بسمالله محبت
عبیدالله عبید، وزیر تحصیلات عالی یکبار دیگر در مجلس نمایندگان، به حذف کانکور تأکید کرد. این طرح سال قبل نیز از سوی این وزارت مطرح شد که در آن زمان با واکنشهای تندی از سوی مجلس نمایندگان، نهادهای مدنی، مردم و دانشآموزان مکتبها در سراسر کشور روبهرو شد.
وزیر تحصیلات عالی که به خاطر انتقادها بر تقلبهای کانکور و آمار بالای بینتیجههای کانکور 1392-93 به مجلس نمایندگان فراخوانده شده بود، بار دیگر از جرایی شدن این طرح سخن گفت. او تنها گزینهی مناسبِ حلِ معضل ورود به دانشگاهها را، حذف کانکور و جذب فارغان مکتبها براساس نمرههای سه سالهی آنها دانست.
آقای عبید در پاسخ به پرسشهای نمایندگان مجلس گفت که نمیتواند مشکل کانکور را در کشور حل کند. طرح آقایعبید این است که وزارت تحصیلات عالی هر سال ظرفیت پذیرش دانشگاهها را به وزارت معارف و پرورش اعلام کند و این وزارت متقاضیان ورود به دانشگاهها را براساس نمرات سه سالهی آنها معرفی کند.
صرف نظر از اینکه این طرح چه عواقب خطرناکی برای دانشآموزان و آیندهی آموزشهای عالی در کشور دارد، افتضاحهای بهبار آمده در کانکور 1392-93 میتوانند ریشه در این طرح داشته باشند.
از آنجایی که وزارت تحصیلات عالی تلاش زیادی برای اجرای طرح سهمیهبندی کانکور و ورود دانشآموزان براساس نمرات سه سالهیشان به خرچ داد، گمان میرود این وزارت به گونهی عمدی آزمون کانکور را در برخی ولایتها به گند کشید، تا با بهبار آمدن این رسوایی، بار دیگر آن طرح شومش را مطرح کند.
آزمون کانکور 1392 در بسیاری از ولایتهای کشور با تقلب و دستبرد گسترده همراه بود. برگزاری این آزمون در لوگر، غزنی، هرات و چندین ولایت دیگر به رسوایی کشید. برگههای جوابهای شرکت کنندگان ولایت لوگر به خاطر تقلب گسترده به آب انداخته شدند، در غزنی وزارت تحصیلات عالی با سرنوشت هزارها دانشآموز بازی کرد و در هرات کلید جوابهای سوالهای کانکور به فروش رسید.
کارگزاران و مجریان وزارت تحصیلات عالی و آزمون کانکور شاید پیش خودشان سنجیده بودند که با به میان آمدن تقلب و رسوایی در کانکور و بالا گرفتن واکنشها به این آزمون، میتوانند بار دیگر طرحشان را به مردم پیش کنند و بهنوعی مردم را راضی کنند که برگزاری آزمون کانکور یک روند بهدردنخور است و باید این طرح را جاگزین آن کرد.
برگزاری آزمون سراسری کانکور در بسیاری کشورهای جهان یک روند پذیرفته شده است و این وزارت هرگز نمیتواند، طرحی را که براساس آن با سرنوشت صدها هزار دانشآموز بازی خواهد شد، عملی کند. اگر این طرح عملی شود و جذب فارغان مکتبها در دانشگاهها براساس نمرات سه سالهیشان صورت بگیرد، باز هم هیچ دردی را دوا نمیکند. بحث روی این است که باید آمار بینتیجهها و کسانی و که پس از فارغ شدن از مکتبها بیسرنوشت میمانند، پایین بیاید، نه اینکه با عملی کردن چنین طرحی، باز هم سالانه صدها هزار جوان را بیسرنوشت بسازیم.
وزارت تحصیلات عالی یکی از وزارتهایی است که سالانه از مصرف بودجهی مالیاش عاجز میماند، چرا این وزارت به جای پیشکش کردن چنین طرحی،از این پولها برای ایجاد دانشگاههای جدید و بالا بردن ظرفیت جذب دانشگاههای کشور استفاده نمیکند؟ این طرح بدون شک، باعث فساد و خویشخوری گسترده در مکتبها خواهد شد، چه دلیلی وجود دارد که وزارت تحیلات عالی و شخص وزیر بر اجرایی شدن این طرح پافشاری دارند؟
بهتر است آقای وزیر و دستگاه وزارتش از دنبال کردن این طرح دست بکشند و به جای آن، به بالا بردن ظرفیت جذب دانشگاهها و ساختن دانشگاههای جدید در سراسر کشور فکر کنند. هرچند از این وزیر بعید است که در مدت کوتاه عمر وزارتش به این چیزها فکر کند، همچنان که در سالهای قبل نیز یا فکرش به آنجاها قد نداده است، یا نخواسته به طرحهای بهتر از این فکر کند.
گرچند از وزارتی که طی یک دهه، هیچ سالی، با توجه به نیاز شدید کشور، نتوانسته بودجهاش را به مصرف برساند، نمیتوان توقعی بهتر داشت، اما خوب است که آقای وزیر در آخرین روزهای وزارتش از این طرحش دست بردارد و در حق هزارها دانشآموز و خانوادههای فقیر و بدون واسطهیشان چنین خیانتی را مرتکب نشود؛ زیرا با اجرایی شدن این طرح، فرزندان خانوادههای فقیر به جای رفتن به دانشگاه، باید به فکر کارهای دیگری باشند.
کاش وزیر تحصیلات عالی همانند اظهار ناتوانی در به وجود آوردن شفافیت در روند کانکور، به تمام ناتوانیهایش شهادت میداد. واقعیت این است که همانطوری که رمضان بشردوست در مجلس گفت، آقای وزیر یکی از وزیران بیکفایت است و نه تنها در برگزاری شفاف آزمون کانکور ناتوان بوده است، بلکه در تمام کارهایش به عنوان وزیر تحصیلات عالی، ناتوان بوده است.