از افغانستان رو مگردانید!

منبع: فارین پالیسی
نویسنده: دیوید میلیبند
دیوید میلیبند، رییس و مدیر عامل کمیته‌ی بین‌المللی نجات است و در سال‌های 2007 تا 2010 وزیر خارجه‌ی بریتانیا بود
برگردان: حمید مهدوی
راحت می‌توانید حدس بزنید که چرا میلیون‌ها امریکایی دیگر هرگز نمی‌خواهند کلمه‌ی افغانستان را بشنوند. این کشور مسئولان حملات یازدهم سپتامبر را در خود پناه داده بود. از آن به بعد، قربانی‌ها بسیار و هزینه‌ی پولی سنگین بوده اند. اخیرا از آنجا بیش‌تر خبرهای بد به گوش می‌رسند تا خبرهای خوب: خشونت‌های بیش‌تر، حملات بیش‌تر بر امدادگران، پرسش‌های بیش‌تر از انگیزه‌های دولت‌های خارجی و سرانجام تاخیر بیش‌تر در امضای موافقت نامه‌ی امنیتی با ایالات متحده‌ی امریکا.
اما مطمئن‌ترین راه برای برگشتن دوباره‌ی این کشور به سرخط خبرها،به دلایل نادرست، این است که فکر کنیم خروج نیروهای نظامی در اواخر سال جاری از این کشور مناسبتی است که در پی آن خط لوله‌ی کمک به این کشور قطع خواهد شد،خط لوله‌ی که مردم از طریق آن تغذیه و حمایت می‌شود.
سال 2014 برای افغانستان یک سال سرنوشت ساز است. انتخابات ریاست جمهوری 5 آپریل، اولین انتقال صلح آمیز و دموکراتیک قدرت درتاریخ این کشور را رقم خواهد زد. نیروهای نظامی بین‌المللی، که از سال 2001 تاکنون در این کشور حضور دارند، برای خروج از این کشور تا اواخر سال جاری و واگذاری مسئولیت‌های امنیتی به نیروهای ملی برنامه ریزی می‌کنند.اگر مردم افغانستان می‌خواهند سی سال جنگ را پشت سر بگذارند، زمان سرنوشت ساز فرا رسیده است.
نیازمندی‌های بزرگ اجتماعی و اقتصادی در این کشور هنوز پابرجا اند. رشد اقتصادی این کشور رو به کاهش است و در نتیجه‌ی خروج نظامی صدها تن از مردم افغانستان شغل‌های شان را از دست خواهند داد. علاوه براین، ایالات متحده‌ی امریکا که تاکنون بزرگترین تامین کننده‌ی کمک به افغانستان بوده است، بودجه‌ی کمکی اش به افغانستان را در سال 2001 از 4 میلیارد به 2 میلیارد دالر کاهش داد. و کانگرس امریکا در سال جاری بودجه‌ی اختصاصی این کشور برای افغانستان را تقریبا به نیم کاهش داده و به 1.1 میلیارد دالر رساند.
در اینجا تصور خطرناکی وجود دارد: کشورهای غربی دست‌های شان را از افغانستان خواهند شست. این کار برای میلیون‌ها تن از مردم افغانستان که در نتیجه‌ی جنگ بیجا و فقیر شده اند، خطرناک است و هم چنین برای منطقه نیز خطرناک است، به دلیل این که فقر و بی ثباتی از افغانستان در سرتاسر جنوب آسیا گسترش خواهد یافت.
لحظه‌ی خروج نظامی از افغانستان، زمان مناسبی برای از سرگیری کمک‌های ملکی به این کشور است. ایالات متحده، ماهانه تقریبا 10 میلیارد دالر را در تلاش‌های نظامی این کشور در افغانستان به مصرف رسانده است و بیش از 2300 تن را در این روند از دست داده است. بخشی از آن که در راه درست به مصرف رسیده است،سرمایه گذاری ای است که روی مردم افغانستان انجام شده است. ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی به خود ما و به مردم افغانستان مدیون اند تا آن‌ها را در این مرحله‌ی گذار کمک رسانند. جانشین دیگر، دایره‌ی خبیثه است که در آن فقر و خشونت همدیگر را تغذیه می‌کنند.
نظر به گزارش سازمان ملل متحد، پنج میلیون تن از مردم افغانستان برای زنده ماندن شان به کمک ضرورت دارند، آن‌ها به گونه‌ی مثال به غذا و مراقبت‌های بهداشتی اضطراری نیاز دارند. با این حال، صرف 20 درصد فراخوان بشردوستانه ای که توسط سازمان ملل متحد رهبری می‌شوند و برای پاسخگویی به این نیازها راه اندازی شده اند، تمویل شده است. این در حالی است که چهار میلیون دیگر مردم افغانستان نیازهای مزمن و درازمدت تری دارند، به شمول سرپناه برای فرار از جنگ و دست رسی به مراقبت‌های بهداشتی. در ضمن، 650 هزارتن از مردم افغانستان در داخل این کشور بیجا شده اند و بیش از 2.4 میلیون دیگر در کشورهای همسایه زندگی می‌کنند و قادر به برگشت به خانه‌های شان نیستند.
مردم افغانستان نه تنها برای زنده ماندن به کمک ضرورت دارندبلکه آن‌ها برای برگشتن به خانه‌ها،بازسازی اجتماعات وتقویت توانایی‌های شان برای ایستادگی در برابر فجایع طبیعی و جنگ نیز به کمک ضرورت دارند. باوجود چالش‌های یک دهه‌ی گذشته، در زندگی مردم افغانستان پیشرفت‌های مهمی رونما شده است. در طول این دوره‌ی سردرگمی و ناامنی، مردم افغانستان در زمینه‌های تحصیل، بهداشت و تامین معیشت به دست‌آوردهایی دست یافته اند.
بیش از بیست و پنج سال کار با مردم افغانستان به سازمان‌هایی مانند کمیته‌ی بین‌المللی نجات آموخته است که صرف کمک‌های بشردوستانه برای نجات زندگی مردم افغانستان کافی نیست، مردم به کمک‌های زندگی ساز نیاز دارند تا به خانه‌های شان برگردند و زندگی شان را بسازند.
یکی از کارمندان افغانی ما، که در مورد تهیه‌ی یک گزارش تازه نشر شده‌ی کمیته بین‌المللی نجات با او رایزنی کردیم، باور دارد که بدون در نظرداشت نتیجه‌ی انتخابات و خروج نیروهای بین‌المللی از افغانستان، این دستاورها می‌توانند در اجتماعات شکل گرفته و در آنجا ادامه یافته و رشد کنند. ناامنی هنوز نگرانی درجه یک آنها را تشکیل میدهد. اما، با خروج نیروهای امنیتی بین‌المللی از افغانستان دسترسی به مأموریت‌های کمک رسانی در برخی مناطق افغانستان افزایش خواهد یافت، به دلیل این که در این صورت کارمندان محلی افغانستان به راحتی به اجتماعات توضیح دهند که آن‌ها از هر آجندای سیاسی و نظامی مستقلانه عمل می‌کنند.
کمیته‌ی بین‌المللی نجات بعد از چند دهه کار با بیش از 4 هزار اجتماعات در افغانستان آموخته است که چگونه در راستای رفع نیازمندی‌های مردم افغانستان، در آن محیط دشوار و پیچیده، موثر و پاسخگو باشد. کلید این کار این است که رهبری مأموریت‌ها به این اجتماعات واگذار شود(رویکرد درازمدتی که برای ایجاد اعتبار دنبال شده است)، اعتماد و ظرفیت‌های محلی اند.آنها برای رفع نیازمندی‌های محل به ساختارهای غیر رسمی و هم چنین حکومت محلی ضرورت دارند.
پس ما صرف خواهان ادامه‌ی کمک‌ها نیستیم، ما خواهان آن هستیم که کمک‌ها به شکلی ارائه داده شوند که کارگر واقع شوند. تلاش‌های محلی باید توسط مردم محل رهبری شوند و از بیرون تحمیل نشوند. کار در کنار حکومت مناسب بود اما با رهبران اجتماعات نیز باید کار شود تا اجتماعات برای بازگشت بیجا شده گان امن شوند. برای این کار راه حل‌های میان مدت و دراز مدت ضرورت است، نه صرف درست کردن سریع کارها.
جامعه‌ی جهانی می‌توانست با 0.025 درصد هزینه‌ی كه ارتش ایالات متحده‌ی امریکا در دوازده سال گذشته در افغانستان نموده اند، به پنج میلیون افغانی که سازمان ملل میگوید برای نجات حیات شان به کمک ضرورت دارند، کمک کند. جامعه‌ی جهانی و حکومت منتخب جدید در افغانستان باید از کمک‌ها برای نجات زندگی مردم افغانستان پا فراتر گذاشته و روی واقعیت‌هایی که مردم افغانستان با آن‌ها مواجه اند، متمرکز شوند. کمک‌های جهانی که با کمک‌های انکشافی و بشردوستانه ارتباط دارند، برای این تلاش‌ها حیاتی اند.
مردم افغانستان برای حفظ دست‌آوردهای شکننده ای که با هم به آن‌ها دست یافته ایم، به همکاری ایالات متحده‌ی امریکا ضرورت دارند. از دست دادناین دستاورها تکان دهنده و غیر‌قابل پذیرش خواهند بود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *