از این که دیروز، خواهر و مادر اسراییل را، روز روشن در محضر خلق خدا(ج)، جای موتور سایکل قرار دادید و از صبح تا شام شاگردان معارف و کودکان نابالغ را از این کوچه به آن کوچه و از مسجدی به مسجدی دیگر انتقال دادید، جهانی سپاس! و از این که عدهای از دختران این سرزمین را یاد دادید که چگونه فحش و ناسزا بگویند، تا حرمت شهدای فلسطین همچنان محترمتر از بکارت هردختری باقی بماند، نیز تشکر! و یک تشکر ویژه به خاطر خلق مزاحمت برای من و امثال من که هیچارزشی برای ماهیت سیاسی ایرانی روز قدس قایل نیستند!
بعد از تشکری، برادر و خواهر خامنهای! درست که خر بیچاره شاخ ندارد، اما دُم دارد و من لازم نمیدانم که موقعیت دُم خر را برای شما تعریف کنم؛ چون شما بهتر از هرکسِ دیگر میدانید که دُم خر کجاست؟ چه وقت به داد معده میرسد و چه وقت زبان بیآلایش کودکان را مجبور میکند که یک ضرب «مرگ» نثار کنند و در ضرب دیگر زندگی؟ از بس که از بیشاخی خر در این کشور سو استفاده شده است، نزدیک به 50 درصد شاعران گذشته، میخواستند شاخ در بیاورند و بگویند: «عابدانی که روی بر خلقند/ پشت بر قبله میکنند نماز». حالا که خران محترم شاخ ندارند، آیا برای شما کسر شأن نیست که به این آرزوی دیرینهی جماعتِ الاغِ جامعه واقعیت را بپوشانید و در «شوی» (نمایش) دوم خود پوشیده و از کابل تا تهران بار مسوولیت را مثل همان جماعت بیزبان، حمل کنید؟ البته با زبان درازتر از گوشهای همین موجودات بیشاخ!
و اما روز قدس، بگذارید روز قدس را از زبان پیرهمردی تعریف کنم که دیروز زیر لب میگفت: «ای بر پدرتان با روز قدستان…» پیرهمردی که میدانست تومان و ریال به جیب که میریزد و آنها چگونه از فقر به نفع رهبر ایران استفاده میکنند. او با خودش استدلال میکرد که اگر این شلوغبازیها به خاطر حمایت از مظلومیت فلسطین و فلسطینیان است؛ چرا این جماعت نفهم عکس خران (اشاره به عکس روحالله خمینی و سید علی خامنهای) ایرانی را به دست دارند؟ و اگر به خاطر ایران است، بد میکنند که از نام قدس استفاده کرده و شهر را به هم میریزند. مگر قدس خدایی ندارد که جیرهخواران تومانی، خود را حافظ و مالک آن فرض کرده و زندگی را بر مردم مظلومتر افغانستان، حرام میکند؟ مگر ما و آنهاییکه در ایران اعدام میشوند، مظلومتر از فلسطینیان نیستیم؟…
امیدوارم شما هم صفآرایی این جماعت را دیده باشید، خصوصاً در پل سوخته، پلی که زیر آن دهها انسان معتاد برگشته از ایران، برای ملاقات کاکا عزراییل لحظه شماری میکنند؛ اما آیا این جماعت به ظاهر حامی انسانیت و همدرد مظلومیت، حتا به ارزش یک ریال ایرانی در ذهن شان خطور کرده که زیر این پل چه خبر است؟ آنها که از مادر معتاد زاییده نشدهاند! این حرفها از ساز و برگ این جماعت بعید است! اصلاً اگر من مخالف ماهیت واقعی قدس باشم، خدا آب حلال و پاک را برمن حرام کرده و تشنهی آب پیش خانهی همین بانیان قدس دیروزی بکند… خوب شد یادم آمد، همان پیرهمرد که روز قدس را از زبانش تعریف کردم، میگفت: کاش همین مردم به اندازهی یک جو مرد باشند. جوی پیش خانهی شان چنان متعفن است و مملو از آب «چیز» شان که فیل و شتر با بار خود در آن غرق میشوند، آن وقت اینها را ببین از کابل، تلآویو و واشنگتن را لگد میزند… اصلاً هرکه مخالف ماهیت واقعی قدس باشد، بویی از انسانیت و همدردی نبرده است و آنهایی که دیروز از قدس تجلیل کردند، به آن میماند که به خاطر مظلومیت ملا نصرالدین دست به تظاهرات بزنند؛ اما عکس هیلاری کلینتون و آنجلینا جولی را بالای سر گرفته و هفتاد مرتبه بر شیطان (خودفریبان) لعنت بفرستند. وقتی خوب لعنت فرستادند و خاطر شان جمع شد که دل و رودهی شان هم به تظاهرات برخاسته و هر از گاهی از پایین لعنت میفرستد، سر و صورت را آب زده و بدون آن که بفهمند قدس چیست؟ فلسطین کجاست؟ چرا فلسطین مظلوم است و چرا باید به نام ایران از قدس دفاع کنند؟ هرکدام با سرعت فوق تصور به خانه رفته و همین که سفرهی افطار پهن شد و اولین لقمه را برداشت، به ملای مسجد چند فحش نثار کند که چرا این قدر دیر اذان داده است… مردیم از گشنگی از بسکه امروز مثل… دویدیم!