قندوز حال خوش ندارد. ماهها قبل یک بار قندوز بهصورت کامل بهدست طالبان سقوط کرد. اما حکومت وحدت ملی توانست این شرم بزرگ را از تن حکومت دور کند و کنترل ولایت قندوز را بهصورت نیمه-نصفی پس بگیرد. با آنکه حکومت ادعا کرد که طالبان را در قندوز شکست سنگین داده، اما نگرانی مردم قندوز هرگز رفع نشد.
نگرانی قندوزیها بیجا نبود. اتفاقاً ما ملتی هستیم که میدانیم که ولایت قندوز به چند ساختمان دولتی و بازار خلاصه نمیشود تا کنترل دولت در این ساختمانها و بازارها به معنای شکست طالبان و برنگشتن دوبارهی این گروه تروریستی باشد. طبق استراتژی امنیتی حکومت وحدت ملی، طالبان از شهر قندوز پس زده شدند. طالبان هم متاسفانه یک عادت بد دارند، عادت بد طالبان این است که وقتی از شهر یا ساختمان ولایت و ولسوالی پس زده میشوند، خیلی راحت میروند به قریهها و روستاها. به قول فوتبالدوستان، قشنگ ریکاوری میکنند، تجهیز میشوند و دوباره حمله میکنند و امنیت جامعه را به چالش میکشند.
حالا بعد از ماهها، طالبان دوباره به قندوز برگشته. طالبان مدعی است که ولسوالی قلعهیزال را تصرف کرده. اما حکومت این ادعای طالبان را رد میکند و میگوید که نه! تصرف نکردهاند. طبق گزارشها، نیروهای امنیتی فقط یک عقبنشینی تاکتیکی داشته و حالا پیشروی تاکتیکیشان به مشکل برخورده. شما میدانید که عقبنشینی تاکتیکی در کشور مردخیز مشکلات عدیدهیی دارد. یکی از آن مشکلات، همین است که کار پیشروی را سخت میکند. اگر یادتان باشد نیروهای امنیتی به دستور مقامات بسیار بسیار رتبهبالا در ولایت بغلان عقبنشینی تاکتیکی کردند و ماهها طول کشید تا حکومت دوباره در بغلان پیشروی کند. ضمن اینکه تلفات سنگینی هم داد.
به هر صورت، آنچه مردم را گیج کرده، تصرفهای ضد و نقیض ولسوالی قلعهیزال ولایت قندوز است. چند روز میشود در این ولسوالی جنگ است. طبق ادعاهای محلی، طالبان کنترل بازار را در دست دارند اما حکومت ادعا میکند که تلفات سنگینی به طالبان وارد کرده. در هر صورتش، دیر یا زود، کنترل این ولسوالی دوباره به دست حکومت خواهد افتاد. آنچه دوباره سرجایش قرار میگیرد، نگرانیهای شدید از برگشت دوباره طالبان و تصرف چندبارهی این ولسوالی است. این نگرانی که مثل رهبران افغانستان ثابت است و هیچ فروکش نمیکند، دلیل موجهیی هم دارد. مهمترین دلیلش استراتژی به عقب راندن طالبان است. سوال این است که طالبان چرا نباید نابود شوند؟ امروز آنها را از ولسوالی به عقب برانیم، فردا دوباره بر میگردند. دوباره یک ولسوالی را سقوط میدهند، تمام دار و ندار ولسوالی را که به منطقهی امن انتقال دادند، دوباره به دست حکومت مجبور به عقبنشینی میشوند. باز که کمخرج شدند و شور کشتار به سرشان برگشت، باز حمله میکنند. این داستان تابهحال چندین بار تکرار شده، نهتنها در قندوز که در خیلی از ولایتهای ناامن.
در امتداد این تصرفهای ضد و نقیض، هم حکومت پابرجاست هم حکومتمردان چندستاره و شکمفراز، هم طالبان پابرجاست هم رهبران به شدت مولویشان. در این میان فقط سربازان حاضر در خط اول قربانی میشوند و مردمی که نه برای حکومت مهم است نه برای طالبان. جدا از اینکه چهقدر از منابع و زمان صرف این حیلههای امنیتی میشود، حیات و سرنوشت مردم مهم است. طالبان تروریستاند، دشمن مردم و دشمن نظاماند. دشمنان مردم باید نابود شوند، نابودی دشمنان مردم، وظیفهی حکومت است. اما چرا حکومت همیشه به جای نابودی طالبان، به عقبراندن آنها بسنده میکند؟
من تمام تلاشم را کردم که به جواب این سوال برسم، اما نرسیدم. از این بابت شرمنده. اما یک احتمال ضعیف وجود دارد و آن اینکه نابودی طالبان به عنوان یک گروه تروریست، در دستور کار حکومت وحدت ملی نیست. مسأله این نیست که حکومت توانایی نابودی طالبان را نداشته باشد یا امکاناتش را. همه میدانیم که نیروهای امنیتی ما توانایی لازم برای نابودی طالبان را دارند. بدبختانه، آب از بالا خیت است.
همین که آب از بالا خیت است، حتا اگر همین امروز کنترل ولسوالی قلعهیزال بهصورت کامل به دست حکومت بیافتد، بازهم این نگرانی وجود خواهد داشت که طالبان بعد از چند هفته یا چند ماه، دوباره حمله کنند و ادعا کنند که کنترل ولسوالی را بهدست گرفته و حکومت دوباره آن را رد کند و بگوید که یک عقبنشینی تاکتیکی بود و ما حالا حدوداً چهار روز میشود در حال پیشروی هستیم، منتها در بازار نرسیدهایم.