هفتهی آخر کمپینهای انتخاباتی نامزدان انتخابات ریاستجمهوری است. فرصت استثنایی برای نامزدان که باید به سراغ مردم رفته و برنامههایشان را به مردم بگویند. اما تا هنوز متأسفانه مردم آگاهی چندانی از برنامههای نامزدان ندارند. در گردهماییهای که تا کنون از سوی نامزدان برگزار شده، هیچ نامزدی هنوز یک چشمانداز برنامهمحور برای مردم ارایه نکرده است. از اینرو انتظار که در آغاز وجود داشت برآورده نشد. در آغازین روزهای شروع کمپینهایهای انتخاباتی اطلاعات روز در یک یادداشت به آدرس نامزدان نوشت که رای مردم به نامزدان باید براساس برنامه باشد؛ نه شعار. و این کار مستلزم داشتن برنامه از سوی نامزدان است. اما چنین نشد.
متأسفاته این سنت انتخاباتی دیرزمانی است که در کشور تبدیل به یک معضل شده است. در هر انتخاباتی اولین وضعیت که خلق شده، قطببندیَشدن جامعه بوده است. بر همین مبنا رای مردم نیز بر محورهای قومیت، حزبگرایی و مسایل از این دست به نامزدان داده شده است. در این انتخابات نیز تا کنون همین سنت نامیمون، فضای مسلط انتخاباتی را احتوا کرده است. این خطر که در چند روز باقیمانده نامزدان بیشتر به عوامفریبی و رفتارهای پوپولیستی روی آورند، دور از انتظار نیست. بهدلیل اینکه وقت نامزدان برنامهای برای ارایه نداشته باشند، ناگزیرند به این حربه متوسل شوند.
افغانستان با مشکلات بسیار زیادی مواجه است. برخوردهای قوممحورانه بیش از هر عامل دیگری باعث رنج مردم افغانستان شده است. عامل اصلی انقطابیساختن جامعه همواره سیاستمداران بوده است. از اینرو نامزدان حق ندارند برای بهدستآوردن رای مردم همچنان باعث ادامهی رنج مردم افغانستان باشند.
شعارها تا کنون بیشتر غیرعملی بهنظر میرسند. نامزدان، بهخصوص رییسجمهور غنی و عبدالله عبدالله، رهبران کنونی حکومت وحدت ملی و از نامزدان انتخابات ریاستجمهوری بیش از هر نامزدی دیگری در معرض این انتقاد قرار دارند. هر دو نامزد که بهنظر میرسد از نامزدان پیشتاز هم هستند، در اولین گام باید برای مردم پاسخ دهند که در پنج سال گذشته چه کردند. کارنامهی حکومت وحدت ملی متأسفانه از بسیاری جهات ناکام بوده است. امنیت، اقتصاد، مبارزه با فساد، فقر و بیکاری، حکومتداری خوب و ثبات سیاسی از مهمترین مولفههای حکومتداری است که متأسفانه براساس برآوردها در تمامی این مولفهها در حکومت وحدت ملی پسرفت داشته است. با نیمنگاهی روشن میشود که آقای عبدالله و غنی در پنج سال گذشته موفق نشدند که وعدههای انتخاباتی دور پیششان عملی کنند. از اینرو خواست مردم در این دور از این دو بزرگوار حسابدهی است. یعنی آقای عبدالله و غنی پیش از اینکه دوباره مردم وعده دهند، باید برای مردم حساب پس بدهند. اما متأسفانه وضعیت چنین نیست. در نزدیک به دو ماه گذشته هیچ کدامشان برای مردم نهتنها پاسخ و حساب ندادهاند که جز وعدههای بزرگ و غیرعملی هیچ برنامهای هم نداشتند. برای این انتقادها مستندات بسیار روشن وجود دارد که نیاز به بازگویی دوباره نیست و هیچ کسی هم نمیتواند آن را انکار کند.
یک هفته فرصت برای کمپینهای تبلیغاتی زمان باقی مانده است. دستکم نامزدان انتخابات باید سه ضرورت را در نظر داشته باشند: اول، برای شعارهای بزرگ و غیرعملی برای مردم وضعیت موجود را صادقانه در میان بگذارید. زیرا وضعیت سیاسی افغانستان بسیار پیچیده است. طبیعی است که در چنین شرایط حکومتداری ایدهآل ممکن نیست. اشتباه که نامزدان و بهویژه آقای غنی و عبدالله تا کنون مرتکب شده، این است که برای مردم وعدههایی دادهاند که بسیاری از این وعدهها واقعا متناسب به شرایط افغانستان نیست. بهعنوان مثال این وعده که به بیرون از افغانستان انرژی برق صادر میکنیم، درحالیکه هنوز توان تأمین پایدار برق پایتخت کشور را نداریم، چگونه تحقق این وعده ممکن است؛ مردم با چه منطقی باید این وعده را قبول کنند؟ از این جهت طبیعی است وقتی برای مردم از یکطرف با وعدههای غیر عملی انتظار خلق میکنید و از سوی دیگر توان عملیکردن حداقل وعدهها را ندارید، برای مردم سرخوردگی سیاسی خلق میشود.
دوم، به جای اتهامزنی به رقیب، از برنامههای خود برای مردم بگویید. منطقی نیست که خودتان هنوز هیچ برنامهای در راستای حکومتداری ندارید، دیگران را به باد انتقاد بگیرید. این وضعیت تمام نامزدان انتخابات ریاستجمهوری است. تحلیل محتوای سخنان انتخاباتی نامزدان در نزدیک به دو ماه گذشته، نشان میدهد که کانون اصلی کمپینهای تبلیغاتی انتقاد از رقیبان بوده است.
سوم، نامزدان نباید جامعه را قطببندی کند. متأسفانه فضای انتخابات به سمت قومیشدن پیش میرود. این اشتباه در بسیاری از انتخاباتهای گذشته تکرار شد. نامزدان حق ندارند به مسایلی بپردازند که نتیجهی آن بازشدن شکافهای قومی باشد. این اتفاق میتواند در صفبندیها و یارکشیهای انتخاباتی مصداق پیدا کند.