نگاهي به جدال سوسياليستها و ليبرالها در رابطهی اقتصاد و آزادي:
بدون برابری اقتصادی، آزادی نیز وجود ندارد و امکانپذیر نیست. انسان گرسنه به آزادی نمی اندیشد و نمیتواند آزاد باشد. فقر دردی است که آزادی درمان نمیتواند. برای انسان گرسنه، نان اهمیت دارد، نه آزادی. در زیر چطر برابری اقتصادی، آزادی تأمین میگردد. آزادی لیبرالیسم فقط در نظام سوسیالیستی قابل تطبیق است. ارزشهای دموکراتیک و مدنی در یک جامعهی سوسیالیستی قابل تحقق اند. اول نان، بعد آزادی.
در نظامهای سرمایهداری، آزادی، آگاهی، احترام، قدرت و… از آنِ سرمایهداران است و سرمایه در اختیار اقلیت قرار دارد و اکثریت با محرومیتهای اجتماعی و بیچارگی بهسر میبرند. آنچه ذکر شد، نشان میدهد، بشر راهی ندارد به جز اینکه سوسیالیسم را چه به عنوان یک امر اخلاقی و چه به عنوان یک تیوری علمی، بپذیرد. بدون سوسیالیسم، انسان گرگ انسان میشود، نه موجودی که به هم عشق بورزد و همدیگر را احترام کند. در جامعهی سوسیالیستی، افراد با همدیگر همکاری میکنند، اما در جامعهی سرمایهداری، افراد با همدیگر رقابت میکنند. پس بشر جامعهای را انتخاب کند که همیشه با هم همکار باشند، نه رقیب. دوست باشند، نه دشمن.Top of Form