پدرم از ترس طالبان کتاب‌هایش را دفن کرد | ویژه‌نامه «زنان و طالبان»

پدرم از ترس طالبان کتاب‌هایش را دفن کرد | ویژه‌نامه «زنان و طالبان»

  • رقیه رنجبر

اکنون که هشتم مارچ را گرامی می‌داریم، باید یک نگاهی به گذشته نیز داشته باشیم که برای فراهم شدن فضای برگزاری نشست‌ها و تدویر گفتمان‌های ملی و بین‌المللی در مورد زنان افغانستان چه بهایی پرداخته‌ایم و ارزش‌های امروز‌مان از کدام سدهای فولادین گذشته است. نگرانی ما در سال 2019 میلادی بازگشت و تداوم شلاق طالبان است، زیرا ما برای رسیدن به موقعیت کنونی از زیر آوارهای سنگ‌سار و شلاق طالبان برخاسته‌ و به این‌جا رسیده‌ایم، اما هنوز هم در شمار زیادی از ولایات شرق، شمال و جنوب کشور تفکر طالبانی هردم بر تنِ زنی شلاق می‌زند و دختری را به زیر آوارهای سنگ و خاره سنگ‌سار می‌کند.

در زمان حاکمیت رژیم سیاه طالبان در افغانستان در دهه‌ی 70 خورشیدی، این زنان بودند که حتا از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خویش محروم شدند. هرچند پیش از آن نیز زنان به جز پایتخت کشور در بیشتر نقاط افغانستان به تحصیلات عالی و کارهای اداری دسترسی نداشتند، بلکه با دانشگاه و اداره‌ هیچ آشنا نبودند، اما وقتی طالبان از راه رسید، روندی که برای رشد زنان فراهم شده‌ بود را متوقف کرد. آموزش زنان حرام پنداشته شد و زنان هنرمند تکفیر شدند. مأموریت زن در نظام طالبانی فقط در چارچوب خانه‌داری خلاصه می‌شد. زنان باید برای آرامش مردان خدمات ارایه می‌کردند، ولی در قبال نداشته‌ها و نارضایتی‌هایش حق هیچ‌گونه اعتراض و انتقاد را نداشتند. طالبان با خود شلاق استبداد را در درون تک‌تک خانواده‌ها مروج کرد و زنان باید فقط سکوت می‌کردند و بس. آن‌هم چه سکوت سنگینی که هجده سال پس از نابودی رژیم طالبان هنوزهم در بسیاری از نقاط افغانستان باقی مانده است.

اکنون که راه گفتمان با چنین گروهی از درِ صلح باز شده است ما حق داریم نگران باشیم و علیه این گروه موضع‌گیری کنیم و بر حفظ ارزش‌های حقوق بشری و دموکراتیک پافشاری کنیم.

درست به یاد دارم زمانی را که من کودکی بیش نبودم، روزی پدرم همه‌ی کتاب‌های موجود در خانه را در زیر خاک شبیه جسد در درون قبر، دفن کرد. متعجب شده بودم. با اضطراب از پدرم پرسیدم که چرا کتاب‌ها را زیر خاک قایم کردی؟ پدرم گفت: «طالبان می‌آید و باید هیچ کتاب در خانه نباشد.»

کنج‌کاو شدم که طالبان با کتاب چه مشکلی دارد؟ طالبان آمدند و رفتند، رژیم طالبان سقوط کرد و فصل دموکراسی رسید، اما من همواره از خود می‌پرسیدم طالبان با کتاب چه مشکل دارد؟ پاسخم را زمانی دریافتم که آن‌روز دیگر بزرگ شده بودم و هر شب چهره‌ی طالبان از پرده‌ی تلویزیون‌ها در کل جهان مخابره می‌شد. مردان قصی‌القلب و هولناک که دانش‌جویان را به جرم خواندن کتاب در دره‌ی جلریز میدان‌وردک سر بریدند و مکاتب را در کنر و قندهار و ننگرهار به آتش کشیدند.

سال 2019 را که سال صلح افغانستان نامیده‌اند، پس هشت مارچ فرصتی است برای زنان تا از نگرانی‌های‌‌شان در مورد صلح با چنین گروه جانی سخن بگوید و از دولت تضمین بخواهد که شلاق طالبان برنمی‌گردد.

تا زمانی‌که خرد در بند جهل گرفتار باشد، نمی‌شود به آزادی کامل و تأمین حقوق بشری، به ویژه به آزادی و رهایی زن از استبداد و خرافات حاکم و تفکر طالبانی جامعه امیدوار بود. همزمان با در نظرداشت مسایل سیاسی، بر باورهای حاکم بر متن جامعه نیز باید متمرکز بود و برای تغییر آن گام برداشت. زیرا باورهای خرافاتی موجود باعث عقب‌گرد زنان در جامعه‌ی مردسالار شده است. ما اگر از طالبانی که با کتاب مشکل دارد هراس داریم، اما با طالبانی که به خاطر سوءاستفاده از موقف و صلاحیت اداری‌شان مانع ورود دختران دانش‌آموخته در اداره‌های دولتی و سکتور خصوصی می‌شود نیز مشکل داریم.

یک بار دیگر تأکید باید کرد که طالبان موجودات بی‌رحم و انسان‌های بدوی هستند که اگر سرکوب نشود و در صورت توافق صلح، قدرت، سلاح و امکانات‌‌شان گرفته نشود، ممکن دست‌آورد‌های ۱۸ ساله‌‌ی زنان را که با خون فرخنده‌ها و رخشانه‌های زیادی نوشته شده است از دست برود و زنان دوباره به دوره‌ی سیاه و تاریک دو دهه قبل برگردد.

هشت مارچ فرصتی است که زنان به شکل منسجم موقف‌شان را مشخص کنند و اعلام کنند که صلح آرزوی هر افغان است، در سایه‌ی‌ صلح می‌توان به آرامش و رفاه اجتماعی رسید و ثبات و توسعه را رقم زد؛ اما صلح برای زنان افغان با هر قیمتی قابل پذیرش نیست.

نابودی دست‌آوردها و ارزش‌های دموکراتیک مبتنی بر قانونی اساسی کشور می‌تواند تهدید جدی برای دموکراسی نوپا و امنیت نسبی در افغانستان باشد. جامعه‌ی جهانی و دولت امریکا منحیث متحد استراتژیک افغانستان که امروز پشت دروازه‌های بسته با طالبان در قطر گفت‌وگو می‌کند، باید درس حقوق بشر را که در شرق آموزش می‌دهد، یک‌بار دیگر خود نیز بازخوانی کند و جنایات ضد حقوق بشری طالبان را در نظر گرفته پیش‌نویس توافقات صلح را بنویسد. اگرنه صلح با این گروه براساس خواست و تفکر طالبانی، ممکن خطر بزرگ برای جامعه‌ی افغانستان و به ویژه زنان و کودکان باشد که در صورت تداوم جنگ و یا حفظ قدرت طالبان این زنان است که باید تاوان بپردازند و همچنان در کورسوهای خانه از درد بمیرند، ولی حق دسترسی به خدمات صحی را نداشته باشند و کودکان همچنان به جای کتاب سلاح بر دوش بکشند و به جای مطالعه کوکنار بکارند.