پاسخ کمک، گلوله نیست

پنج‌شنبه هفته‌ی گذشته یک تن از محافظان امنیتی شفاخانه‌ی کیور بر شماری از کارمندان این نهاد تیراندازی کرد و سه داکتر امریکایی را کشت و یکی دیگر را نیز زخمی ساخت. مهاجم مسلح هم اکنون در توقیف نیروهای امنیتی قرار دارد. تاکنون کسی مسئولیت این رویداد را به عهده نگرفته و انگیزه و دلیل این کشتار نیز روشن نشده است. حدس و گمان‌های زیادی در مورد دلیل و عامل این رویداد مطرح شده‌اند. برخی‌ها این رویداد را کار شماری از نهادهای بنیاد‌گرای تکفیری داخلی می‌دانند که مصروف فعالیت‌های تروریستی در کشور ‌اند. گفته می‌شود که این شفاخانه پیش از این نیز از سوی چنین نهادهایی متهم به تبلیغ مسیحیت شده بود و کارمندان این نهاد تهدید گردیده بودند. عده‌ای نیز این رویداد را ناشی از اختلالات عصبی و روانی مهاجم و دلایل شخصی دانسته است و عده‌‌ی دیگر نیز این رویداد را در ادامه‌ی سلسله‌ی تاکتیک نفوذی طالبان که از سوی رسانه‌های غربی به پدیده‌ی«حملات سبز بر آبی» معروف شده بود، تلقی کرده و آن را کار مخالفان مسلح دولت دانسته‌اند. هنوز به گونه‌ی رسمی علل و انگیزه‌های این رویداد مشخص نیست و نیروهای امنیتی هیچ‌توضیحی در این مورد نداده‌اند. اما آن‌چه روشن است، این است که اخیرا حمله بر شهروندان ملکی خارجی در افغانستان به‌شدت زیاد شده است. تنها در طول دو ماه گذشته، این چندمین حمله از این نوع بر شهروندان خارجی است که در نتیجه‌ی آن تا کنون بیش از ده تن کشته شده‌اند.
وقوع این رویداد‌ها بر کار، انگیزه و برنامه‌های آن‌ها در افغانستان تأثیر منفی می‌گذارد. با وقوع هر رویدادی از این قبیل، رفتن نهادها و مؤسسات کمک کننده‌ی بین‌المللی از افغانستان نگرانی اول است. مردم از این نگرانند که نشود با حمله‌ی تروریستان بر دفاتر نهادهای‌های کمک کننده‌ی بین‌المللی ‌یاقتل و اختطاف کارمندان آن‌ها، این نهادها از فعالیت در افغانستان دل‌سرد شده و دست از فعالیت بکشند. در کنار مردم افغانستان نهادهای کمک کننده‌ی بین‌المللی از قربانیان عمده‌ی یازده سال جنگ و خشونت در افغانستان بوده است. در این مدت ده‌ها کارمند این نهادها در جریان فعالیت‌های بشردوستانه در نقاط مختلف کشور از سوی طالبان، گروه‌های مسلح غیرمسئول و حتا در مواردی از سوی مردم کشته و اختطاف شده‌اندوبارهادفاتروتأسیساتآن‌هاموردحملهقرارگرفته‌اند.
با وجود آن، نهادهای کمک کننده‌ی بین‌المللی در این مدت هیچ‌گاه از کار و فعالیت‌های بشردوستانه در افغانستان خسته نشدند و با کمک‌های‌شان مردم رنجدیده‌ی ما را در جنگ و صلح، فقر و قحطی و تمامی دشواری‌ها همراهی و یاری کردند. هم اکنون ده‌ها کارمند این مؤسسات در خطرناک‌ترین نقاط افغانستان مصروف ارائه‌ی کمک‌های بشردوستانه هستند و سقف کمک‌های آن‌ها برای افغانستان در قحط سالی‌ها و بحران‌های ممتد مالی هم‌چنان افزایش یافته است. در طول یازده سال گذشته سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای امدادرسان‌ بین‌المللی بار به زمین مانده‌ی ارائه‌ی خدمات اجتماعی دولت افغانستان را به تنهایی کشید و هنوز هم بیش‌ترین برنامه‌ها در بخش‌های صحت، مبارزه با اعتیاد، ترویج سوادآموزی و حمایت از معارف، حمایت از قربانیان جنگ و اقلیت‌های آسیب‌پذیر و دیگر فعالیت‌های بشردوستانه را این نهادها به پیش می‌برند. ده‌ها کارمند مؤسسات ماین‌پاکی در کوه‌ها و دشت‌های دوردست افغانستان مشغول ماین‌روبی از کوه و دشت‌هایی هستند که سال‌ها پیش با دستان خود کاشته بودیم و ده‌ها فعال این نهاد‌ها مشغول کمک به معلولانی هستند که با ماین و گلوله‌ی خودما سلامتی‌‌شان را برای همیشه از دست دادند. صدها فعال این نهاد‌ها مشغول مبارزه با بیماری‌ها و وقایه‌ی مردم از آفت‌های جسمانی هستند و نیز صدها تن دیگر برای حمایت از معارف و مبارزه با بی‌سوادی در کشور شب و روز کار می‌کنند. آن‌ها جز کمک‌های انسان‌دوستانه و حمایت از مردم افغانستان دیگر هیچ برنامه و هدفی ندارند. دولت افغانستان و متحدان بین‌المللی آن فقط به جنگ و صلح مصروف شد و خدمات اجتماعی فراموش شد، این نهادهای بین‌المللی امداد‌رسان بودند که به حمایت مردم نیازمند افغانستان شتافت. دولت افغانستان باید برای حفاظت از جان و مصئونیت کارها و برنامه‌های امدادگران تدابیر جدی وضع کند و نگذارد با نا‌امن شدن افغانستان برای آن‌ها، شوق کار و زمینه‌ی فعالیت و کمک در افغانستان از آن‌ها گرفته شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *