شیوخ‌زاده‌های عرب و هرات

در ایام کرزی، عرب‌ها بدون اجازه وارد ولایت هرات می‌شدند. مهمانی می‌خوردند، برای شان از محافظان وطن، محافظ گماشته می‌شدند تا آن‌ها در کمال آرامش و امنیت به شکار پرنده‌های نایاب بپردازند. وقتی مراسم شکار و به قفس کشیدن پرنده‌ها به آخر می‌رسید، بر می‌گشتند و نان مقام شاخ‌دار زمان را خورده، دوباره به کشور خود برمی‌گشتند تا بر رقیبان خویش فخر داشتن پرنده‌ی ویژه را بفروشند. گویند که شیوخ‌زاده‌های ممالک عربی، به لطف نفت، همه خاصیت نفت را دارند. زود آتش می‌گیرند و همین مسئله باعث می‌شد که سپیدپوشان سیاه‌مغز عربی، هر روز در هرات لشکر بکشند و دنبال طایر دوست داشتنی خویش بگردند.
آقای کرزی با آن‌که رییس جمهور مملکت بود، با وجود اعتراض‌های بسیار، همواره چشم بر این رخدادها بست تا عرب‌ها سرخوش و معترضان سرشکسته شوند. قصه‌ی مهم آن‌روزها نزد حکومت این بود که شیوخ‌زاده‌گان عزیز چه کاری نمی‌کنند؟ شکار پرنده‌ها مسئله نبود، بلکه مسئله این بود که این‌ها وقتی بدون اجازه وارد هرات می‌شوند و در ناز مقامات متمول فرو می‌روند چه کارهای را انجام نمی‌دهند؟ مثلاً آن‌ها هنگام عبور از شهر، اگر چشمش به جمال دختری خوش‌چشم و روی می‌افتاد، از نوکر واقعی خود که ارباب کاذب هرات بود، نمی‌خواست که این دختر را در خوابگاهم بیاورید، معاشرت کنیم. آن‌روزها شاید همین نخواستن مهم‌ترین مسئله بود و رضایت خاطر مقامات کابلی را فراهم می‌کرد. حتماً شما هم شنیده‌اید که شیوخ‌زاده‌های نفتی از همین جنس آدمی‌زاد اند.
اما اکنون عصر محمد اشرف غنی است. در عصر او هرچند خبر حضور شیوخ‌زاده‌های نفتی برای شکار پرنده‌ها و حیوانات نادر را نمی‌شنویم اما خبر نشست غیرقانونی یک طیاره‌ی عربی را با خود داریم. قصه از این قرار است که یک طیاره بدون هم‌آهنگی با مقامات مسئول دولت افغانستان، آمده و در میدان هوایی هرات نشسته. دلیل این نشست تا دیروز معلوم نبود، شاید آمده بود که این بار پرندگان و حیوانات بیشتری را شکار و به مملکت خویش ببرند و در محافل عیش و عشرت شیخانه‌ی خویش، به رخ حریفان بکشند. اما اشرف غنی به این مسئله واکنش نشان داده، خشمگین شده، مسئول امنیتی این میدان هوایی و شماری از مقامات را از کار برکنار کرده. تازه سرنشینان این طیاره را هم بازداشت کرده‌اند.
حریم هوایی یکی از جنجالی‌ترین و خطرناک‌ترین بحث میان کشورهاست. چندی قبل، ترکیه یک هواپیمای روسی را به اتهام نقض حریم هوایی سقوط داد که این مسئله اکنون در حد تنش بین‌المللی دنبال می‌شود. اما این‌جا افغانستان است و رییس جمهور محمد اشرف غنی. این‌جا نشست غیرقانونی این طیاره در میدان هوایی هرات مورد بحث است، این‌که این طیاره قبل از نشست حریم هوایی کشور را نقض کرده، اصلاً مسئله نیست. غنی در اولین واکنشی که در توانش بوده، چند نفر را از کار برکنار کرده، لابُد استدلالش هم این است که مگر این مقامات مرده بودند که این طیاره در میدان هوایی هرات نشسته است؟
من میدان هوایی هرات را ندیده‌ام و تصورم این است که این میدان هوایی در یک فاصله‌ی بسیار دور از مرز کشور که مربوط ولایت هرات می‌شود، قرار داشته باشد. حالا سوال این است که مقامات ما هنگام نقض حریم هوایی کشور به‌دست این طیاره، آیا به این طیاره هشدار داده؟ قطعاً که نه. چرا؟ چون وقتی طیاره در میدان هوایی نشسته، تازه فهمیده که این طیاره به‌صورت غیرقانونی بوده. شاید جا نداشته باشد بر ضعف دولت در حفاظت از حریم هوایی اعتراضی داشته باشیم، اما به‌زودی مشخص خواهد شد که حریم هوایی در ذهن و ضمیر رییس جمهور چه معنا دارد. اشرف غنی به‌عنوان رییس جمهور که از این مسئله خشمگین است، آیا زیر بار توجیه و بهانه‌های دولت قطر (به‌صورت فرضی) خواهد رفت یا نه، او مثل کرزی چشم بر این تعرض وقیحانه نخواهد بست و مسئله را به‌صورت قانونی پی‌گیری خواهد کرد؟
چند روز آینده این مسئله مشخص خواهد شد. تا آن‌وقت توجه شما را جلب می‌کنم به توانایی افغانستان در تولید برق و شب‌های بی‌برق کابل. خدا کند که رییس جمهور در سفر فرانسه باز توپ صلح را در اختیار نوازشریف نگذاشته باشد، ورنه بازیکنان ما دوباره مجبور خواهند شد دوباره در گول خود توپ فرو کنند و شادی روح همسایه را به ارمغان بیاورند. خوب است قطع‌نامه‌ی اشرف غنی در مورد قاچاق سنگ مرمر هرات به کشورهای همسایه را به یاد داشته باشیم. آن‌که گفته بود اگر قاچاق سنگ مرمر را بند نکند، بچه چیز باشد. من ترسم از این رییس جمهور قاطع این است که عرب‌ها یا سرنشینان این طیاره به ارگ خواسته و طی یک دیدار علمی، به آن‌ها بگوید که افغانستان ظرفیت تولید 450 هزار میگاوات خرس را دارد و ما این خرس‌ها را به قطر می‌فرستیم.