صف‌بندی‌های انتخاباتی در افغانستان؛ قومی، برنامه و یا نان؟

صف‌بندی‌های انتخاباتی در افغانستان؛ قومی، برنامه و یا نان؟

پنج ماه پس از سپری‌شدن زمان قانونی انصراف از نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان، شماری از این نامزدان از ادامه‌ی رقابت‌ها کنار رفته و به سایر دسته‌های انتخاباتی پیوسته‌اند. تا کنون زلمی رسول و شیدامحمد ابدالی به دسته‌ی انتخاباتی «دولت‌ساز» به رهبری محمداشرف غنی پیوسته‌اند. از این میان معاونان آقای ابدالی برخلاف وی با دسته‌ی انتخاباتی «ثبات و همگرایی» به رهبری عبدالله عبدالله یکجا شده‌اند.

علاوه بر پیوستن نامزدان انتخابات ریاست‌جمهوری به دسته‌های دیگر، برخی از چهره‌های سیاسی مطرح در افغانستان نیز در حال پیوستن به دسته‌های مطرح در انتخابات ششم میزان هستند و بازار نقل و انتقالات در شب و روزهای باقی‌مانده به روز برگزاری انتخابات، داغ‌تر از پیش است.

براساس تقویم انتخابات ریاست‌جمهوری، نامزدان تا دوم ثور 1398 فرصت داشتند تا از شرکت در انتخابات خودداری کنند. پس از این تاریخ کمیسیون انتخابات براساس قرعه نام نامزدان را در ورق رأی‌دهی مشخص کرد و اکنون نام 18 نامزد در برگه‌های رأی چاپ شده است.

کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان اعلام کرده است که نامزدانی که از نامزدی‌شان در انتخابات انصراف داده‌اند، به کمیسیون اطلاع نداده‌اند. این کمیسیون از نامزدان خواسته که مطابق قانون انصراف‌شان را به‌صورت کتبی به کمیسیون انتخابات بفرستند در غیر آن به کمیسیون شکایات انتخاباتی معرفی خواهند شد.

کمیسیون انتخابات با اشاره به فقره 2 ماده 75 قانون انتخابات نوشته است: «هرگاه کاندید بعد از تاریخ معینه در تقویم انتخاباتی، از کاندیدی خود انصراف یا وفات نماید، یا اسم وی از طرف کمیسیون شکایات از فهرست کاندیدان حذف گردد، حین شمارش آراء، آرای مربوط به وی قابل محاسبه نمی‌باشد.»

یاران و رقیبان

به‌نظر می‌رسد در انتخابات ریاست‌جمهوری ششم میزان دو شریک کنونی قدرت رقیب جدی و مدعی اصلی کرسی ریاست‌جمهوری‌اند: رییس‌جمهور اشرف غنی دسته‌ی انتخاباتی «دولت‌ساز» را تشکیل داده و عبدالله عبدالله، رییس اجراییه رهبر دسته‌ی انتخاباتی «ثبات و همگرایی» است.

چهره‌های مطرح در کنار اشرف غنی امرالله صالح به‌حیث معاون نخست و سرور دانش به‌حیث معاون دوم قرار دارند. علاوه بر آن محمدیوسف غضنفر، مالک غضنفر بانک از دیگر چهره‌های اصلی در دسته‌ی انتخاباتی وی است.

فضل‌هادی مسلم‌یار رییس مجلس سنا، محمد اکبری رهبر حزب حراست افغانستان، صادق مدبر رهبر حزب انسجام ملی، جنرال عبدالملک رهبر حزب آزادی، احمد ایشچی رهبر حزب جنبش نوین، عبدالمتین بیگ رییس ارگان‌های محل، ضیاالحق امرخیل رییس پیشین دارالانشای کمیسیون انتخابات، عبدالهادی ارغندیوال رهبر حزب اسلامی و میرویس یاسینی عضو مجلس نمایندگان از جمله چهره‌های مطرح در کنار آقای غنی‌اند.

دسته‌انتخاباتی عبدالله عبدالله اما چهره‌های سیاسی بیش‌تری را دور خود جمع کرده است. جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول رییس‌جمهور، محمدکریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی و رییس شورای عالی صلح، محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم، صلاح‌الدین ربانی رییس جمعیت اسلامی، حاجی دین‌محمد عضو شورای عالی صلح، سید منصور نادری رهبر پیوند ملی و انورالحق احدی رییس جبهه ملی نوین افغانستان از جمله حامیان آقای عبدالله هستند.

یکی دیگر از نامزدان انتخابات ریاست‌جمهوری که در آغاز کارزار انتخاباتی دسته‌ی انتخاباتی‌اش فروپاشید، محمد حنیف اتمر است. او با معاونت اول محمد یونس قانونی و معاونت دوم محمد محقق خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد کرده بود، اما به دلیل اختلافات درون‌تیمی، فعالیت‌هایش را تعلیق کرد. هنوز روشن نیست که آقای اتمر و معاون اولش با کدام دسته‌ی انتخاباتی یکجای خواهد شد، اما معاون دوم وی به دسته‌ی انتخاباتی ثبات و همگرایی پیوسته است.

از دیگر نامزدان مطرح انتخابات پیش‌رو می‌توان از گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان و رحمت‌الله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان نام برد. دو نامزد در حال حاضر در ولایت‌های مختلف برنامه‌های کمپینی برگزار کرده‌اند.

در یک نگاه گذرا می‌توان چیدمان دسته‌های انتخاباتی را تحلیل کرد. منتقدان سیاسی اشرف غنی بیش‌تر در کنار رقیب و شریک قدرت او، عبدالله عبدالله جمع شده‌اند. جنرال دوستم و کریم خلیلی دو متحد اشرف غنی در انتخابات 2014 اکنون هردو از آقای عبدالله حمایت می‌کنند.

محمد اکرام اندیشمند، نویسنده و مورخ به این باور است که صف‌بندی کنونی و چیدمان چهره‌های سیاسی در انتخابات ششم میزان سه مشخصه برجسته دارد. دو صف مشخص با یک صف جدا از این دو، تا روز انتخابات نمایان خواهد شد.

به گفته‌ی او، بخش زیادی از سران و کلان‌های مجاهدین و بازمانده از تنظیم‌های جهادی که در قدرت و ثروت دولت پسا طالبان تحت حمایت امریکا نقش و سهم برجسته داشته و به تدریج به حاشیه رفته و یا تحقیر شدند، در یک دسته جمع شده‌اند. صف دوم اشرف غنی و «طرفداران افکار لیبرال غربی وی است که به‌سوی مجاهدیان و تنظیم‌های جهانی به‌عنوان جنگ‌سالار می‌بینند».

او به اطلاعات روز گفت: «صف سوم نامزدانی‌اند که با این دو صف اختلاف نظر و اختلاف سلیقه دارند. این صف نیز به‌صورت پراگنده و با چهره‌های متضاد در میدان انتخابات وارد می‌شوند. مانند: حکمتیار، پدارم و شمار دیگر. اما این‌ها تاثیری بر سرنوشت انتخابات نخواهند داشت و رأی قابل ملاحظه نخواهند گرفت.»

هم‌خوانی برنامه‌های سیاسی یا ائتلاف قومی؟

افغانستان در هنگامه‌ی انتخابات همواره شاهد شکل‌گیری ائتلاف‌های سیاسی بسیار بوده است، اما این ائتلاف‌ها بیش‌تر در مسیر راه از هم پاشیده و یا در دسته‌های سیاسی دیگر مدغم شده‌اند. علاوه بر این با نزدیک‌شدن روز برگزاری انتخابات، برخی از نامزدان در دسته‌های انتخاباتی دیگر مدغم شده و از دوام رقابت خودداری کرده‌اند. در انتخابات گذشته‌ی ریاست‌جمهوری برخی از نامزدان در بدل دریافت کرسی‌های مشخص در حکومت آینده با نامزدی ائتلاف کرده بود. این‌بار نیز به‌نظر می‌رسد نامزدان در بدل امتیازهای مشخص با دسته‌های انتخاباتی که شانس پیروزی بیش‌تر دارند، یکجا شده‌اند.

زلمی رسول دلیل پیوستن خود به دسته‌ی انتخاباتی دولت‌ساز را «تأمین صلح با عزت در کشور» خوانده است. شیدامحمد ابدالی هم گفته است که وقتی مردم به او گفتند، خود را نامزد کرد و وقتی مردم از وی خواستند، او به نفع اشرف غنی کنار رفته است. اما معاونان این دو نامزدان برخلاف آنان تصمیم گرفته‌اند.

ذوالفقار امید، معاون دوم شیدا محمد ابدالی اما گفته است که علاوه بر پذیرفته‌شدن عبور لین برق 500 کیلوولت ترکمنستان از مسیر بامیان توسط عبدالله عبدالله، گفته است: «ما در صدد تشكيل جبهه بزرگ ضد تروريسم، افراطيت و بنيادگرایي مي‌باشيم. اكثريت كساني‌كه با اين جبهه موافقت نموده‌اند حاميان اصلي تيم ثبات همگراي مي‌باشند، با اعلام حمايت از تيم ثبات و همگراي روند شكل‌گيري جبهه ضد تروريسم سرعت پيدا می‌کند.»

آصف آشنا، فعال سیاسی به این باور است که انصراف یک نامزد به نفع نامزد دیگر در کشورهای مختلف یک امر معمول است اما در افغانستان اکثریت نامزدانی که در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند، از اول می‌دانستند که قرار نیست قدرت را تصاحب شوند، بلکه آنان بیش‌تر به‌دلیل فرصت‌سازی سیاسی و اقتصادی خود را نامزد کرده‌اند.

آقای آشنا مسأله‌ی اصلی سیاست و انتخابات افغانستان را مسایل قومی و منازعه‌ی قومی قدرت می‌داند و می‌گوید هرچه به انتخابات نزدیک‌تر شویم، صف‌بندی‌ها قومی شده و کنارگیری‌ها بیش‌تر در محور همین صف‌بندی رقم خواهد خورد هرچند که در قسمت‌هایی از آن تعامل‌های ارزشی-سیاسی هم دیده می‌شود.

او گفت: «در کل در تمام این تعامل‌ها و ائتلاف‌ها که بررسی کنیم، کم‌تر مشاهده می‌کنیم که تیم‌ها به‌دلیل هم‌خوانی برنامه‌های سیاسی‌شان کنار بیایند. سیاست و انتخابات در افغانستان هنوز یک امر برنامه‌محور نیست زیرا سیاست حزبی نیست و احزاب موجود فقط اسم‌اند. برای همین ائتلاف‌ها بسیار شکننده و مقطعی و به پاس منافع شخصی کسانی‌اند که در رأس ائتلاف‌ها قرار دارند.»

اکرام اندیشمند به این باور است که مبنای صف‌بندی‌های انتخابات ششم میزان بیش‌تر ریشه در عقده‌مندی بر سر تقسیم قدرت و ثروت در حاکمیت سیاسی و نظام حاکم سیاسی دارد و «گسست‌ها و پیوست‌های شگفت‌آور و متضاد در سیاست افغانستان و زمان انتخابات ریشه در این نارضایتی و عقده دارد.»

آقای اندیشمند استدلال می‌کند که شماری از نامزدان برای کسب شهرت و مطرح‌شدن در میان مردم و جامعه‌ی سیاسی خود را نامزد کرده‌اند. او با برشمردن دلایل قومی و سیاسی همچنان گفت: «این نامزدی برای آن‌ها از این زاویه نام و نان‌آور شمرده می‌شد. حتا این نان و نام را در آینده نیز به‌رغم انصراف مد نظر می‌گیرند. انصراف در آخرین روزهای باقی‌مانده نیز به همین نانی برمی‌گردد که از تنور انتخابات به‌دست می‌آورند.»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *