افغانستان: ایجاد یک چشم‌انداز امید و تغییر

منبع: دیلی بیست
برگردان: حمید مهدوی
آینده‌ی مثبتی در انتظار افغانستان است. 60 درصد کسانی که واجد شرایط رای‌دهی در انتخابات این کشور بودند، در انتخابات شرکت کردند و نفوذ طالبان رو به‌کاهش است.
برای اکثریت قاطع مردم امریکا، که از طولانی‌ترین جنگ تاریخ کشور‌شان خسته‌اند، افغانستان یک هدف از دست داده شده است. جنگی که از آغاز آن در هفتم ماه اکتوبر سال 2001 تاکنون، میلیاردها دالر هزینه برده است، 2300 تن از نیروهای ایالات متحده جان‌های‌شان را از دست داده‌اند و 20 هزار تن دیگر آن‌ها ‌زخمی شده‌اند.
آخرین برآورد استخبارات ملی، تحلیلی از سازمان‌های استخباراتی 16 گانه‌ی حکومت ایالات متحده‌ی امریکا، پیش‌بینی می‌کند که با به قدرت رسیدن طالبان و نفوذ یافتن آن‌ها، افغانستان سرانجام در هرج‌و‌مرج فرو خواهد رفت، حکومت مرکزی در کابل به شکل روز‌افزونی به حاشیه رانده خواهد شد و سرانجام، پیشرفت‌ها در زمینه‌های اجتماع و امنیت وارونه خواهند گشت. همه‌ی این‌ها در این کشور فقیر، که 30 میلیون جمعیت دارد و با کشورهای ایران و پاکستان هم‌مرز است، اتفاق خواهند افتاد، حتا در صورتی که ایالات متحده هزاران ‌نیرویش را در این کشور نگه‌دارد و میلیاردها دالر را در این کشور سرازیر کند.
اما این ارزیابی تلخ و دل‌تنگ کننده در سطح جهانی به اشتراک گذاشته نشده است. در میزگرد سطح بالای روز چهار‌شنبه که در انجمن آسیایی نیویارک، در مورد آینده‌ی افغانستان دایر شده بود، اشتراک کنندگان چشم‌اندازی از امید و تغییر ارائه دادند.
سعد محسنی، مدیر غول رسانه‌ای افغانستان ‌در گفت‌وگویی که توسط «تام فرستن»، بنیان‌گذار «ام.تی.وی»، مدیر اجرایی «ویاکام» و صادر کننده‌ی منسوجات در دهه‌ی 1970 در افغانستان اداره می‌شد، گفت: «مشکل است پیش‌بینی کنیم که با خروج کامل ایالات متحده و جامعه‌ی جهانی از افغانستان، در این کشور چه اتفاق خواهد افتاد». سعد، که موبی گروپش رسانه‌های تلویزیونی و رادیویی عمده‌ی افغانستان را اداره می‌کند، در ادامه گفت: «چیزی که ما امروزه شاهد آن هستیم و خیلی جالب است، این است که 85 درصد عملیات‌های نظامی توسط نیروهای امنیتی افغانستان انجام ‌می‌شوند». «آن‌ها امروز توانا اند. آن‌ها از چند‌ماه بدین‌سو تلاش دارند تا نقش رهبری کننده را در اختیار بگیرند. پس همه‌چیز سر جای‌شان قرار می‌گیرند».
محسنی‌ که انگشت اشاره‌ی دست راستش به نشانه‌ی اشتراک در انتخابات ریاست جمهوری 5 آپریل با رنگ تیره پوشیده شده بود، استدلال کرد که ایالات متحده و سایر دموکراسی‌های غربی در ادامه‌ی حمایت از کشورش، منافعی نهفته دارند. وی گفت: «شکی نیست که ما تا چند‌سال دیگر به حمایت جامعه‌ی جهانی ضرورت داریم». «هزینه‌ی ارتش ما پنج میلیارد دالر است و افغانستان توانایی پرداخت آن را ندارد. یک افغانستان با‌ثبات به نفع منطقه است. ما از مبارزه علیه دهشت‌افگنی و القاعده حرف می‌زنیم، اما افغانستان حتا بیش‌تر از آن‌ها برای آینده‌ی پاکستان اهمیت دارد. اگر به پیش‌بینی‌ها نگاه کنید، تا سال 2050، جمعیت پاکستان تقریبا به 400 میلیون نفر خواهد رسید و این کشور به چهارمین کشور بزرگ جهان از لحاظ داشتن جمعیت مبدل خواهد شد و جمعیت افغانستان به 100 میلیون نفر خواهد رسید و این کشور شانزدهمین کشور بزرگ جهان از لحاظ جمعیت خواهد بود. یک افغانستان با‌ثبات برای جهان خیلی مهم است».
آریا نجات، فعال حقوق زن در افغانستان و فیصل علی خان، مدافع تجارت پاکستانی، همکار در کارنگی (سازمان تحقيقاتي) و کارشناس امنیت ملی در بنیاد امریکای جدید نیز در ابراز خوش‌بینی‌ها با محسنی پیوستند. این سه نفر اظهار کردند: این حقیقت که 60 درصد افراد واجد شرایط رای‌دهی در افغانستان، ساعت‌ها در مقابل مراکز رای‌دهی صف کشیدند و در برابر تهدیدهای ناشی از خشونت طالبان عزم و اراده‌ی‌شان را به نمایش گذاشتند، ثابت کرد که دموکراسی در حال رونق در افغانستان، یک آرزوی واقعی است. این در حالی است که در نتیجه‌ی حملات بر مرکزهای رای‌دهی در روز انتخابات، 20 تن کشته و 43 تن دیگر زخمی شدند.
فرستن اظهار کرد که انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان، به منظور تعیین جانشین آقای کرزی، اولین انتقال صلح‌آمیز قدرت در تاریخ افغانستان را رقم خواهد زد. این در حالی است که میلیون‌ها برگه‌ی رای‌دهی در حال شمارش اند و انتظار می‌رود که در اواسط ماه می‌، برنده اعلام شود و آقای محسنی گفت که هر‌سه نامزد پیش‌تاز در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، تحصیلات عالی دارند، چند زبان را بلد‌ند، خدمت‌گذاران خبره‌ی مردم اند و سرانجام، «نوگراهای آرمانی» اند که می‌توانند در راستای آوردن اصلاحات در این کشور کار معتبری انجام دهند، کشوری که در طول تاریخش با چالش‌ها دست‌و‌پنجه نرم کرده است.
آقای محسنی با اشاره به تهاجم خونین شوروی در دهه‌ی 1980‌ گفت: «زمان و فاصله برای ما خیلی مهم اند. ما برای التیام ‌زخم‌های‌مان قطعا به این سال‌ها نیاز داشتیم. اساسا، در جنگ نیابتی غرب علیه شوروی، افغانستان ابزاری برای غربی‌ها بود. در اواخر دهه‌ی 1970 جمعیت افغانستان 12 میلیون بود. ما در این جنگ یک میلیون نفر را از دست دادیم و یک میلیون تن دیگر در این جنگ معلول شدند. افغانستان برای جهان خیلی قربانی داد و برخاستن برای ما زمان‌گیر خواهد بود».
فيصل علی خان، که در زمان مبارزات انتخاباتی زمان زیادی را مصروف مصاحبه با نامزدان و رای‌دهندگان بود، گفت که فساد شایع هنوز یک چالش است و از هر دالر کمک‌های خارجی، صرف 38 سنت آن به اقتصاد محلی راه پیدا می‌کند.
آريا نجات در مورد طالبان که از حمایت پاکستان برخوردار بوده و هم‌چنین توجه برخی دیگر از کشورهای منطقه را با خود دارند، اشاره کرد که اسلام‌گراهای افراطی و گروه‌های تندرو در افغانستان، حتا در بخش‌های جنوبی کشور و جایی که پایگاه سیاسی آن‌ها موقعیت دارد، شدیدا منفور اند. محسنی گفت: نظرسنجی اخیری که توسط شبکه‌ی تلویزیونی طلوع انجام شده است، نشان می‌دهد که روی هم‌رفته طالبان حدود 8 درصد حامی دارند، (حتا بدتر از نظرسنجی‌ای که توسط کانگرس ایالات متحده انجام شده بود!)‌
نجات گفت: «خشونت جلب توجه می‌کند، اما خشونت‌ها راه درازی را نخواهد پیمود» تا طالبان را در راستای رسیدن به قدرت کمک کند. وی اضافه کرد که طالبان تلاش کرده‌اند تا روی خشم مردم افغانستان، که با حکومت «از لحاظ اجتماعی بیگانه» اند و «از ارائه‌ی خدمات همگانی و تنفیذ قوانین» توسط مقام‌های حکومتی افغانستان ناامید اند، سرمایه‌گذاری کنند.
محسنی به نوبت خود‌ در مورد تلاش‌های ساده‌لوحانه در راستای مذاکره و سازش با طالبان هشدار داد. آقای محسنی گفت که طالبان معمولا از معلق نگه‌داشتن گفت‌وگوهای صلح به عنوان تاکتیک خرید زمان (اتلاف وقت) استفاده می‌کنند و «باور دارند که در میدان نبرد برنده خواهند شد». آقای محسنی پیش‌بینی می‌کند که صرف زمانی که این تاکتیک آن‌ها تا اواخر سال 2016 کارگر واقع نشود، طالبان به صورت جدی گزینه‌های غیر‌خشونت‌آمیز‌شان را در نظر خواهند گرفت. محسنی با اشاره به جدول زمانی‌ای که در آن خروج برنامه‌ریزی شده‌ی نیروهای جنگی ایالات متحده تکمیل می‌شود، گفت: «با انجام این کار به صورت افراطی، به طالبان مشروعیت داده می‌شود و این احساس ایجاد می‌شود که آن‌ها بخش بسیار مهم افغانستان 2014 و 2015 خواهند بود». «ما باید در این مورد محتاط باشیم، به دلیل این که آن‌ها صرف به دلیل خشونت‌شان سزاوار مشارکت مساویانه نیستند».

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *