بخش دوم
سهشنبه، 10 ثور.
پس از مختل شدن انتخابات هیأت اداری لویهجرگهی مشورتی صلح، اعضای جرگه در روز دوم کاری به کمیتههای مختلف تقسیم شدند. 51 کمیتهی کاری در نخست رییس و منشی خود را انتخاب کردند. گروههای مختلف تلاش داشتند در کمیتهها رییس و منشی بیشتر داشته باشند. شام روز نخست وقتی من فهرست مشخصات افراد و شمارههای تماس آنان را دریافتم، با یکی از افراد موظف در این فهرست تماس گرفتم و خود را یکی از جمع آنان معرفی کردم. ملاقات ما کوتاه و خلاصه بود، زیرا او میرفت که در جمع دیگری در یک جلسهی خصوصیتر صحبت کند. نام و شماره کمیتهای که در آن عضو بودم را یادداشت کرد. شب دوباره تماس گرفت و پرسید که آیا در کمیتههای 15، 41 و 23 کسی را میشناسم یا نه. این مجموعه تلاش میکرد در تمام کمیتهها نفوذ داشته باشد.
هرچند کمیسیون برگزاری لویهجرگهی مشورتی صلح در آغاز گفته بود که در حدود دو هزار و 500 نفر در لویهجرگه شرکت میکنند، اما در روزی که لویهجرگه افتتاح شد، سه هزار و 200 نفر در تالار حضور داشتند. مسئولان کمیسیون برگزاری لویهجرگه در نشستهای رسمی در حضور خبرنگاران میگفتند که برخی ولایات سهمیهی بیشتر دریافت کردهاند، اما در عمل شماری از کارمندان دولتی، کارمندان شورای عالی صلح و افرادی از تکت انتخاباتی اشرف غنی در کمیتهها حضور داشتند.
براساس فورمول کمیسیون برگزاری لویهجرگه، هر ولایت شش برابر تعداد وکلای آن ولایت در مجلس نمایندگان در لویهجرگه سهم داشت و این افراد باید براساس انتخابات در لویهجرگه شرکت میکردند. من نتوانستم پیدا کنم که چرا شماری از افرادی که بهعنوان تسهیلکننده در لویهجرگه فعالیت میکردند، در کمیتهها نیز حضور داشتند. در یک مورد در کمیته 47 یکی از معاونان دبیرخانهی شورای عالی صلح نیز حضور داشت.
بهگونهی مثال، سهمیهی ولایت هرات صد نفر در نظر گرفته شده بود. این افراد باید براساس انتخابات از ولایت هرات در لویهجرگه شرکت میکردند. فاطمه جعفری، عضو شورای ولایتی هرات به من گفت در هرات از لیستی که تهیه شده و در آن قومیت افراد نیز درج شده بود، استفاده نشد. «از این لیست برای این که ترکیب قومی و جنسیتی رعایت شود، استفاده نشد بلکه فقط برای شناسایی و گروهبندی افراد استفاده شد.»
تنها شمار بلند اعضای لویهجرگه برای من پرسشبرانگیز نبود. کسانی که تسهیلکنندهی جلسات کمیتههای کاری بودند، نیز در مواردی بیطرفی را رعایت نمیکردند. در کمیتهای که فاطمه جعفری عضویت داشت، تسهیلکنندگان حرفهایی را که همسو با حکومت بود، سعی کردند به اعضای جرگه یادآوری کنند تا در گزارش نهایی کمیته درج شود.
در اجتماعات کوچک که گاه و بیگاه در خیمههای کوچک یا روی چمنهای اطراف تالار عمومی شکل میگرفت، اعضای کمیسیون برگزاری لویهجرگه و سایر کارمندان آن حضور پیدا میکردند. علاوه بر این برخی از اعضای لویهجرگه و یا افرادی که عضویت جرگه را نداشتند، در اجتماعات کوچک مردمی ناخواسته اذعان میکردند که در کمیتههای کاری «حکومت موقت زده شود.»
در روز چهارم لویهجرگهی مشورتی صلح زمانی که سیاف در جریان گزارشدهی کمیتههای کاری در تالار عمومی از رییس و اعضای کمیته 39 تشکر کرد، صدای سومین معترض از تالار بلند شد. او را به زور از تالار اخراج کردند و اجازه ندادند اعتراضش شنیده شود.
عبدالله ظفری، یکی از اعضای معترض لویهجرگه مشورتی صلح استدلال میکرد که «میگویند حکومت موقت را نمیخواهیم. این در آجندا نبود. خانمی را میشناسم که خانهاش در کابل است و انتصابی آورده شده. او حرف حکومت موقت را طرح کرد. این لازم نبود.»
تحریمکنندگان لویهجرگهی مشورتی صلح استدلال میکردند که جرگه فرمایشی و برای کمپاین انتخاباتی است. در سوی دیگر نگرانی از تخریب لویهجرگه در روز نخست کاری و روز دوم بهصورت آشکار دیده میشد. سیاف که در نخستین روز کاری در رویارویی با معترضان شکست خورده و خشمگین بود، در روز دوم با لحن زاریگونه سعی میکرد با بیان حدیث و آیات قرآنی اعضای جرگه را به اتحاد و همدلی دعوت کرده و متوجه مسئولیتشان سازد.
پس از چاشت روز سهشنبه وقتی برای گزینش معاونان و منشیهای هیأت اداری صندوق گذاشته شد، سیاف خطاب به اعضای جرگه گفت که با آزمون خطرناک روبهرو اند و نگذارند که لویهجرگه ناکام شود. او گفت که اعضای لویهجرگه «برای جمع کردن آمدهاند و خدا نکند که پراکنده شوند.»
در روز گزارشدهی کمیتهها نیز شکایت از رییسان کمیتهها وجود داشت. برخیها بهشمول عبدالله ظفری میگفتند آنچه در کمیتهها توافق شده در روز گزارشدهی خوانده نشده است. اعضای کمیتهی 47 نیز طرح مکتوبی را در پاسخ به سوالات ارایه شده تهیه کرده بودند. در پاسخ به سوال نخست اعضای این کمیته توافق کرده بودند که برای قانع کردن طالبان برای مذاکره و قطع جنگ، نخست گفتوگوی دولت افغانستان با پاکستان الزامی است و دولت افغانستان باید از طریق دیپلوماسی تلاش کند تا حمایت بیرونی طالبان را قطع کند. اما وقتی سید احمد سیلاب، رییس این کمیته گزارش را در تالار عمومی ارایه کرد، هیچ اشارهای به این موضوع نکرد.
دیپلوماسی چَکچَک
لویهجرگه مشورتی صلح درحالی برگزار شد که مخالفتهای سیاسی و تهدیدهای بلند امنیتی در برابر آن بسیار بود. نگرانی از به بحران کشانده شدن لویهجرگه و یا اخلال آن در روزهای نخست بهصورت روشن در گفتار سیاف و مسئولان برگزاری لویهجرگه دیده میشد.
وقتی در جریان سخنرانی رییسجمهور غنی گلمحمد توحیدی اعتراض کرد، این گمانه که ممکن است برخی از اعضای جرگه بهصورت فرمایشی و هماهنگ شده از بیرون در پی تخریب لویهجرگه باشند، تقویت گردید. برخی از اعضای جرگه نیز به همین باور بودند. اما نکتهی قابل توجه در پنج روز کاری لویهجرگه طرز برخورد اعضای لویهجرگه با معترضان بود.
وقتی صدای اولین معترض در جریان سخنرانی اشرف غنی بلند شد، در نخست گروهی از قسمتهای وسط تالار چکچک کردند. سپس شمار بیشتر اعضای تالار کف زدند و باعث شدند تا صدای فرد معترض شنیده نشود. پس از آن وقتی فرشته کوهستانی در برابر سیاف اعتراض کرد، دست زدن اعضای جرگه بیشتر شد و صدای معترض ناشنیده ماند. برخی از اعضای لویهجرگه به این عمل «دیپلوماسی چک چک» میگفتند.
در روزهای بعدی چکچک وسیلهای برای خاموش ساختن صدای معترضان گردید. هر عضوی که میخواست از داخل تالار صحبت کند یا اعتراض میکرد، سایر اعضای تالار بهجای شنیدن صدای معترض چکچک میکردند.
در یک مورد در آخرین روز جرگه پیش از شروع رسمی برنامه وقتی یکی از اعضای لویهجرگه به استژ رفت تا اعتراض کند، اعضای تالار شروع به کف زدن کردند. در جایی که نشسته بودم، یکی از اعضای جرگه با چکچک اطرافیانش مخالفت کرد. در مقابل یک عضو دیگر گفت: «چکچک کن که همو خَب شود.»
چکچک تنها پاسخی به اعتراض نبود بلکه بدیل تکبیر گفتن نیز بود. در پنج روز کاری لویهجرگه، چکچک نسبت به صدای «نعرهی تکبیر» طرفداران بیشتر داشت و هر باری که کسی در جریان سخنرانی رییسجمهور، سیاف یا سایرین تکبیر میگفت، اکثریت تالار چکچک میکردند.
تشنگان صلح
در تمام کمیتههای کاری هیچکس خواهان جنگ نبود. تمامی شرکتکنندگان به نحوی از جنگ متأثر شده بودند. بیزاری از جنگ یکی از مسایلی بود که به حل اختلاف در جلسات کمک میکرد. سیاف با استفاده از نقطهی مشترک، استدلال میکرد که حتا تحریمکنندگان جرگه هم صلح میخواهند.
فوزیه آرال حبیبی، معاون کمیسیون برگزاری لویهجرگه در ساعات پایانی روز اختتامیه مجلس با ابراز خوشحالی از نتیجهی بهدست آمده گفت که اشتراککنندگان همه تشنهی صلح بودند از همین رو با علاقمندی در جرگه شرکت کردند. او در پاسخ به سوالات من گفت: «به بسیار مشکلات مردم از ولایات خود را به کابل رساندند. امروز به نتیجهای رسیدیم که مردم افغانستان با تمام تحریمها در کنار هم ایستادند.»
بهرغم تمام نگرانیها و مخالفتها، لویهجرگهی مشورتی صلح برگزار شد. اعضای کمیتهها در نیمهی روز چهارشنبه (11 ثور) روی چهار سوال بحث کردند و پاسخ آنان در یک گزارش توحید شد. در روز جمعه (13 ثور) رییسجمهور اشرف غنی در اختتامیهی لویهجرگه شرکت نمود و پس از خوانده شدن قطعنامه، اعلام کرد که مشورهی لویهجرگه نقشهی راه و پلان عمل دولت در روند گفتوگوهای صلح خواهد بود.