بانک انکشاف آسیایی اعلان کرده است که رشد اقتصادی افغانستان در سال 2013 میلادی 8 درصد نسبت به سال 2012 کاهش یافته است. این نهاد کاهش تولیدات کشاورزی، سرمایهگذاری و تولید در بخش صنعت و خدمات را از مهمترین عوامل کاهش رشد اقتصادی افغانستان عنوان کرده است. همچنان این گزارش نشان میدهد که سهم سرمایهگذاریهای شخصی در رشد تولیدات ناخالص ملی در سال 2013، 1.3 درصد نسبت به سال 2012 کاهش یافته است.
این خبر در شرایطی که افغانستان در حال عبور از یک گردونهی وهمناک و انتقال سیاسی میباشد، نگران کننده است. چینن خبرهایی، توهم ترسناک سال 2014 را برجستهتر ساخته و به نگرانی مردم از چشمانداز نامعلوم این گردونه و عبور دشوار از آن میافزاید. در حالیکه از یکسو مردم اعتمادی به سیاستمداران و درکی روشن از آیندهی سیاسی خویش ندارند و از سوی دیگر رسانهها و دستگاههای تبلیغاتی برای اشاعهی هرچه بیشتر ناامیدی و تبلیغات مأیوس کننده کمر بستهاند، انتشار کوچکترین خبر در این خصوص، در میان مردم بازتاب گسترده یافته و پیامها و فاکتهای منفی آن در ذهن تک تک مردم تزریق میگردد. بدون تردید، این گزارش بخشی از واقعیت عینی افغانستان میباشد. این وضعیتی است که رشد اقتصادی افغانستان در آن قرار دارد. نمیتوان گفت این گزارش صحت ندارد یا آن را القائات منفی رسانههای داخلی و خارجی دانست؛ هرچند که تأثیرات آن برای مردم افغانستان منفی است، اما نباید به خاطر تأثیرات منفی یک گزارش، بر یک واقعیت عینی چشم فروبست.
کاهش تولیدات زراعتی یکی از عوامل اصلی این امر اعلان شده است. این در حالی است که وزارت زراعت یکی از عمدهترین دریافت کنندگان کمکهای مالی جامعهی جهانی و بودجهی ملی سالانهی دولت افغانستان به شمار میرود. کشورهای خارجی و سازمانهای بینالمللی کمک کننده در افغانستان بیشترین توجه خود را روی زراعت و بهبود زندگی روستاییان افغانستان متمرکز کرده و از همین درک، بیشترین کمکها را با وزارت زراعت و مالداری کرده است. آنها با درک اینکه بخش عمدهی جمعیت افغانستان در روستاها و با معیشت زراعت و مالداری زندگی میکنند و از سوی دیگر، زمینههای مناسب سرمایهگذاری در دیگر بخشها وجود ندارند، بخش عمدهی کمکهای خود را در این حوزه متمرکز ساختند؛ اما وزارت زراعت در طول سیزده سال گذشته، با وجود بهرهمندی از کمکهای هنگفت جامعهی بینالمللی، تا کنون نتوانسته است، هیچپروژهی کلان زیربنایی را برای روستانشینان اعمار نماید. هنوز هم در هیچنقطهی افغانستان کوچکترین جلوهی زراعت مدرن وجود ندارد و روش زندگی و کار دهاقین و روستانشینان از دهههای گذشته تغییری نکرده است.
القائات منفی و نومیدانهی رسانهها از انتقال سیاسی و امنیتی و هیولاسازی سال 2014 یکی دیگر از عوامل مهم این امر به شمار میرود. تبلیغات منفی رسانهها از سال 2014 سبب فرار سرمایه از کشور و کاهش علاقهمندی برای سرمایهگذاریهای کلان داخلی و خارجی گردید. در سال گذشته صدها میلیون دالر از سرمایههای شخصی از کشور دوباره به خارج انتقال داده شدند و بسیاری از سرمایهگذاران کاروبار خود را در افغانستان تعطیل نمودند. در سال گذشته به دلیل تبلیغات منفی در مورد سال 2014، بازار تجارت، مسکن، کاروبار و رونق اقتصادی در افغانستان به رکود مواجه شد و بسیاری از تاجران و سرمایهگذاران در افغانستان دست از کار و تجارت کشیدند. بنابراین، تبلیغات منفی و بزرگنمایی خطر تأثیر مستقیم روی کاهش رشد اقتصادی دارد.
اکنون وقت این است که حکومت و رهبران سیاسی با اعتمادسازی دوباره، اطمینان تخریش شده و امید از دست رفتهی مردم را دوباره احیا کرده و با تأمین ثبات سیاسی و امنیتی به مردم و سرمایهگذاران اطمینان دهند که سرمایههایشان در افغانستان مصئون و فضا برای کار و زندگی باز است. انتخابات ریاست جمهوری محک بزرگی برای رشد اقتصادی افغانستان است. اگر نخبگان سیاسی و خصوصا نهادهای انتخاباتی، حکومتی مشروع از دل انتخابات بیرون بیاورند و ثبات امنیتی و سیاسی در کشور حفظ گردد، امید به زندگی، انگیزه به کار و شوق سرمایهگذاری در کشور نیز بالا رفته و بدین ترتیب، رشد اقتصادی کشور افزایش مییابد؛ اما اگر در یک انتخابات پرسشبرانگیز، حکومتی نامشروع و شکننده به میان بیاید و هردم خطر از بین رفتن ثبات سیاسی و امنیتی احساس گردد، انگیزه و شوق به سرمایهگذاری و کار در کشور نیز از بین رفته و رشد اقتصادی افغانستان دوباره سقوط خواهد کرد.