الجزیره ـ روچی کمار
مترجم: جلیل پژواک
هرات، افغانستان – در امتداد جادهی کمعرضی که به کنیسه «یوآو» واقع در شهر کهنهی هرات منتهی میشود، خانههای گِلی سنتی به چشم میخورند که بهرغم نمای بیرونی خشنشان، نمونههای خوبی از معماری غنی قرنهای گذشته است.
غلام سخی، متولی تعدادی از بناهای فرهنگی-تاریخی هرات، مسئول راهنمایی بازدیدکنندگان است. او اغلب با هرگام کوچک و سریعی که برمیدارد مکث میکند و حکایتی از تاریخ این منطقه را بازگو میکند. او قبل از رسیدن به کنیسهی یوآو که در فاصلهی تقریبا یک کیلومتری از مرکز شهر کهنه هرات -که بهنام چهار سو یاد میشود- واقع شده و در سال 2009 بازسازی شد، میگوید: «میخواستم پیاده به کنیسه برویم تا بتوانید ببینید که این محله از زمان جنگ تا کنون چقدر تغییر کرده است.»
کنیسه یهودیان هرات با بیش از 350 سال قدمت در نزدیکی مکانی که قبلا بهنام دروازه عراق معروف بوده، واقع شده است. در قدیم مسافران و بازرگانان از همین دروازه عازم عراق میشدند.
تاریخ مشترک یهودیان دو کشور به بیش از 2700 سال قبل برمیگردد؛ هنگامی که فاتحان آشوری قبایل یهود را از سرزمینی که امروزه به نام فلسطین و اسراییل شناخته میشود، بیرون راندند و آنها از طریق عراق به افغانستان سفر کردند و در این کشور اقامت گزیدند. یهودیان جوامع پررونقی را در شهرهایی چون هرات و کابل بنا کردند.
عمر صدر، پژوهشگر افغان و نویسنده کتاب «بحث تنوع فرهنگی در افغانستان» میگوید: «تاریخ یهودیان در این منطقه به مدتها قبل از تولد دولت ملت افغانستان برمیگردد.»
آقای صدر توضیح میدهد: «در تاریخ بارها از یهودیان ساکن در این منطقه در دورهی کوروش کبیر، امپراتور فارس و فتح بابل به دست وی در سال 538، یاد شده است. در عصر اسلام، مورخ تاجیک آقای جوزجانی که در قرن 7 زندگی میکرده نیز به مستعمرات یهودی در دوران غوریها و زمامداری امیر بنجی که یهودیان را بهعنوان مشاور خود استخدام کرده بود اشاره کرده است. در تاریخ معاصر و حدود سال 1736، نادر افشار نیز از اسکان یهودیان در این منطقه حمایت کرده، زیرا یهودیان از ارتباطات خوبی در مسیرهای تجاری شبهقاره بین آسیای میانه و عربستان برخوردار بودند.»
تاریخ یهودیان در هرات برجستهتر از سایر مناطق افغانستان است. غلام سخی درحالیکه کلون آهنی درب چوبی قدیمی کنیسه را باز میکند، میگوید: «این محله پیوند عمیقی با جامعه یهودیان افغانستان دارد. آنها در اینجا زندگی میکردند و کار و کاسبی داشتند. برخی از آنها قصابی داشتند و برخی دیگر ادویه و لباس میفروختند. این محلهی آنها است.»
عمر صدر با غلامسخی موافق است و میافزاید که بین جامعهی یهودیان و سایر افغانها نوعی همزیستی و احترام متقابل برقرار بود: «در زبان فارسی یک ضربالمثل وجود دارد که میگوید عیسا به دین خود و موسا به دین خود. این ضربالمثل نشاندهندهی حس مدارای دینی در جامعه است.»
سخی مانند بیشتر افغانهایی که طی دهههای جنگ به دنیا آمدهاند، سن واقعی خود را نمیداند اما حدس میزند که به احتمال زیاد در اواخر دهه ششم عمر خود قرار دارد.
او میگوید: «من تاریخ را مطالعه نکردهام [به علت جنگ] فرصت این کار را نداشتم. هرآنچه به شما میگویم داستان خود من است که با داستان تمام افغانهایی که در اینجا زندگی کردهاند، بهشمول یهودیان، گره خورده است.»
با اینکه هیچ مدرک دقیقی درباره یهودیان وجود ندارد اما براساس گزارشها، جمعیت یهودیان در غرب افغانستان تا سال 1836 نزدیک به 40 هزار نفر برآورد شده است. بسیاری از یهودیان از آزار و اذیت فارسها فراری شده بودند و هرات در آنزمان مرکز جامعه یهودیان بوده. با اینحال، صدر میگوید که نفوس یهودیان طی یک قرن بعد از آن بهشدت کاهش یافته، طوری که سوابق تاریخی نشان میدهد که در سال 1936 فقط دوهزار و 300 یهودی در افغانستان زندگی میکردهاند. صدر خاطرنشان میکند که «این رقم به آرامی کاهش یافته و تاریخ خوشایندی نیست.» او علاوه میکند که مهاجرت یهودیان به خارج از افغانستان موضوع تاریخ معاصر نبوده، بلکه از قرنها قبل جریان داشته است.
با اینحال، بهرغم فرازوفرود تاریخ، افغانها یهودیان افغانستان را با شور و علاقه به خاطر دارند. سخی که از سوی وزارت فرهنگ برای مراقبت از اماکن تاریخی هرات استخدام شده، میگوید: «آنها مردمان دوستداشتنی بودند و با بقیه افغانها رابطه محکمی داشتند. برخی از آنها هنوز هم در ارتباط هستند.»
گفته میشود که قبرستان یهودیان در این منطقه هنوز متعلق به یک خانوادهی یهودی افغانستان است که در دهه 1970 به فرانسه مهاجرات کردهاند. این قبرستان در حال حاضر از جانب مردم محلی حفظ و مراقبت میشود.
بسیاری از یهودیان همانند سایر افغانها در آغاز حملهی شوروی به افغانستان در سال 1979 از این کشور فراری شدند. آنعده از خانوادههای یهودی که باقی مانده بودند نیز با شروع جنگ داخلی در دهه 1990 افغانستان را ترک کردند.
صدر توضیح میدهد: «مهاجرت عظیم یهودیان در تاریخ معاصر افغانستان در دهه 1950 رخ داد زیرا در آن زمان اسراییل ایجاد شد و بسیاری یهودیان تشویق شدند افغانستان را ترک کنند.»
وحید سلطانی رییس گردشگری ولایت هرات که مسئول حفظ و مراقبت بناهای تاریخی بازسازیشده است، میگوید: «سالها جنگ این محله را نابود کرد. بناهای تاریخی هرات از جمله کنیسهها به سبب عدم استفاده از آن فرسوده شده بودند. پس از رفتن شهروندان یهودی، کسی نبود که از کنیسهها مراقبت کند.»
در حال حاضر فقط یک یهودی بهنام زابلون سیمینتوف در کابل زندگی و تنها کنیسهی فعال یهودیان افغانستان را اداره میکند.
با اینکه سیمینتوف برای اظهارنظر در مورد این گزارش در دسترس الجزیره نبود، اما سخی میگوید که او از کنیسههای مرمتشده بازدید و به تنهایی در آنجا دعا کرده است.
با اینکه بیشتر یهودیان افغانستان و فرزندان آنها اکنون در امریکای شمال و اروپا زندگی میکنند اما بسیاری از آنها رویای بازگشت به میهن خود را در سر میپرورانند.
سخی میگوید که برخی از آنها به هرات آمده و از کنیسهها بازدید کردهاند: «ما در اینجا بازدیدکنندههایی داشتیم که نواسه و نبیرهی یهودیان افغانستان بودند. آنها از امریکا، فرانسه، آلمان و جاهای دیگر آمده بودند.»
او با اشاره به اینکه خود و سایر افغانها را بهعنوان نگهبانان تاریخ یهودیان افغانستان میداند، میگوید: «آنها به اینجا میآیند تا به ریشههای خود وصل شوند و در اینجا دعا کنند. خوشحالم که توانستیم این اتفاق بیفتد.»
یکی از این بازدیدکنندگان، یک شهروند کانادایی متولد هرات است. او در همان محلهای که یوآو موقعیت دارد، به دنیا آمده. او میخواهد با نام سلیمان شناخته شود. نامی که در بدو تولد به او داده شده.
سلیمان بیش از 60 سال پیش، وقتی هنوز کودک بود، افغانستان را ترک کرده، اما همواره آرزو داشته به این کشور برگردد. او طی یک مصاحبهی تلفنی گفت: «تو میتوانی مکانی را که در آن به دنیا آمدهای ترک کنی، اما آن مکان هرگز تو را ترک نمیکند. خوبی و بدی آن مهم نیست، مهم این است که با تو میماند.»
سلیمانی اولینبار حدود 20 سال پیش، درست پس از سقوط طالبان، به افغانستان بازگشت. او از آن زمان تا کنون بارها به زادگاه خود سفر کرده که آخرین بار آن در سال 2017 بوده است.
او با اشاره به اینکه خودش نیز در کمک به بازسازی قبرستان یهودیان هرات نقش داشته، میگوید: «قصه این است که وقتی یهودیان هرات را ترک کردند، کنیسهها را به دست مردم خود سپردند. هرات سالهای دشواری داشته… وقتی اولینبار به اینجا آمدم، کنیسهها را ویرانه یافتم، اما از آنزمان به بعد بسیار خوب بازسازی و مرمت شدهاند. کسی که کار بازسازی را انجام داده، کار بسیار خوبی کرده است.»
یهودیان هرات در مجموع شش کنیسه از خود برجای گذاشتند. اما عدم استفاده و بیتوجهی به این بناها در دهههای بعد، باعث شده بود که از این بناها ویرانهای بیش برجا نماند.
با اینکه طالبان بناهای بودایی را در سرتاسر افغانستان تخریب کردند اما به بناهای تاریخی یهودیان دست نزدند. آنها همچنین در پنج سال حکومت خود در افغانستان در اواخر دهه 1990 هیچ کاری برای محافظت از این بناها انجام ندادند.
پس از سرنگونی طالبان در سال 2001 در پی حملهی ایالات متحده به افغانستان، دولتهایی که در افغانستان تشکیل شد پیهم تلاش کردند تا برخی از این بناهای تاریخی را بازسازی کنند.
سخی میگوید: «از شش کنیسه در هرات، یکی بهعنوان مکتب مورد استفاده قرار گرفت، دیگری به مسجد تبدیل شد و چهار بنای دیگر که بهشدت آسیب دیده بودند، بازسازی شدند.»
در گذشته مردم محلی محوطه کنیسهی یوآو را نیز بهعنوان مکتب ابتداییه مورد استفاده قرار دادهاند. رییس گردشگری هرات میگوید که کنیسهی قدیمی داخل این مجتمع با کمک بنیاد آغاخان و دونرهای خصوصی بازسازی شده است.
مجتمع کنیسهی یوآو متشکل از حیاط وسیعی است که بازدیدکنندگان را به بنایی بزرگ با باغ کوچک در گوشهی راست آن و اتاقهای کوچک در سمت چپ آن هدایت میکند. در سمت چپ پلکانی قرار دارد به زیرزمین مجتمع و استخر آب طبیعی آن منتهی میشود.
وقتی از پلهها به زیرزمین تاریک مجتمع یوآو میرسیم، سخی میگوید که «این حمام است. آنها قبل از دعا در اینجا حمام میکردند.» این حمام احتمالا همان «میقوه»ی کنیسه است؛ جایی که از آن طبق قوانین یهودیت بیشتر برای غسل ارتماسی زنان و در مواردی مردان استفاده میشود.
پس از زیرزمینی، سخی ما را به اتاق گنبدی بزرگ در مرکز مجتمع راهنمایی میکند. روی سقف اتاق طرحهای ظریفی که یادآور هنر فارسی است، با دست نقاشی شده است.
سخی با شور و شوق یک راهنمای وظیفهشناس چنین توضیح میدهد: «طرحهای نقاشیشده روی گنبد همانطور که در اصل بودند حفظ و صرفا مرمتکاری شده است. طرح و رنگی که در اینجا میبینید همه اصلی هستند و به آن دست زده نشده است. فقط سازهی پیرامون آن تقویت شده تا گنبد و طرحهای آن را استوار نگه دارد. حدود 10 هنرمند و معمار افغان بیش از یک سال روی آن کار کردند تا آسیبهای ناشی از سالها جنگ و بیتوجهی را برطرف کنند.»
سخی با بیان اینکه افغانها به تنوع فرهنگی هرات افتخار میکنند، میگوید: «ما مردمی هستیم که به فرهنگ و هنر احترام میگذاریم. جای تعجب ندرد که هنرمندان افغان خواستند در این پروژه سهم بگیرند.»
رییس گردشگری هرات میگوید که بسیاری از افغانهای ساکن در این محله از تلاشهای دولت برای بازسازی کنیسهها حمایت کردند: «افغانستان یک کشور باستانی است و ما به میراث فرهنگی خود که بخشی از هویت ما است، افتخار میکنیم. از طرف دیگر، میراث و اماکن تاریخی میتوانند جوامع مختلف را گردهم آورده و به مبادلات فرهنگی با سایر کشورهای منطقه و جهان کمک کند. این مبادلات به نوعی میتواند باعث کمک به پیشرفت اقتصادی شود.»
سلیمان، گذشتهی پرجنبوجوش افغانستان را به خاطر دارد؛ گذشتهای که او از نزدیک با آن آشنا بود. او میگوید: «سالها پیش میتوانستید از لندن به مقصد کاتماندو سوار اتوبوسی شوید که از افغانستان عبور میکرد. مردم افغانستان بسیار خوب، صمیمی و مهماننواز هستند. حتی امروز که به هرات میروم نزد مردم محلی میمانم و دوستان زیادی در افغانستان دارم. کشور زیبایی است.»
سخی مطمئن است که پس از برقراری صلح در افغانستان، یهودیان به جوامع خود باز خواهند گشت. او با لحنی سرشار از احساسات میگوید: «هرچند آنها فعلا در اینجا نیستند اما به اندازهی ما به تاریخ این سرزمین تعلق دارند. ما تاریخچهی آنها را تا بازگشتشان حفظ میکنیم. این ملک متعلق به آنهاست و ما آن را تا بازگشتشان حفظ میکنیم.»
سلیمانی با توجه به اوضاع کنونی افغانستان، کمتر به آینده خوشبین است اما میگوید یهودیانی که در افغانستان متولد شدهاند دوست دارند در صورت برقراری صلح، از وطن خود دیدار کنند.
او مردم افغانستان را به ادامه حفاظت و نگهداری از بناهای تاریخی تشویق میکند و میگوید: «اگر شما گذشته را حفظ و به آن احترام نگذارید، آیندهای وجود نخواهد داشت.»