی صلح در یازده ماه داشت، در این مدت دریافت‌های شما از مردم و دلیلی که شما شروع کردید که صلح در افغانستان بیاید چه بود؟ چرا به صلح ضرورت داریم؟ صلح چه وضعیتی است؟

خیبر: در ارتباط به دریافت‌ها و دلیل، می‌دانیم که در افغانستان هژده سال پی‌درپی جنگ است. قبل از آن 23 سال دیگر جنگ بود. تقریباً 43 سال جنگ پی‌درپی جریان دارد. در این مدت زمانی هیچ‌گاه ندیده‌ایم که مردم حرکت کرده و در میان جنگ‌جویان صلح خواسته باشند. در این اواخر در افغانستان دیدیم که بسیار وضعیت خراب است. مردم روزانه کشته می‌شوند، مردم عادی کشته می‌شوند. یک روز هرقدر مردم زیاد کشته شوند، فردا از ذهن همه بیرون می‌شود. مردم به‌گونه‌ای بی‌حس شده بودند و احساس نمی‌کردند که وضعیت خراب است. به همین دلیل ما خواستیم که این موضوع را حساس و حساس‌تر بسازیم. ما در پی این بودیم که چطور آغاز کنیم. بدبختانه در چهارم نوروز انفجار شد و قربانیان آن اکثراً مردم عام و کودکان بودند که برای تماشای مسابقه‌ی کشتی آمده بودند. ما تظاهرات کردیم و خیمه بر پا کردیم. چهل روز پی‌درپی تظاهرات و دادخواهی کردیم به طرفین جنگ گفتیم که دیگر مردم افغانستان تحمل جنگ را ندارد. در محل، در هلمند به درگاه حکومت رفتیم و خواستیم که اول جنگ را در منطقه توقف دهند. بعداً از طالبان خواستیم که ما به موسی قلعه می‌آییم. در آن زمان نه دولت ما را پذیرفتند و نه طالبان. هر دو رد کردند. حرکت ما آن‌قدر قوی هم نبود که از دو طرف خواهش توقف جنگ را کند. ما بر این شدیم که حرکت را بزرگ بسازیم تا در تمام کشور منتشر شود. چهل روز بعد از هلمند پیاده حرکت کردیم؛ پیاده‌روی را به این دلیل انتخاب کردیم تا بتوانیم با همه کسانی که درگیر جنگند و یا پالیسی می‌سازند، صدای ما زود، رسا و آسان برسد. با وجود این‌که پیاده‌روی پر از خطر بود، اما ما گفتیم که اگر خطر را قبول نکنیم موضوع صلح افغانستان جدی نمی‌شود و ممکن است در ذهنیت جهانیان تغییر نیاید.

برای این‌که در ذهن جهانیان تغییر بیاید، پیاده‌روی را آغاز کردیم. ما می‌خواستیم بعضی چیزها را دریافت کنیم که آیا مردم روستاها هم برای صلح آماده هستند یا نه. دیگر این‌که می‌خواستیم ذهنیت طالبان محل را هم بپرسیم، به همین ترتیب از پولیس محل و ارتش را. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که در محلات هیچ‌کسی نیست که خواهان صلح نباشد. هم عوام، هم طالبانی که در محل جنگ می‌کردند و هم دولت صلح می‌خواستند. طالبان می‌آمدند با ما گریه می‌کردند که کاش این حالت تغییر کند. پولیس و ارتش هم می‌آمدند و سلاح شان را به زمین می‌زدند و گریه می‌کردند که چرا این وضعیت آمده و مردم ما این قدر به تکلیف هستند. مردم در روستاها با ما گریه می‌کردند. در برخی روستاها مردم حرف برای گفتن نداشتند تا درد و وضعیت بد خود را بیان کنند، فقط گریه می‌کردند.

ما دریافتیم که مردم افغانستان دیگر آماده‌اند، ذهنیت مردم آماده‌اند و فقط مشکل در پالیسی‌سازان است، پالیسی‌سازان دولت، جامعه‌ی بین‌المللی و طالبان. ما می‌خواستیم با سه گروه به‌صورت مستقیم در ارتباط باشیم و گفت‌وگو کنیم. اول دروازه‌ی رسمی دولت بود، یکی دروازه‌ی رسمی طالبان و یک دروازه‌ی رسمی خارجی‌ها. می‌خواستیم با هرسه جانب حرف بزنیم و آنان‌را قانع بسازیم که از راه مصالحه به پیش بروند و جنگ در افغانستان ختم شود.

تا به کابل رسیدیم، در مسیر راه توانستیم که صدای خود را به گوش جهانیان و پالیسی‌سازان جنگ برسانیم. وقتی از هلمند حرکت کردیم، در قطع‌نامه‌ی خود یک ماده داشتیم که در عید باید آتش‌بس داشته باشیم. خوشبختانه در مسیر راه، توانستیم آتش‌بس را ببینیم. در جریان آتش‌بس یک فرصت خوب برای ما مهیا شد که از آن بهره‌برداری بهتر شود. این بهره‌برادری را کردیم. از هر روستایی که رد شده بودیم، هسته را ایجاد کرده و دوستان خود را انتخاب کرده بودیم. به آنان گفتیم که از آتش‌بس استفاده‌ی اعظمی شود. به آنان وظیفه دادیم که به روستاها رفته و طالبان را به شهر بیاورند و از شهر عسکر و ارتش را گرفته به روستاها ببرید تا یکدیگر را بببیند و هر دو طرف به یکدیگر باورمند شده و از زندگی یکدیگر باخبر شوند، طالبان هم شهر را ببینند که آیا در آن کافران یا امریکایی‌ها هستند یا نه. همین بود که این کار موفقانه پیش رفت. طالبان آمدند، آورده شدند به شهرها. از شهرها عسکر را به روستاها بردند. این یک تاثیر واضح را بر ذهنیت افغان‌ها گذاشت و یک حقیقت آشکار شد که واقعاً مردم افغانستان در بین خود از همدیگر فاصله ندارند و همدیگر را در آغوش گرفتند و با یکدیگر گریه کردند.

این بسیار برای ما خوب شد. بعد از آن‌که ما در کابل رسیدیم، باید سه کار را انجام می‌دادیم. یکی نشست با حکومت بود، نشست با طالبان و جامعه‌ی بین‌المللی بود. رییس‌جمهور خودش سر راه ما آمد و به خواسته‌های ما پاسخ داد. ما را راضی کرد. به جامعه بین‌المللی رفتیم، در برابر سفارت‌ها تظاهرات کردیم. از آنان هم جواب گرفتیم. سفارت امریکا جواب داد که آنان در عرصه‌ی صلح افغانستان کار می‌کنند، ملل متحد و سفارت روسیه و ناتو هم جواب دادند. اتحادیه‌ اروپا هم جواب داد، سفیر انگلستان هم جواب داد. فقط دو کشور، ایران و پاکستان جواب رسا به ما ندادند.

بعد از آن کوشش ما این بود که با طالبان بنشینیم. از آنان درخواست کرده بودیم. بدبختانه آنان فرصت را مهیا نکردند. نه تنها فرصت را مهیا نکردند که گفتند که این حرکت امریکایی و استخباراتی است و خارجی‌ها آن را تمویل می‌کنند. ما به طالبان گفتیم که اگر شما فرصت را مهیا نمی‌کنید، ما به محلاتی می‌رویم که در آن‌جا حضور دارید. سفر به شمال را پلان کردیم و در مناطق آنان داخل شدیم. به دندغوری بغلان رفتیم. آنان کوشش می‌کردند که اجازه ندهند اما ما در مناطق تحت کنترل آنان داخل شدیم. آنان را مجبور ساختیم که رسماً یک هیأتی را روان کنند. هیأت آمد و با هیأت ملاقات کردیم. اما چیزی را که می‌خواستیم تا حال تکمیل نشده است.

خواست ما و خواست مردم افغانستان این است که طالبان رسماً با ما بنشینند، همان‌گونه که با امریکایی‌ها، ایرانی‌ها، روسی‌ها، پنجاپی‌ها و سعودی‌ها می‌نشینند. بعد از آن ما به قندوز رفتیم و پیشنهاد کردیم که در مناطق آنان برویم. با آنان گفت‌وگو کنیم و نظرات‌شان را بشنویم. آن‌جا رد کردند. بعداً به مزارشریف رفتیم. سپس مجبور شدیم که یک منطقه‌ی دیگر را انتخابات کنیم. رفتیم به ولایت ارزگان. ارزگان را به این دلیل انتخاب کردیم که در مسیر راه طالبان حضور داشتند و باید با آنان مواجه می‌شدیم. وقتی به شهر داخل شدیم، در مسیر راه با طالبان مواجه نشدیم. در شهر پس از جلسه‌ی موسفیدان به مناطق تحت کنترل طالبان رفتند. اما طالبان بازهم آماده نشدند. به گفته‌ی آنان، شورای کویته به طالبان اجازه نداده بود. سپس یک نامه‌ی رسمی به سران طالبان در منطقه و یک نامه‌ی دیگر را به ملا هیبت‌الله فرستادیم. هردویش تقریباً رد شد و گفتند که ما نمی‌خواهیم با شما و یا مردم بنشینیم.

بعد از آن تظاهرات را آغاز کردیم. تقریباً در یازده ولایت تظاهرات کردیم. تظاهرات‌ها تاکنون جریان دارد و می‌خواهیم به همین ترتیب به پیش برویم. یک گپ اصلی تظاهرات این است که طالبان با ما بنشینند. گپ مهم این است که طرفین دیالوگ‌بازی می‌کنند و این امر بین دو طرف فاصله ایجاد می‌کند. خواست جدی ما این است که دو طرف هرچه زودتر آتش‌بس کرده و به کشتن مردم پایان دهند. دو طرف تلاش می‌کنند با کشتن مردم امتیازگیری کنند. طالبان کوشش می‌کنند پوسته‌ها را از بین ببرند تا در میز گفت‌وگو نشان دهند که قوی هستند. به همین ترتیب دولت هم بمباردمان می‌کند و می‌گوید که قوی است. این چیزها بین طرفین فاصله ایجاد کرده است. طرفین به همدیگر طعنه می‌دهند. این مسأله نیز بین طرفین فاصله ایجاد کرده است. در جلسات ما حرف این است که طرفین به همدیگر طعنه ندهند و آتش‌بس کنند و فاصله‌ها کم شود.

اطلاعات روز: در طول سفری شما که یکی از ناب‌ترین حرکت‌ها برای خواستن صلح بود، پاسخ دولت افغانستان، مقامات حکومتی و طالبان در جاهای مختلف به درخواست شما چه بود؟ چند مورد مشخص را اگر بگویید.

خیبر: تا به‌حال دولت برای ما گفته است که چیزی را که می‌خواهیم، دولت هم می‌خواهد. اما طالبان تاکنون با ما رسماً صحبت نکرده‌اند. دیدگاه فعلی ما این است همین که طرفین یکدیگر را دفع می‌کنند به یکدیگر طعنه می‌دهند، به این دلالت می‌کند دو طرف تاهنوز ذهناً برای صلح‌خواهی آماده نیستند و هر دو طرف کوشش می‌کنند که قدرت سیاسی و نظامی کشور را به دست بگیرند. دیده می‌شود که تا حال هر دو طرف راضی نیستند تا یک دولت مشترک را به‌وجود بیاورند.

اطلاعات روز: در حرکت شما جدا از این که یک خواسته‌ی مشخص از طالبان و دولت وجود داشت، گفت‌وگوی‌تان با مردم در چندین ولایت در طی سفر یک بخش اساسی کار بود. مردم در مورد صلح چه نظر دارند؟ چه ضرورتی را برای صلح می‌بینند و آیا کدام شرایطی از طرف مردم برای این که چگونه طالبان و حکومت صلح کنند، هم دریافت کردید؟

خیبر: خواسته‌های مشخص مردم این است که به هر قیمتی که می‌شود، باید جنگ توقف پیدا کند و مردم کار و روزگار عادی را شروع کنند. بعد از جنگ چیزی که مهم است، مردم می‌خواهند جامعه‌ی بین‌المللی به افغان‌ها کمک کند تا خساراتی که در جنگ به مردم رسیده، تداوی شود.

اطلاعات روز: شما در جریان هستید از تلاش‌هایی که امریکایی‌ها روی دست گرفته و چندین ماه است که زلمی خلیل‌زاد به‌عنوان نماینده‌ی امریکا در قطر، در امارات متحده عربی، در پاکستان و در چندین جای با طالبان مستقیم و غیرمستقیم گفت‌وگو کرده است. این تلاش‌ها را شما چگونه ارزیابی می‌کنید؟ فکر می‌کنید که خلیل‌زاد و مشخصاً امریکایی‌ها برای صلح و تحقق صلح در افغانستان جدی اند؟ چطور بعد از هفده سال خون‌ریزی و جنگ در خاک افغانستان که هنوز امریکایی‌ها در آن حضور دارند، اکنون امریکا به این باور رسیده که باید در افغانستان از طریق یک راه حل سیاسی خشونت و جنگ ختم شود؟ این تغییر در سیاست امریکا، به شدت و قاطعیتی که خلیل‌زاد نشان می‌دهد ناشی از چیست؟

خیبر: من فکر می‌کنم تلاش‌های امریکا جدی است، چون در جنگ افغانستان خسارت زیاد دیده و خساره می‌بینند. به همین خاطر مجبور شده‌اند. این‌جا خواسته‌های مردم هم مهم است. در سال روان مردم بسیار اعتراض کردند که از وضعیت خسته‌اند و به تنگ آمده‌اند. یک تحرک به‌وجود آمد. همین تحرک باعث شده است که امریکایی‌ها هم تحرک ایجاد کند. حالا امریکایی‌ها به نظرم جدی اند که می‌خواهند یک راه‌حل سیاسی به‌وجود بیاید و از مصارف زیاد جنگ هم فاصله بگیرند و افغان‌ها هم حداقل یک زندگی مناسب داشته باشند.

اطلاعات روز: علاوه بر تلاش‌هایی که امریکا روی دست گرفته و شناختی که از کشورهای منطقه وجود دارد، شما آیا در کشورهای تاثیرگذار منطقه یک اراده‌ی جدی برای آوردن ثبات و تلاش برای این که طالبان را به میز مذاکره متقاعد کنند، می‌بینید؟ آیا این یک تلاش صادقانه و پایدار است؟ از جمله پاکستان به‌عنوان یکی از کشورهایی که نقش تاثیرگذار بر طالبان دارد، شمولیت این کشور را در این تلاش‌ها چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خیبر: به نظر من در کشورهای منطقه و ذهنیت آنان تغییر آمده است. در پاکستان مشکلات داخلی وجود دارد. به نظرم این مشکلات داخلی پاکستانی‌ها را اجازه نمی‌دهد که در کشورهای دیگر دخالت کنند. یک چیزی که مهم است، این است که در ذهنیت امریکا نیز تغییر آمده است و ذهنیت امریکا می‌تواند در منطقه تغییر بیاورد. در حال حاضر تقریباً تغییر ذهنیت در کشورهای منطقه و عربی آمده است.

اطلاعات روز: اگر پاکستان در تلاش‌های صلحی که به رهبری امریکا شروع شده است، همکاری کند در پی دستیابی به چه چیزی در افغانستان است و در این تلاش‌ها پاکستان چه چیزی را از دست می‌دهد؟ در کنار این کشورهای دیگر منطقه مثل قطر، ایران، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، روسیه و چین هر کدام به نحوی مدعی نفوذ و اثرگذاری بر روند صلح در افغانستان است. فکر می‌کنید کشورهای منطقه در چند ماه گذشته برای شکل‌گیری صلح در منطقه یک موضع واحد را در کنار امریکایی‌ها و سایر کشورهای دخیل در پیش بگیرند و یک برخورد واحد و یگانه با تلاش‌های صلح در افغانستان شود؟ یا نه پس از مدتی شاهد چند دستگی در کشورهای منطقه خواهیم بود که در نهایت ممکن است به ایجاد یک شورش‌گری و خشونت دیگر در آینده منتهی شود؟

خیبر: به هیچ صورت باور کرده نمی‌توانیم که پاکستان صادقانه همکاری کند، اما چون با مشکلات داخلی مواجه است، مجبور است که به جای پرداختن به مسایل داخلی کشورهای دیگر، متوجه مشکلات داخلی خود باشد. پاکستان در اصل همیشه کوشش کرده است پول را به دست بیاورد. حالا هم کوشش می‌کند که در صلح افغانستان از جهانیان و جهان عرب پول زیاد به دست بیاورد. این کار را شروع کرده و پول به دست آورده است. می‌خواهد بازهم در روند صلح افغانستان پول زیادی را از جامعه‌ی جهانی، به ویژه امریکا به دست بیاورد. یک خواست بزرگی که دارد این است که می‌خواهد در دستگاه سیاسی کشور ما در آینده سهم بگیرد و تلاش و کوشش‌هایش این است که در حکومت آینده که طالبان با دولت یک‌جا باشد، یک حصه‌ی بزرگی را داشته باشد و یا پاکستان کوشش می‌کند که به وزارت خانه‌های کلیدی کشور ما دست پیدا کند یا افراد خود را جابه‌جا کند.

به نظر من اجماع منطقه‌ای تقریباً خوبست. در جهان عرب هم اجماع به وجود آمده است و در ارتباط به سفرهای خلیل‌زاد نیز پیوسته به کشورهای منطقه سفر کرده و تلاش می‌کند که اجماع منطقه‌ای به وجود بیاید. تقریباً از همه وقت کرده، حالا وضعیت مناسبت است و از این حالات مردم، دولت افغانستان و طالبان استفاده کرده و با درنظرداشت منافع ملی خود از این حالت استفاده خوب کنند.

اطلاعات روز: دولت افغانستان برخلاف سال‌های گذشته در مواردی نارضایتی از روند جاری برای مذاکره و صلح که رهبری آن را امریکا دارد، ابراز کرده است. شما موافق هستید که دولت به نحوی ناراض است؟ اگر ناراض است، عوامل آن چیست؟ چه کاری می‌شود کرد که نارضایتی دولت افغانستان و گروه‌های داخلی موثر به نحوی کمتر شود و یک موضع واحد در سطح داخل و در عین حال یک همسویی با این تلاش‌ها ایجاد شود؟ یا یک چنین همسویی اصلاً ضرورت نیست؟

خیبر: مشکل این است که طالبان تاکنون با دولت افغانستان به صورت مستقیم مذاکره نکرده است. از همین خاطر دولت افغانستان از روند صلح فعلی ناراضی است. وقتی در میز روبه‌رو بنشینند، می‌توان مشکلات را یادآوری کرد. اما حالا فقط این را یادآوری کرده می‌توانیم که بگوییم طالبان تاکنون حاضر به مذاکره‌ی مستقیم با دولت نشده‌اند. اما امریکایی‌ها می‌گویند می‌خواهند روند صلح در دو مرحله برگزار شود. مرحله‌ی اول خود امریکایی‌ها با طالبان مذاکره می‌کنند و در مرحله‌ی دوم دولت افغانستان. من امیدوارم هستم اما در سخنان دو طرف دیده می‌شود که همدیگر بهم طعنه می‌دهند. عباس استانکزی در مصاحبه‌ی اخیرش بار‌بار می‌گفت که حکومت افغانستان صلاحیت ندارد و مستقل نیست. به همین ترتیب محمد اشرف غنی هم به آنان گفت که این‌ها پنجاپی‌ها اند و از پنجاپ اند. این می‌تواند فاصله‌ی بازی را بیشتر کرده و روند صلح را طولانی سازد. مسأله‌ی اساسی این است که در گفت‌وگوهای صلح از الفاظ زشت استفاده نشود و دو طرف کوشش کنند که یکدیگر را بپذیرند.

اطلاعات روز: اگر با روند موجود به یک توافق برسیم، فکر می‌کنید این توافق برای مردم افغانستان و افغان‌ها در سراسر کشور که شما دیدید، قابل قبول است؟ مردم این توافق را خواهند پذیرفت؟ آیا شما احساس می‌کنید که به دلیل عدم حضور مردم در این تلاش‌های صلح ممکن است توافق دولت با طالبان یا توافق امریکا با طالبان با یک واکنش مردمی در روستاها و ولسوالی‌ها مواجه شود؟

خیبر: اگر دولت افغانستان و طالبان به توافق برسند، حرف مهم این است که در مذاکرات فعلی باید مردم افغانستان سهم داشته باشند تا روند صلح مطلق افغانی و مردمی شود. اگر در مذاکرت کدام معامله یا نواقص به وجود بیاید، مردم می‌توانند جلوگیری کنند. اگر در آینده نواقص به وجود هم بیاید هم گلایه نخواهد بود چون می‌گویند مردم دخیل بودند.

حرف بسیار مهم دیگر این است که دو طرف حالا می‌خواهند امتیازگیری کنند و امتیاز صلح را بگیرند. به همین خاطر حاضر نیستند که امتیاز را به همدیگر بدهند. بهترین راه حل این است که امتیاز به مردم افغانستان داده شود. در آن صورت مشکل بین دو طرف هم از بین می‌رود. وقتی امتیاز به مردم داده شود، مردم هم انگیزه می‌گیرند. در آینده اگر خدانخواسته در کشور ما جنگ دوباره شکل می‌گیرد، مردم می‌توانند از امتیازی که فعلا به دست می‌آورند در آینده هم در مقابل جنگ ایستاده و مشکل کشور خود را حل کنند.

اطلاعات روز: حرکت مردمی صلح به عنوان یکی از حرکت‌های طولانی و موثر تلاش‌های موجود صلح را زیر نظر و بررسی دارد. شما توافقاتی را که تاکنون به دست آمده هرچند در حد ابتدایی، استقبال می‌کنید یا دیدگاه متفاوت تر درباره روند و تلاش‌های موجود دارید؟ آیا شما نقشی در این تلاش‌ها در میان مردم برای ذهنیت‌سازی دارید یا خیر؟

خیبر: حرکت مردمی صلح تلاش‌های که فعلا در جریان است را تایید می‌کند اما خواست ما این است که در روند صلح ما هم دخیل شویم تا بتوانیم تصویر اصلی کشور و چیزی که بر مردم افغانستان می‌گذرد را با طرفین شریک ساخته و در ذهنیت‌سازی طرفین کار کنیم. ما می‌توانیم که در ذهنیت‌سازی طرفین کار کرده و دو طرف را وادار به پذیرش طرف مقابل کنیم. اگر مردم نباشد، مشکل است که توافق تایید شود چون صلح برای مردم است و باید خواسته‌های مردم در نظر گرفته شود.