توپ صلح در میدان افغان‌ها

توپ صلح در میدان افغان‌ها

زلمی خلیلزاد، نماینده‌ی ویژه‌ی ایالات متحده برای صلح افغانستان، پس از پایان هشتمین دور سفرهایش در راستای تسهیل پروسه‌ی صلح افغانستان به کابل برگشت تا با رییس‌جمهور غنی دیدار و گفت‌وگو کند. آقای خلیلزاد در گفت‌وگو با رییس‌جمهور غنی بر مبنای اعلامیه‌ی ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان و همچنان تویت‌هایی که وی پس از پایان هشتمین دور سفرش به اروپا و پاکستان نوشته است، از رسیدن مذاکرات صلح افغانستان به یک مرحله‌ی تازه و حساس خبر داده است. این مرحله‌ی مذاکرات صلح افغانستان که سفارت ایالات متحده در کابل نیز در اعلامیه‌ای به آن پرداخته است، آغاز جدی گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را میان همه‌ی طرف‌های سیاسی و نظامی از سراسر افغانستان گوشزد می‌کند. چنین به‌نظر می‌رسد که مذاکرات صلح افغانستان اکنون به مرحله‌ای رسیده است که گفت‌وگوهای بین‌الافغانی میان همه‌ی طرف‌های درگیر در مصالحه از سراسر افغانستان به‌شمول حکومت افغانستان، طالبان، گروه‌های سیاسی عمدتا رقیب رییس‌جمهور غنی، جامعه‌ی مدنی، زنان، رسانه‌ها و دیگر اصناف اجتماعی و سیاسی می‌تواند آغاز شود.

گفت‌وگوهای بین‌الافغانی مهم‌ترین مرحله‌ی مذاکرات صلح افغانستان است تا طرف‌های داخلی از سراسر افغانستان بتوانند به یک توافق جامع برای استقرار صلح باثبات برسند. اکنون توپ به میدان طرف‌های داخلی جنگ و خشونت افغانستان قرار گرفته است. با توجه به وضعیت سیاسی جاری و مناسبات میان طرف‌های داخلی درگیر در منازعه و صلح افغانستان، این مرحله‌ی مذاکرات با وصف ضرورت و اهمیت آن، چندان هم ساده نیست. آغاز مذاکرات بین‌الافغانی با چالش‌ها و موانعی متعدد روبه‌رو است:

یکم: تفسیر حکومت افغانستان از مذاکرات بین‌الافغانی و نوع مواجهه با آن، سوای قرائتی است که دیگر طرف‌های سیاسی و نظامی داخلی از این مرحله‌ی مذاکرات دارد. وضعیت ایده‌آل برای ارگ ریاست‌جمهوری در خصوص مذاکرات بین‌الافغانی و احیانا استقرار صلح در افغانستان، این است که حکومت، رهبری اصلی مذاکرات بین‌الافغانی صلح را به عهده داشته باشد و توافق صلحی که حاصل می‌شود باید بقای رییس‌جمهور غنی در قدرت را تضمین کند. بر مبنای این نقشه‌ی راه ارگ ریاست‌جمهوری، طالبان می‌بایست بدون چشمداشت به استقرار حکومت مؤقت به‌عنوان بستر تحقق صلح و ادغام سیاسی طالبان در نظام سیاسی افغانستان، به پروسه‌ی صلح بپیوندند. عمق استراتیژیک ارگ، پیروزی تیم انتخاباتی دولت‌ساز در انتخابات ریاست‌جمهوری و ابقای اشرف غنی در قدرت برای پنج سال دیگر است. بررسی هیأت‌های مذاکره با طالبان که توسط ارگ ریاست‌جمهوری معرفی شده و در چند مرحله، ترکیب آن تغییر کرد، نشان می‌دهد که حکومت افغانستان، هرگز حاضر نیست قیومیت و رهبری‌اش بر پروسه‌ی صلح را با اپوزیسیون و مخالفان سیاسی رییس‌جمهور غنی تقسیم کند.

دوم: نمایندگان طالبان تمایلی به گفت‌وگو با نمایندگان ارگ ریاست‌جمهوری ندارند. این گروه با دوام حضور رییس‌جمهور غنی در قدرت مخالف است و به‌نظر می‌رسد بقای رییس‌جمهور غنی، دست‌یابی حداکثری طالبان به قدرت پس از ادغام در نظام سیاسی افغانستان را تهدید کند. طالبان به‌دنبال توافقی هستند که بتوانند حداکثر سهم و حضورشان در قدرت سیاسی پس از صلح افغانستان را تثبیت کنند. این سهم حداکثری می‌تواند تا دست‌یابی به رأس هرم قدرت معنا و وسعت یابد. در وضعیت‌های کم‌تر مطلوب برای طالبان، این گروه در پی دست‌یابی به یک سهم قابل توجه در قدرت است. با توجه به رویه‌ی سیاسی رییس‌جمهور غنی در طول پنج سال ریاست‌جمهوری‌اش و دور کردن رقیبان از مناصب و صحنه‌های سیاسی و تصمیم‌گیری، رییس‌جمهور غنی، یک مانع و خطر برای طالبان در دست‌یابی به سهم قابل توجه در دستگاه قدرت خواهد بود. طالبان ترجیح می‌دهند که با اپوزیسیون حکومت و رقیبان انتخاباتی رییس‌جمهور غنی گفت‌وگو کنند. با توجه به مماشات اپوزیسیون در برابر طالبان در نشست‌های مسکو، به‌نظر می‌رسد این گروه می‌توانند تعامل بهتری با رقیبان سیاسی غنی در راستای دست‌یابی به سهم بیش‌تری در دستگاه قدرت رقم بزنند. تمایل طالبان به گفت‌وگو با مخالفان رییس‌جمهور غنی و امتناع‌شان از مذاکره با حکومت، یک جنبه‌ی تخنیکی دیگر نیز دارد. طالبان با امتناع از گفت‌وگو با ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان، در واقع دستگاه مشروع قدرت و اعمال حاکمیت افغانستان را دور می زنند. این ترفند، به بهبود موضع دیپلماتیک طالبان کمک می‌کند. در بعد دیگر، طالبان به سهم و تأثیرگذاری گروه‌ها و اصناف اجتماعی افغانستان جدید در مذاکرات صلح، باور و اعتنایی ندارد. زنان، جامعه‌ی مدنی، اقلیت‌های قومی، رسانه‌ها و نهادهای حامی و متعلق به ارزش‌های نوین افغانستان برای طالبان در مناسبات قدرت پس از توافق صلح مشروعیت و وجاهتی ندارد. بدون در نظرگرفتن سهم و نقش برای این اصناف اجتماعی و مدنی افغانستان جدید، پروسه‌ی صلح محکوم به شکست است.

سوم: مخالفان سیاسی و رقیبان انتخاباتی رییس‌جمهور غنی، از گفت‌وگو با طالبان، چشمداشتی به منافع این تماس در کارزارهای انتخاباتی‌شان دارند. آن‌ها می‌خواهند از مذاکرات صلح افغانستان به‌عنوان یکی از ابزارهای خارج کردن غنی از قدرت و پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری استفاده کنند. این مواجهه با پروسه‌ی صلح افغانستان، نقطه‌ی مقابل مواجهه‌ی ارگ ریاست‌جمهوری با مذاکرات صلح است.

آغاز مذاکرات بین‌الافغانی صلح به مفهوم سراسری و همه‌شمول‌بودن آن، با توجه به این حجم از اختلاف‌نظرها و تقابل‌ها میان طرف‌های داخلی، اگر نگوییم ناممکن که بسیار دشوار است. مذاکرات بین‌الافغانی همه‌شمول و فراگیر به‌منظور دست‌یابی به یک توافق مطمیین، بدون خلق اجماع سیاسی داخلی و پذیرش سهم و جایگاه همه‌ی طرف‌ها در مذاکرات ممکن نیست. اکنون که ایالات متحده‌ی امریکا از رسیدن مذاکرات صلح افغانستان به مرحله‌ی حساس و مهم مذاکرات بین‌الافغانی خبر می‌دهد، توپ به میدان افغان‌ها افتاده است. آیا افغان‌ها قواعد و قوانین بازی تیمی و پذیرش سهم همه‌ی طرف‌ها در گفت‌وگوها را رعایت می‌کنند؟