«انیس آیسان»؛ تجارتی کوچک که از پایان‌نامه‌ی تحصیلی آغاز شد

«انیس آیسان»؛ تجارتی کوچک که از پایان‌نامه‌ی تحصیلی آغاز شد

کابل، در دومین ماه بهار 1397، هوای مطبوعی داشت. انیس‌گل، هر از چند روز یک‌بار، به بهانه‌ی حاضرشدن به مصاحبه‌ی کاری یا تحویل‌دادن رزومه‌‌اش به نهادهای دولتی، از خانه‌اش خارج می‌شد تا بی‌آن‌که خانواده متوجه شود، اجناسی را که مشتریانش تقاضا کرده بودند به آن‌ها تا درب منازل‌شان برساند. برایش دشوار بود که خانه به خانه و کوچه به کوچه، با تکلیف پنهان‌کاری از سوی دیگر، به تقاضای مشتریانش پاسخ دهد. او پس از دریافت تقاضای مشتریان، محصولات دست‌دوزی‌ را که خانم‌های خانواده‌اش می‌دوختند به در خانه‌ی آن‌ها می‌رساند؛ یخن دست‌دوزی، دستمال، روپوش بالشت و دوخته‌هایی از این دست که در بازار پرمشتری اما سامان‌نیافته‌ی افغانستان خریداران مشتاقی دارد.

چند ماهی از فراغت‌اش از دانشگاه گذشته بود.‌ به‌عنوان اولین فرزند خانواده که از دانشگاه لیسانس گرفته بود، انتظاری را از طرف خانواده حمل می‌کرد که می‌بایست پس از 16 سال آموزش در مکتب و دانشگاه باید شغلی درخور و «آبرومند» دست‌وپا کند، اما او مصرانه در پی آن بود که یک برند هرچند کوچک در تجارت محصولات و صنایع دستی زنان افغانستان خلق کند. برای خانواده‌اش، شغلی برای انیس‌گل آبرومند بود که کار اداری کند و «پشت کمپیوتر بنشیند». خرید و فروش محصولات و صنایع دستی زنان، از نظر آن‌ها، شغلی بیهوده و حقارت‌بار به‌نظر می‌آمد.

قریب یک‌سال پس از آغاز کارش، انیس‌گل با سرسختی در برابر دشواری‌های کار در بازار مطلقا مردانه‌ی افغانستان و مخالفت برخی از اعضای خانواده، موفق شد مخالفت خانواده‌اش را دفع کند، اما کماکان از حمایت خانواده بی‌نصیب بود. در جریان یک سال، با استفاده از یک صفحه در شبکه‌ی اجتماعی فیسبوک برای محصولات و اجناس‌اش بازاریابی کرده بود و با این روش اکنون اعتماد و تقاضای مشتریان فراوانی را با خود داشت. انیس‌گل یک گام به جلو برداشت و دفتری رسمی برای تجارت کوچک‌اش در کارته‌ سه کابل فعال کرد. اکنون او یک دفتر کوچک، شبکه‌ای از تولیدکنندگان در چند ولایت افغانستان و اعتماد تعدادی قابل توجه از مشتریان در داخل و خارج از افغانستان را با خود داشت. انیس‌گل آن‌قدر جلو رفته بود که چالش‌های بازار مطلقا مردسالار و بی‌میلی خانواده نمی‌توانست انکارش کند. علاوه بر آن، او بیش از گذشته به توانایی‌اش در موفقیت باور کرده بود. انیس‌گل، برند تجارت کوچک‌اش را به صورت رسمی «انیس آیسان» نام نهاد. اکنون انیس‌گل حمایت کامل برادر و نامزدش را نسبت به کارش جلب کرده است: «برادرم قول داده هرچه در توان دارد برای حمایت از کارم انجام دهد. نامزدم، به‌صورت همه‌جانبه حامی و پشتیبانم است.»

پایان‌نامه‌‌ای که کارآفرین شد

تابستان 1396، انیس‌گل در آخرین ترم دانشگاه‌اش، تحقیقی را به‌عنوان پایان‌نامه‌‌ی فراغت‌اش از دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه «استاد برهان‌الدین ربانی» انتخاب کرده بود که برایش کمی دردسر‌ساز شد. موضوع تحقیق او، «بررسی صنایع دستی زنان ولسوالی جاغوری» بود. استاد رهنمایش در جریان تحقیق اصرار داشت که او میدان تحقیق‌ پایان‌نامه‌اش را از ولسوالی جاغوری به کل ولایت غزنی گسترش دهد. این درخواست استاد رهنمای پایان‌نامه برای انیس‌گل دشوای مضاعف بود. چه این‌که تحقیق در چنین حوزه‌ای با توجه به قحطی منابع کتاب‌خانه‌ای لازم و گستردگی میدان تحقیق از یک‌سو و تهدیدهای امنیتی باالقوه برای سفر به ولسوالی‌های غزنی، ولایتی در جنوب افغانستان که اکثر ولسوالی‌های آن در تصرف طالبان قرار دارد، مشقتی گزاف برای انیس‌گل بود، اما این رنج در خود سعادتی نهفته داشت.

انیس‌گل جوادی در تابستان 1396 در آخرین ترم دانشگاه‌اش، تحقیقی را به‌عنوان پایان‌نامه‌‌ی فراغت‌اش از دانشگاه انتخاب کرده بود که برایش کمی دردسر‌ساز شد.

زمانی که انیس‌گل از پایان‌نامه‌اش دفاع کرد، برخلاف روال حاکم بر فضای نهادهای اکادمیک افغانستان که دفاع از پایان‌نامه غالبا به معنای قطع ارتباط دانشجو با موضوع تحقیق‌اش است، او بیش از دوره‌ی انجام و تدوین تحقیق‌اش با آن درگیر شده بود. انیس‌گل با محصولات و صنایع دستی زنان افغانستان درگیر شده بود و کنجکاو بود که بداند این محصولات چقدر فروش، تقاضا و مشتری دارد. برخلاف توقع خانواده که از او انتظار داشتند به‌عنوان اولین فرزند خانواده با مدرک لیسانس، شغلی «آبرومند» در نهادهای دولتی به‌دست بیاورد، ذهن انیس‌گل درگیر یک ماجراجویی شغلی متفاوت بود. شغلی که در بازار کار مردسالار افغانستان برای یک دختر، با چالش‌های جدی روبه‌روست.

انیس‌گل چند ماهی را صرف بررسی و سنجش بازار فروش، خریداران، ارزش محصولات صنایع دستی زنان و کانال‌های ارتباط با تولید‌کنندگان و خریداران این محصولات کرد. وقتی مطمئن شد این بازار رونق کافی دارد، یک صفحه در شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک ایجاد کرد و برای محصولات صنایع دستی مورد نظرش بازاریابی را آغاز کرد. مشتریان پرتعدادی از سراسر افغانستان، کشورهای اروپایی، ترکیه و استرالیا برای خرید اجناسی که او در صفحه‌ی فیس‌بوکش تبلیغ می‌کرد با او تماس گرفتند و تقاضای خرید کردند.

دو سال پس از اولین تلاش‌های انیس‌گل، اکنون «انیس آیسان»، برند تجارت کوچک او، نمایندگی‌های غیررسمی و محلی در تخار، بدخشان، بلخ، بامیان، دایکندی، غزنی و هرات دارد. انیس‌گل، با ده‌ها خانم در بیش از هفت ولایت افغانستان در تماس است. زمانی که او فرمایش‌های صدها مشتری‌اش از سراسر افغانستان، اروپا و استرالیا را دریافت می‌کند، بر حسب تقاضای مشتریان، تولید محصولات درخواست‌شده را به شبکه‌ای از زنانی که او با آن‌ها در ارتباط است، واگذار می‌کند. به این ترتیب انیس‌گل یک رابطه و تسهیلات قابل اتکا و مطمئن میان بخشی از تولید‌کنندگان صنایع دستی در روستاهای افغانستان و مشتریان این محصولات در داخل و خارج از افغانستان ایجاد کرده است. «انیس آیسان» تعدادی از خانم‌های مهاجران داخلی را که از جنگ، فقر یا حوادث طبیعی آواره شده و در کمپ مهاجران داخلی واقع در چهارراهی سرسبزی شهر کابل زندگی می‌کنند نیز تحت پوشش گرفته است. «انیس آیسان» برای آن دسته از خانم‌هایی که در این کمپ، مهارت‌های کافی تولید صنایع دستی ندارند، آموزگار، وسایل و ماشین دوخت نیز فراهم کرده است.

انیس‌گل جوادی می‌گوید دریافت او از دو سال کار با صنایع دستی زنان افغانستان این است که صنایع دستی زنان افغانستان نه‌تنها در زمینه‌ی توانمند‌سازی اقتصادی زنان کشور که در عرصه‌ی رونق اقتصاد ملی نیز یک عنصر تعیین‌کننده و تأثیرگذار است.

انیس‌گل می‌گوید هرچند آمار دقیقی ندارد، اما تا پیش از عالم‌گیرشدن ویروس کووید 19 و اعمال مقررات قرنطینه و محدویت‌های گشت‌وگذار، برند تجارت کوچک او، در هر ماه دست‌کم 200 فرمایش تنها از مشتریان مقیم در خارج از افغانستان دریافت می‌کرده است: «پیش از آغاز سال 1399 که مقررات قرنطینه در افغانستان روی دست گرفته شد، در هر ماه دست‌کم پنج بسته از فرمایش‌های مشتریان‌مان که در خارج از افغانستان زندگی می‌کنند را پست می‌کردیم. وزن این بسته‌ها دست‌کم 10 کیلو و حداکثر تا 50 کیلوگرم نیز می‌رسید.»

انیس‌گل جوادی می‌گوید دریافت او از دو سال کار در زمینه‌ی صنایع دستی زنان افغانستان این است که صنایع دستی زنان افغانستان نه‌تنها در زمینه‌ی توانمند‌سازی اقتصادی زنان کشور که در عرصه‌ی رونق اقتصاد ملی نیز یک عنصر تعیین‌کننده و تأثیرگذار است. او می‌گوید درصورتی که تسهیلات، زمینه‌سازی، ظرفیت سازی و بازاریابی کافی و لازم از طرف دولت فراهم شود، در یک محاسبه‌ی حداقلی، یک خانم خانه‌نشین افغان و ماهر در تولید صنایع دستی، در هر ماه، دست‌کم پنج‌هزار افغانی درآمد خواهد داشت. با این وصف، خانم جوادی معتقد است که دولت افغانستان در زمینه‌ی حمایت از صنایع دستی زنان و در کل تجارت‌های کوچک زنان افغانستان هیچ اقدام عملی قابل توجه انجام نداده است: «حمایت از توانمندسازی اقتصادی زنان افغانستان از طرف دولت، در عمل هیچ است. این عرصه بیش از آن‌که حمایت واقعی و عملی از زنان تجارت‌پیشه باشد، شعارزدگی و سلیبریتی‌گرایی است.»

دوگانه‌ی «چالش و امید» انیس‌گل

در طول دو دهه پس از سقوط امارت اسلامی و استقرار نظم سیاسی مردم‌سالار در افغانستان، نسلی قد کشید و بزرگ شد که محصول نظم سیاسی پس از طالبان است. افغانستان کشور جوانی است که بیش از نیم جمعیت آن را رده‌ی سنی جوان و نوجوان تشکیل می‌دهد این بخش از جمعیت افغانستان که در عمل جمعیت مفید آن است، در دل نظم سیاسی و اجتماعی بزرگ شده است که با ارزش‌ها، تفکرات و دستاوردهای مدنی و اجتماعی پس از طالبان خو گرفته و در پروسه‌ی صلح افغانستان، مسأله‌ی اصلی تقابل دو نگرش، سبک زندگی و دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی است.

زمانی که ائتلاف ضدتروریزم به رهبری ایالات متحده، به افغانستان لشکر کشید و امارت اسلامی سقوط کرد، انیس‌گل، شش سال داشت. او همزمان با شکل‌گیری حکومت عبوری پس از سقوط امارت اسلامی و برپایی نظم سیاسی جدید، در لیسه‌ی پشت‌چوپ واقع در کوهستان‌های صعب‌العبور شمال ولسوالی‌اش دانش‌آموز صنف اول شد. دو دهه پس از لشکرکشی ائتلاف ضدتروریزم به رهبری ایالات متحده و ناتو به افغانستان، زمانی که مذاکرات صلح با جنبش طالبان در آستانه‌ی شروع مرحله‌ی مذاکرات بین‌الافغانی قرار گرفته است، انیس‌گل، اکنون دختری 24 ساله و مالک یک برند تجاری کوچک در عرصه‌ی فروش محصولات صنایع دستی زنان افغانستان است.

انیس‌گل با ده‌ها خانم در بیش از هفت ولایت افغانستان در تماس است. زمانی که او فرمایش‌های صدها مشتری‌اش از سراسر افغانستان، اروپا و استرالیا را دریافت می‌کند، تولید آن را به شبکه‌ای از زنانی که با آن‌ها در ارتباط است، واگذار می‌کند.

انیس‌گل می‌گوید اکنون مهم‌ترین چالش زندگی‌اش به‌عنوان یک فرد و یک زن فعال در عرصه‌ی تجارت‌های کوچک، مذاکرات صلح با طالبان و آینده‌ای است که نمی‌تواند به دقت تشخیص دهد چگونه رقم خواهد خورد. انیس‌گل می‌گوید امیدوار است توافق صلح با طالبان، به محدودیت شغلی برای او و دیگر زنان افغانستان منجر نشود: «ما نگران‌ایم که توافق صلح با طالبان، حق کار، آموزش و فعالیت‌های مدنی، سیاسی و اجتماعی زنان افغانستان را محدود نکند. طالبان باید به درستی تصمیم بگیرند که نمی‌توانند زنان افغانستان را محدود و سرکوب کنند. اصرار آن‌ها بر مواضع قبلی‌شان در خصوص زنان، تصمیم و سنجشی اشتباه در مورد جامعه‌‌ای که است که در غیبت آن‌ها در طول بیست سال گذشته شکل گرفته است.» خانم جوادی می‌گوید انتظارش از سیاستمداران جمهوری اسلامی افغانستان و هیأت مذاکره‌کننده با طالبان این است که در توافق صلح با طالبان، حقوق زنان افغانستان را به‌عنوان یک خط سرخ اصلی به رسمیت بشناسند.

مذاکرات صلح با طالبان نه‌تنها آینده‌ی حقوق زنان افغان که کلیت نظم سیاسی و دستاوردهای 20 سال گذشته را در ابهام قرار داده است. خانم جوادی می‌گوید با وصف ابهام‌ها و نگرانی‌ها از آینده، او بنای‌اش را بر این گذاشته است که هیچ نیرو و رخدادی نمی‌تواند زنان افغانستان را به‌عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر سرکوب یا حذف کند: «ممکن است که محدودیت‌هایی خلق شود اما زنان به افغان به گذشته برنمی‌گردند و برای حقوق‌شان مبارزه می‌کنند. من بیش از آن‌که ناامید باشم، به آینده امیدوارم. چشم‌انداز زندگی و شغلم این است که دست زنان نیازمند بیش‌تری را بگیرم و در حد امکان آن‌ها را از دورترین روستاهای افغانستان به بازارهای پررونق صنایع دستی زنان افغانستان وصل کنم. من دیگر به خود و آینده‌ام به‌عنوان یک نگرانی و دغدغه نمی‌اندیشم. تمرکزم به کمک به زنان نیازمند دیگر است.»

+++

«کمپین همدلی: کرایه خانه قانونا نصف شود» در روزهای دشواری که همه درگیر ویروس کرونا یا COVID-19 هستیم، برای گسترش همدلی، همکاری و همدردی میان مردم و به‌ویژه میان مالک و مستأجر راه‌اندازی شده است. در این کمپین از مالکان خانه‌های مسکونی می‌خواهیم که با همدلی و همیاری، از ماه حمل تا پایان وضعیت کنونی، کرایه ماهوار را کم کنند. حامیان این کمپین درحالی‌که می‌دانند شماری از مالکان پیش از این اقدامات انسانی و درخور ستایش انجام داده‌اند، تأکید می‌کنند که کرایه‌های ماهوار خانه‌ها حداقل نصف شود. برای امضای این دادخواست به این آدرس رفته پس از امضا آن‌را با دوستان خود شریک سازید: