شمارش معکوس برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آغاز شده است. فقط 6 روز دیگر تا ششم میزان، روز برگزاری انتخابات و رایدادن باقی مانده است. هنوز روشن نیست اشتراک مردم در انتخابات به چه میزان خواهد بود، اما پیشبینی شماری از نهادهای که در راستای انتخابات فعالیت دارند، ناامیدکننده است. در انتخابات پارلمانی سال گذشته نزدیک به چهار میلیون شهروند به پای صندوقهای رأی رفتند. در انتخابات پیشرو این نگرانی وجود دارد که ممکن اشتراک مردم از این هم پایینتر بیاید. بدون شک اگر شرکت مردم در انتخابات به کمتر از چهار میلیون باشد، معلوم نیست نامزد برنده چه میزان رأی بهدست خواهد آورد. در خوشبینانهترین حالت، ممکن است بالاتر از دو میلیون. در این صورت هیچگاهی با دو میلیون رای کسی نمیتواند از جمعیت بیش از 30 میلیونی افغانستان نمایندگی کند. اولین پیامد این وضعیت، بحران مشروعیت است. ضرورت شرکت در انتخابات با همین محاسبهی سرانگشتی روشن میشود.
اینکه چرا همه به انتخابات علاقهمند نیستند یا همیشه استقبال مردم از انتخابات چشمگیر نبوده، میتواند دلایل متعدد داشته باشد. ممکن است برخی به اهمیت انتخابات و تأثیر آن بر وضع عمومی مردم پی نبردهاند، شماری به انتخاباتِ شفاف و عادلانه در افغانستان باور ندارند و همچنان تعدادی نگرانیهای امنیتی دارند. باید بپذیریم که دلایل مردم بیمورد نیست، اما بدون شک از دسترفتن انتخابات قابل قبول، بهای سنگینتری دارد. متاسفانه انتخابات در افغانستان همیشه با این سه چالش بزرگ (باورنداشتن به اهمیت انتخابات، تقلب و مهندسیکردن انتخابات، تهدیدهای امنیتی و جانی) همراه بوده است. اما با این هم در شرایطی که افغانستان بهشدت در تهدید بازگشت امارت طالبان و خطر فروپاشی سیاسی قرار دارد، انتخابات عملا نقطه عطفی برای مردم بهشمار می رود. چرا؟ بهدلیل اینکه برای مردم افغانستان جمهوریتِ بیرونآمده از انتخابات، یگانه و درستترین انتخاب ممکن است. اگر در طول هجده سال گذشته، اشتراک مردم در انتخابات نبود و مردم با رفتن به پای صندوقهای رای در شش انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی، به دوام «مردمسالاری» صحه نمیگذاشتند و به آن مشروعیت نمیدادند، چگونه نهادهای مدنی شکل میگرفت، آزادی بیان به رسمیت شناخته میشد، رسانههای آزاد، حقوق زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی طرح و تقویت میشد؟ روشن است که با اشتراک مردم در انتخابات، افغانستان بهعنوان کشوری اگرچه جنگزده و درگیر خشونت، اما برخوردار از نظام سیاسی نسبتا مردمسالار به جرگهی نظامهای دموکراتیک پیوست. اکنون نیز اشتراک مردم در انتخابات همین معنا را دارد. به عبارت دیگر، امکان پاسداری از نظام قانون اساسی و حاکمیت ملی، رسانههای آزاد و نهادهای مدنی، حمایت از حقوق زنان، رواداری مذهبی و کمک به شکلگیری دیگر مصداقهای افغانستان جدید و دموکراتیک، فقط با شرکت مردم در انتخابات ممکن است.
ارادهی جمعی و عمومی و پاسداری از نظام سیاسی مبتنی بر رای مردم و دستآوردهای آن، فقط با رای مردم تأمین میشود. بدون شک نظام سیاسی مردمسالار، پاسداری از حقوق زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی، توسعهی سیاسی، اقتصادی و مدنی و اندیشیدن به اهداف ملی فقط با برگزاری انتخابات شفاف شدنی است. البته تمام این حرفها به معنای نادیدهگرفتن نگرانیهای مردم نیست. مردم نگرانیهای مشروع دارد. شفافیت در انتخابات، تأمین امنیت و داشتن برنامه از سوی نامزدان انتخابات بخشهای جدی از عوامل اصلی شرکت مردم در انتخابات است. مطالبه از مردم برای شرکت در انتخابات با فرض تأمین این سه شاخص اصلی است. به عبارت دیگر، وظیفه مردم شرکت در انتخابات است؛ اما وطیفه کمیسیونهای انتخاباتی، دولت و نامزدان انتخابات نیز تأمین شفافیت، امنیت و برنامه است.
سخن آخر اینکه انتخابات یک نفس تازه به مردم است. بنابراین اصل انتخابات حضور مردم در پای صندوقهای رأی و رأیدادن آنها است. همه باید شرکت کنند؛ شرکت در انتخابات ضامن فردای روشن است. با انتخابات میتوان تا حدی سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را عوض کرد.