این روزها که همه در گیرودار کرونا هستند، محدثه منتظر چاپ و نشر نخستین کتابش است؛ مترجم کمسنوسالی که در غرب کابل برای همسن وسالانش قصه ترجمه میکند.
وقتی ترجمهی نخستین مجموعه داستان کودکانهاش را برای ناشر فرستادهاند، او نتوانسته باور کند که کار دختری 13 ساله است؛ تا اینکه خود محدثه فرهمند پا پیش گذاشته و به ناشر اطمینان داده که استعدادش خیلی بیشتر از اینها است. حضرت وهریز از مسئولان گروه گهواره حالا معتقد است که محدثه فرهمند در ترجمه دستکمی از مترجمان باتجربه ندارد: «محدثه مثل یک مترجم باتجربه، میداند که نباید در بند ترجمهی واژههای هر جمله باشد. متن را میخواند. جملهها را در ذهن خود به فارسی روان شکل میدهد و بعد مینویسد. در متن، آن تصرف مشروعی را که باید یک مترجم خوب حق خود بداند، بیمحابا اعمال میکند.»
محدثه حدود پنج ماه است که برای گهواره، مؤسسهای که برای کودکان افغانستان کتاب چاپ و نشر میکند، ترجمه میکند. او تا اکنون 12 داستان کوتاه کودکانه از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده که قرار است در یک مجلد به اسم «دلفین کوچک» تا پایان ماه ثور نشر شود.
ریحانه فرهمند، خواهر 25 سالهی محدثه میگوید وقتی او و خواهرش زینب، کوچک بودهاند، پدرشان برای آنها همیشه کتاب قصه میخریده و وقتی هم خودشان بزرگ شدند برای خواهر و برادرهای کوچکتر از خود این کار را میکردند. به گفتهی خانم فرهمند این سنت خوب خانوادگی روی کوچکترهای خانه اثر گذاشته و حالا محدثه این کار را بهنحوهی دیگر و روش شایستهتری انجام میدهد.
محدثه در اوایل وقتی کتابهای قصهی انگلیسی را میخوانده برای برادر کوچکترش مصطفا بهطور شفاهی ترجمه میکرده است. بعد از مدتی این ایده به ذهنش میرسد که چرا وقتی آن قصهها را ترجمه میکند همزمان ننویسد تا کودکان بیشتری بتوانند آن را بخوانند. وقتی این ایده را با اعضای خانوادهاش در میان میگذارد، آنها از این طرح استقبال میکنند و محدثه هم کار ترجمه را جدیتر دنبال میکند.
ریحانه فرهمند میگوید: «وقتی ما دیدیم که محدثه چقدر به ترجمه علاقهمند است، خوشحال شدیم و دنبال تشویق بیشترش بودیم. بهترین راه تشویق، چاپ و نشر کتابش بود. وقتی به گهواره پیشنهاد [نشر] دادیم، آنها بعد از دیدن کارش علاقهمند این موضوع شدند.»
بهگفتهی مترجمان حرفهای و باتجربه، ترجمه حرفهی سخت و پردردسری است. اما برای یک کودک 13 ساله چطور؟ چه چیزی در آن هست که مشقتهای آن نسبت به سرخوشیهای بازی کودکانه جاذبهی بیشتری دارد؟
محدثه در گفتوگویی با اطلاعات روز میگوید: «داستانهایی را که ترجمه کردم چیزهای زیادی برای یادگرفتن داشت که کودکان میتوانند آن را بیاموزند: مثل اینکه به دیگران کمک کنیم؛ همیشه انگیزه داشته باشیم؛ آرزوهایمان وقتی برآورده میشود که به آن باور داشته باشیم. من از ترجمهی این نوع داستانها لذت میبرم و اصلا برایم سخت نیست.»
محدثه وقتی شش سال داشت، خواهرش ریحانه او را در یک مکتب خصوصی نامنویسی کرد. بهگفتهی ریحانه فرهنمد، او از همان زمان علاقهی زیادی به خواندن کتاب داشته و نقاشیها، نوشتهها و مهارتهایش بیشتر از یک دانشآموز صنف اول بوده است.
بهگفتهی ریحانه فرهمند، پشتکار و علاقهمندی محدثه به آموختن، برای او و دو خواهر و چهار برادر دیگرش که دانشآموز، دانشجو یا شاغل هستند، انگیزهبخش است.
از وقتی کرونا همه را در حصر خانگی کشیده، برای محدثه فرصت کمنظیری فراهم کرده است. بهگفتهی خودش از وقتی کابل قرنطینه شده و مکتبها تعطیل، پنج جلد کتاب مطالعه کرده و روی ترجمهی کتاب «چگونه مادربزرگم را خواندن آموختم و قصههای دیگر» کار کرده است. او تا حالا نصف این رمان بلند 188 صفحهای را که برای رده سنی نوجوانان نوشته شده، ترجمه کرده است.
محدثه معتقد است که خانوادهاش در موفقیت او سهم بزرگی دارد و به همین دلیل از دیگر خانوادهها هم میخواهد که فرزندانشان را تشویق و حمایت کنند تا به آنچه میخواهند برسند. او دانشآموز صنف نهم است اما برنامههای بلندپروازنهای برای آیندهاش چیده است: «تصمیم دارم که تافل زبان انگلیسی را بگیرم و رشتهی طب را در دانشگاه هاروارد بخوانم و فولبرایتر شوم.»
این مترجم کوچک به دیگر کودکان و همسنوسالانش نیز پیامی دارد: «استعدادهای خودشان را دست کم نگیرند و تواناییهای خود را بالا ببرند و همیشه چیزهای جدید را در زندگی یاد بگیرند.»