رامین انوری، واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان
تحولات وابسته به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و انتقال قدرت از دولت حامد کرزی به رییس جمهوری بعدی، همزمان با پایان مأموریت نظامی نیروهای بینالمللی در افغانستان، این کشور را در مهمترین مرحلهی تاریخ سیاسی و اجتماعیاش در چنددههی اخیر قرار داده است.
یکی از عرصههای مهمی که این تحولات روی آن تأثیر مستقیم خواهد داشت، مسألهی تولید مواد مخدر در این کشور است. افغانستان از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۱۳، سه سال پی در پی شاهد افزایش کشت خشخاش بود و شواهد نشان میدهد که سیر صعودی کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در سال ۲۰۱۴ و پس از آن نیز کماکان ادامه خواهد داشت.
براساس یک مطالعهی جدید «واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان» که به طور مشخص ولایتهای بدخشان و بلخ در شرق و شمال افغانستان را مورد بررسی قرار داده، عوامل مختلفی باعث خواهد شد که کشت خشخاش در افغانستان به دلیل تحولات سیاسی و کاهش حضور نیروهای بینالمللی در این کشور افزایش پیدا کند.
بخش اقتصادی
آنگونه که مطالعات واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان نشان میدهد، شرایط شکننده سیاسی و امنیتی افغانستان در سالهای اخیر باعث شده که سرمایهگذاریهای بزرگی در این کشور صورت نگیرد، در حالیکه اینگونه سرمایهگذاری میتوانست به توسعه و انکشاف اقتصادی افغانستان کمک کند.
با کاهش حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان، کاهش کمکهای بینالمللی به این کشور اجتنابناپذیر است و این وضعیت به نوبهی خود، باعث کاهش فرصتهای اشتغال در بخش غیرکشاورزی برای کارجویان، بهویژه روستاییان افغانستان خواهد شد که از قبل نیز با مشکل بیکاری روبهرو بودهاند.
در چنین شرایطی، بسیاری از خانوادههای روستایی راه دیگری جز بازگشت به کشاورزی نخواهند داشت و در این بخش نیز، کشت محصولی را انتخاب خواهند کرد که در فضای بیثبات افغانستان بیشترین فایده را به همراه دارد، یعنی کشت خشخاش و تولید مواد مخدر.
در حالی که احتمالا مناطق مرکزی و شمالی افغانستان در مقایسه با مناطق جنوب و شرق این کشور، کمتر از کاهش کمکهای بینالمللی متأثر خواهند شد، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم کاهش کمک مالی خارجی به افغانستان به درجات مختلف در سراسر این کشور محسوس خواهد بود.
بخش امنیتی
سرازیر شدن پول بینالمللی به افغانستان به باور بسیاری، توانسته بود در ده سال اخیر نوعی امنیت را برای این کشور «بخرد»، اما حالا کاهش حضور نیروهای بینالمللی و کاهش کمکهای مالی خارجی میتواند روی امنیت افغانستان تأثیر منفی بگذارد.
با توجه به اینکه چنین کاهشی میتواند به افزایش جرایم منجر شود، افراد و گروههای مختلفی در پی یافتن منابع جاگزین برای کمکهای مالی بینالمللی بودهاند. شواهدی که در سالهای اخیر به دست آمده، نشان میدهند که ارادهی حکومت افغانستان در زمینهی توسل به زور برای از بین بردن مزارع خشخاش رو به کاهش بوده است.
بسیار دشوار خواهد بود که در مبارزه با کشت خشخاش، دولت افغانستان کماکان به زور متوسل شود، آنهم در وضعیتی که انتظار میرود بیثباتی و رقابتهای سیاسی بعد از سال ۲۰۱۴ شدت گیرد. در این شرایط، زیاد انتظار نمیرود که حکومت یا نمایندههای آن بخواهند خط مشی و برنامههای خود را با توسل به زور بر افراد و گروههای مخالف تحمیل کنند.
در سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳، فعالیت در زمینهی از بین بردن کشتزارهای خشخاش در افغانستان به تناسب سال قبلی آن، ۲۴ درصد کاهش داشت. اگرچه مقامهای افغان و همچنین ادارهی مبارزه با جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد دلیل این کاهش را «هوای گرم» توصیف کردند، اما این مسأله میتواند در عین حال نشاندهندهی کاهش ارادهی نیروهای امنیتی در زمینهی توسل به زور برای نابودی کشتزارهای خشخاش باشد.
مبارزهی سیستماتیک
با وجود همهی نگرانیهایی که در مورد تولید مواد مخدر در افغانستان و تأثیرات آن بر اقتصاد این کشور وجود دارد، سوال اصلی برای دولت افغانستان و جامعهی بینالمللی این است که چه نوع برنامهای به اجرا گذاشته شود تا با توجه به کاهش کمکهای بینالمللی و احتمال افزایش مشکلات داخلی در افغانستان، بتواند در جلوگیری از کشت خشخاش و تولید مواد مخدر مؤثر باشد.
در شرایط کنونی، به نظر میرسد که توجه سیاستمداران افغان و همچنین حامیان بینالمللی این کشور بیشتر به مسائل داغی چون انتخابات، آیندهی سیاسی و جنگ یا صلح با مخالفان مسلح دولت متمرکز شده است. به این ترتیب، این احتمال وجود دارد که از اهمیت مبارزهی سیستماتیک با کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان برای سیاستگذاران این کشور کاسته شود.
در چنین صورتی، بحران تجارت غیرقانونی مواد مخدر به چالشی به مراتب بزرگتر برای افغانستان تبدیل شده و حل آن در میان مدت کار آسانی نخواهد بود. «بیبیسی»