ترک منطقه جنگی در جست‌وجوی اروپا

منبع: نیویارک تایمز

نویسنده: راد نورلند

برگردان: حمید مهدوی

نجیم رحیم می‌گوید که وقتی اکنون اطرافم را در شهر شمالی قندوز می‌بینم، «احساس تنهایی می‌کنم». احمد علومی، دوست او که در یک دُکان عکاسی کار می‌کرد، تحصیلات عکاسی‌اش را رها کرد و با پنج عضو خانواده‌اش کشور را ترک کرد و از طریق دشت‌های ایران راهی اروپا شد. خالد غزنوی، مالک دوکان، که استاد علومی بود تصمیم گرفت با هشت عضو خانواده‌اش دنبال او را بگیرند و دکان را به فروش گذاشت. عتیق الله، دوست رحیم که صاحب فروشگاه مواد غذایی  محل بود، فروشگاه‌اش را بست و او نیز با خانم‌اش افغانستان را به مقصد ایران ترک کرد. فیروز احمد، همسایه دیگر رحیم، دانشکده را رها کرد و هفته گذشته از ترکیه تیلفون کرد تا بگوید که به طرف اروپا می‌رود.

تمام این‌ها در دو هفته گذشته در حالی اتفاق افتاد که مردم در قندوز، درست مانند دیگر مردمان افغانستان، عجله دارند از آن‌چه که بسیاری‌ها آن را آخرین شانس برای رسیدن به اروپا می‌دانند، استفاده کنند. رحیم، خبرنگار 25 ساله، که با برادرش هفته نامه روشن‌گران را در شهر قندوز بنیان گذاری کرد، گفت: «به شمول دوستان، همسایه‌ها و کسانی که با آن‌ها سلام و کلام داشتم، بیش از صد نفر در چند هفته گذشته کشور را ترک کرده اند». رحیم گاهی با روزنامه‌های خارجی، از جمله نیویارک تایمز، همکاری می‌کند.

قندوز به صورت مشخص بسیار بد آسیب دیده است؛ چون این شهر برای چند ماه مرکز جنگ شدید میان نیروهای حکومتی و شورشیان طالب بوده است؛ شورشیانی که مناطق زیادی در ولایت‌های اطراف را تحت کنترل دارد. جنگ در هفته‌های اخیر فروکش کرده است و این امر صرف ترک کردن [این ولایت] را راحت‌تر ساخته است و بسیاری از مردم می‌خواهند قبل از این که جنگ از سرگرفته شود، این ولایت را  ترک کنند. رحیم گفت: «هرباری که یکی از دوستانم را می‌بینم، آن‌ها می‌گویند، «هی، ما می‌رویم، تو چرا نمی‌روی».

تعداد کسانی که کشور را ترک کرده اند آن‌قدر زیاد است که دوستان و خانواده‌های آن‌ها یک صفحه‌ی فیسبوکی، قندوز مرکز، را راه اندازی کرده اند که کامیابی‌ها و ناکامی‌های آن‌ها را مستند می‌سازد و به مردم کمک می‌کند کسانی را بیابند که [به مقصد] رسیده اند یا کسانی که پس فرستاده شده اند. این صفحه هزاران دنبال کننده دارد.

برخی از دوستان او صرف به ایران رسیده اند؛ جایی که مقام‌ها اغلب مهاجران افغان را که تلاش دارند از طریق زمین خطرناک به سوی ترکیه و اروپا بروند، لت و کوب کرده یا در برخی از موارد می‌کشند.

دیگران به یونان رسیده اند و گزارش دادند که به سمت اروپا پیش می‌روند و امیدوارند قبل از این که مرزها بسته شود به آلمان برسند. این مورد، مورد همسایه او، عابد فقیری، فروشنده موترهای دست دوم است. رحیم گفت: «او تیلفون کرد و گفت می‌خواهد از مرز عبور کند».

برای بسیاری‌ها، ایستگاه اولی کابل است؛ جایی که آن‌ها برای گرفتن پاسپورت یا یافتن «دلالانی» که ویزا، به ویژه ویزای ترکیه، می‌فروشند، صف می‌کشند. ویزاها واقعی به نظر می‌رسند و دلالان آن‌ها را از مقام‌های سفارت در حدود یک هفته دریافت می‌کنند؛ اما قیمت آن رو به افزایش است. چند ماه قبل، ویزای ترکیه که از طریق دلالان افغان خریده می‌شدند حدود 3000 دالر قیمت داشتند. در هفته گذشته، نظر به چندین مصاحبه با دلالان، قیمت فروش 5000 تا 6000 دالر بود. رحیم چهار دوست دارد که روز چهارشنبه این‌جا بودند و به دنبال ویزاهای مختلف یا پاسپورت.

تعداد متقاضیان پاسپورت به اندازه‌ای زیاد است که صف‌ها از ساعت 2 بامداد در ریاست پاسپورت در کابل شکل می‌گیرند. نظر به داده‌های سازمان بین المللی مهاجرت، این ریاست روزانه 5000 متقاضی دارد؛ در حالی که سال گذشته تعداد متقاضیان پاسپورت در هر روز 1000 تن بودند.

در حالی که حکومت افغانستان تاحدود زیادی در مورد خروج دسته جمعی شهروندانش از کشور خاموشی اختیار کرده است – برخی از مقام‌ها حتا انکار می‌کنند که چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد – حامد کرزی، رییس جمهور پیشین در یک سخنرانی اخیرش به این مشکل اذعان کرد و از جوانان خواست [در کشورشان] بمانند. وی گفت: «تمام تان را تشویق می‌کنم کشور را ترک نکنید. این‌جا بمانید و کشور خود تان را توسعه بدهید».

رحیم و محمد نعیم، برادرش، در جمع کسانی اند که این درخواست را لبیک گفته اند. برادر او پس از یک ماه سفر به ایالات متحده با کمک هزینه تحصیلی [به افغانستان] بازگشت و همسایه‌های شان را متعجب ساخت. رحیم گفت: «مردم از او می‌پرسند،«چرا برگشتی؟».

در مورد خودش، رحیم تقریبا به طور قطعی واجد شرایط ویزای مهاجرت ویژه بود؛ چون او مدت یک سال با گروه‌های نیروهای ویژه امریکایی در قندوز کار کرده و به آن‌ها در راه اندازی و پیش برد رادیویی کمک کرد که حالا فعالیت ندارد. از آن زمان تاکنون، او به عنوان یک خبرنگار در این شهر کار کرده است.

وی گفت: «دوستانم به من می‌گویند برو. آن‌ها می‌گویند «تو دیوانه‌ای که درخواست نمی‌دهی»؛ اما من نمی‌خواهم». وی همچنین اضافه کرد که در برابر پدر بیمارش و دیگر اعضای خانواده که از آن‌ها حمایت مالی می‌کند، احساس مسئولیت دارد. احمد علومی، دوست رحیم، روز چهارشنبه لت و کوب شده، شکنجه شده و از ایران به ولایت جنوب غربی نیمروز اخراج شده بود. علومی که از طریق تیلفون صحبت می‌کرد گفت که مصمم است و منصرف نشده است. او با گروهی از دوستان جوانش بود، در کل حدود 45 جوان و اکثرا جوانان قندوزی و می‌خواستند این بار از طریق پاکستان به ایران برسند. هدف نهایی آن‌ها رسیدن به آلمان است. علومی گفت: «جنگ بی پایان در کشور، تنگ شدن دوام‌دار چشم انداز شغل و چشم انداز مایوس کننده‌ی داشتن یک کشور بی ثبات برای چند سال آینده ما را مجبور کرد تا تصمیم به ترک میهن مان را بگیریم».

سید کریم‌هاشمی، 23 ساله، دوست دیگر رحیم، شانس بهتری داشت چون پدرش مبلغ هنگفتی را به یک قاچاق‌بر در قندوز وعده شد و پول پس از رسیدن او پرداخت می‌شد. ‌هاشمی گفت که پس از دست به دست شدن به دست ماموران قاچاق‌بران، سه هفته قبل از طریق جرمنی، یونان و ترکیه به فنلند رسید. او در قایقی که یک تازه‌کار آن را رانندگی می‌کرد از دریای اژه گذشت و نزدیک بود این قایق واژگون شود. وی از طریق تلفون گفت: «حالا من بسیار احساس امنیت می‌کنم و خوشم».

او حالا روی درخواست پناهندگی‌اش کار می‌کرد. ‌هاشمی گفت که از طرف طالبان به‌خاطر کارش با یک تلویزیون در قندوز تهدید شده بود، هرچند این اولین باری که بود رحیم و دیگر دوستان شان در این مورد می‌شنیدند. او در این تلویزیون صفاکار بود.

ترک کردن قندوز یک پدیده جدید نیست؛ رحیم افراد زیادی را می‌شناسد که سال گذشته و یک سال قبل از آن رفتند. در یک مورد، دو برادر در حالی که در سال 2014 تلاش می‌کردند به یونان برسند، غرق شدند. افغانستان از دیروقت بدین‌سو از لحاظ تعداد شهروندانی که در اروپا به دنبال پناهندگی هستند، در جمله دو یا سه کشوری اول بوده است. نظر به داده‌های اداره مهاجرت سازمان ملل متحد افغانستان، پس از سوریه، مقام دوم را دارد.

به نظر می‌رسد که ترک وطن در سال جاری، به ویژه در هفته‌های اخیر به شدت افزایش یافته است. نظر به آمار اداره مهاجرت سازمان ملل متحد، از جمله 411567 تنی که در شش ماه نخست 2015 به اروپا وارد شده اند، به شمول آن‌هایی که از طریق دریای اژه از ترکیه آمده اند، 51 درصد آن‌ها سوری و 15 درصد افغان بوده اند. این رقم، آمار ماه‌های اگست و سپتامبر را که بسیاری از ناظران می‌گویند بسیار شلوغ تر بوده است، شامل نیست.

حتا تصمیم رحیم به ماندن در قندوز متزلزل شده است؛ چون او شاهد مهاجر شدن همسایگانش بوده است که جای شان را در خانه‌های قبلی شان پناهندگان دیگر گرفته است – روستانشینانی از بخش‌های دورافتاده‌تر ولایت قندوز. وی گفت: «اگر پدرم مریض نمی‌بود، فردا می‌رفتم.» «اگر مطمئین شوم که می‌توانم بی‌خطر بروم، احتمالا به هرصورت خواهم رفت. در موردش فکر می‌کنم».

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *