انتخابات و انتخاب رهبران آیندهی کشور فقط عرصهی پروپاگند و طرح سخنان عوامفریبانه و احساسی نیست. شعارهای پوچ و مردمفریب برای مردم نان شب نمیشود. شاید کسانی باشند که شکمشان پر باشد و دغدغههای دیگری برای خود داشته باشند، دغدغهی قدرت و تقسیم امتیاز؛ اما برای اکثریت این مردم غریب و بیچاره، تأمین امنیت، حفظ ثبات سیاسی و تغییر وضعیت اقتصادی مردم و تأمین نان شبشان بسیار مهمتر خواهد بود. پس بهتر است خود را گول نزنیم و نیمنگاهی به وضعیت اقتصادی کشور داشته و آگاهانه رای دهیم. فقط به چندنمونهی کوچک ذیل توجه فرمایید:
- رشد اقتصادی کشور در سال 2012 حدود 12 درصد و در سال 2013 حدود 3.5 درصد بوده است. پیشبینی میشود که رشد اقتصادی کشور در سال جاری به زیر صفر برسد. با هر 1 درصد کاهش رشد اقتصادی، حدود 50 هزار نفر بیکار میشوند.
- با خروج نیروهای ائتلاف، میزان پولهایی که به طور مستقیم و عمدتا در بخشهای ساختمانی و ترانسپورتی توسط این نیروها در کشور مصرف میشدند، به پایینترین حد خود در پایان امسال خواهد رسید. برعلاوه، کمکهای ناچیزی که توسط کشورهای خارجی وعده داده شده است، اگر هم محقق شود، قسمت عمدهی آن صرف هزینههای امنیتی مانند پولیس و اردو خواهد شد. از طرف دیگر، کمکهای بیشتر، مستلزم توانایی ایجاد رابطهی بهتر با این کشورها و شناخت مناسبات جهانی میباشد.
- قسمت عمدهی عاید داخلی دولت در طول سالیان گذشته از طریق مالیات و عواید گمرکی بوده است، که این عاید نیز با کم شدن کمکهای بیرونی و کاهش فعالیتهای ساختمانی و ترانسپورتی و کاهش واردات و اشتغال در این دو سکتور عمده، به صورت بسیار چشمگیر کاهش خواهد یافت.
نتیجه اینکه، چیزی که از حکومت کرزی برای حکومت آینده به میراث میرسد، یک حکومت ورشکسته با صندوقهای خالی میباشد.
به نظر شما، کدام یک از تیمهای پیشتاز، توانایی و تخصص مدیریت اقتصادی کشور در این شرایط بحرانی را دارد و خواهد توانست تغییری در زندگی مردم عادی و دسترخوان آنها پدید آورد؟