یادداشت های یک خوشبین اندوهگین
هوسین
لحظهی مسئولیتپذیری
رفتن انتخابات به دور دوم، به خودی خود، امر عجیب یا نگران کننده نیست. معنای سادهی این وضعیت، ناتوانی نامزدها در جلب رای اکثر مردم است یا پراکندهگی دیدگاه مردم است نسبت به نامزدها. اما در افغانستان که:
– کمیسیون مستقل انتخابات طوری شکل گرفته تا نامزدی را به پیروزی برساند یا از پیروز شدن نامزدی جلوگیری کند؛
– رییس کمیسیون شکایتهای انتخاباتی با دیدگاه نژادپرستانه و ضدملی برای خود شهرتی دست و پا کرده است و بنابراین، در قضاوتهایش نمیتواند بیطرف عمل کند؛
– فقط در برخی از مناطق برگههای رایدهی یا نرسیده یا کم رسیده؛
– رایهای باطل شده بیشتر از مناطقی است که گمان پیروزی یک نامزد در آن میرفت؛
– شبهثبات افغانستان خیلی شکننده است؛
روشن نشدن پیروز انتخابات در دور اول میتواند مشکلآفرین باشد.
نشانهی این مشکلآفرینی را در برخورد هدایت امین ارسلا با صفر اعشاریه دو درصد آرا میبینیم که مدعی است در انتخابات تقلب شده است، آنهم طوری که رای او را به سود داکتر عبدالله و اشرف غنی حساب کردهاند و آرای هردوی آن نامزدها را به هدایت امین دادهاند! از شوخی گذشته، در یک کشور دیگر، نامزدی که صدهزار امضا جمع کرده و نتوانسته بیست هزار رای به دست بیاورد، حداکثر تلاشش در این جهت میبود که مردم نامش را فراموش کنند و از او در مورد انتخابات دیگر چیزی نپرسند، اما این…
در این انتخابات، دو تا طلسم همزمان شکست. حتمی نیست که تنها از میان تبار ابدالیهای پشتون کسی به ریاست جمهوری برسد. مسلم است که یا داکتر عبدالله یا داکتر احمدزی برنده میشود. اما هیچکدام از این دو نفر از تبار ابدالی نیستند. یکی تاجک است و دومی غلجایی. از یکسو شکسته شدن این طلسم به سود قوام یافتن جامعهی شهروندی در افغانستان است، ولی از سوی دیگر، بهانهی کلانی است برای آنانی که بخواهند شبهثبات افغانستان را برهم بزنند.
مسلم است هردو کاندید و نیز حلقات دیگری که نامزد مورد نظرشان در دور دوم راه نیافتهاند، ظرفیت برهم زدن وضعیت را دارند. وضعیت امروز به رایگان به دست نیامده است. مردم افغانستان منت بیش از پنجاه کشور دنیا را در این سیزده سال کشیدهاند، دست دراز کردهاند؛ فرزندانشان را در لباس سربازی یا هنگام اجرای وظیفهی معلمی و مأموریت قربانی دادهاند؛ مردم افغانستان از کوچههایشان خون شستهاند و اعضای تکه پارهی بدن انسان جمع کردهاند. هیچ تضمینی وجود ندارد که برهم زدن وضع کشور در این نوبت، به تجزیهی افغانستان نظر به قوم و زبان نینجامد. حلقات علاقهمند به تجزیهی افغانستان حاضرند برای این کار سرمایهگذاری هم کنند. آدرسشان را میخواهید؟ از همسایهها شروع کنید…