دموکراسی در افغانستان پس از دههها جنگ و منازعه در کشور مجدداً باز گشت. جایی که شورشهای خشونتبار مجاهدین علیه اتحاد جماهیر شوروی، شهرهای افغانستان را ویران کرد و جنگ داخلی که میان گروههای مختلف مجاهدین به راه افتاد خرابیهای زیادی را در کابل و مراکز ولایات دیگر به جا گذاشت.
حاکمیت طالبان تمام مظاهر یک ساختار مدرن سیاسی را از بین برد و این گروه افغانستان را به «قرون وسطا» بازگرداند. انتخابات ریاستجمهوری 2014 که باعث ظهور حکومت وحدت ملی گردید، آرامآرام به یک تجربهی غیرقناعتبخش تبدیل میشود. برگزاری این انتخابات و نتیجهی آن نهتنها مخاطبان داخلی را ناامید کرد، بلکه باعث بیمیلی جامعهی بینالمللی نیز گردید.
این انتخابات که در آغاز 27 تن برای احراز کرسی ریاستجمهوری در آن رقابت میکردند، در نهایت به یک میدان رقابت ناسالم میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله رهبر ائتلاف ملی افغانستان، تقلیل یافت. انتخابات ریاستجمهوری 2014 که بهمثابهی یک رویداد مهم درک میشد و اولین تجربهی اخذ رأی بدون حمایت مستقیم بینالمللی بود، به واسطهی تقلب گسترده و دستکاری زیاد آسیب دید.
حکومت وحدت ملی پس از چندین دوره گفتوگو بین غنی و عبدالله با میانجیگری جان کری وزیر امور خارجهی امریکا تشکیل شد. در 21 سپتامبر 2014 بود که حکومت دو جریان در افغانستان با اعتبار رسمی دو ساله شکل گرفت.
بر اساس توافقنامه، انتظار میرفت حکومت وحدت ملی زمینهی برگزاری لویهجرگه را فراهم آورد تا با ایجاد تعدیل در قانون اساسی کشور، ساختار سیاسی حکومت نیز فورموله و قانونمند شود.
در توافقنامه موافقت شده بود که غنی رییسجمهور باشد و عبدالله عبدالله پست ریاست اجرائیه را که با فرمان رییسجمهور ایجاد میشود، احراز کند. براساس این توافقنامه، انتظار میرفت تا پست ریاست اجراییه، به پست نخستوزیری که به واسطهی تعدیل قانون اساسی ایجاد میشود، تغییر کند.
از ماه سپتامبر 2014، دو سال ضربالاجل برای این تغییرات در نظر گرفته شده بود. انتظار میرفت حکومت وحدت ملی در این مدت قوانین انتخاباتی و نهادهای مرتبط با آن را اصلاح و انتخابات پارلمانی و شوراهای 398 ولسوالی را برگزار کند. اما آنچه که آشکار است این است که این تعهد خیلی دور و بعید به نظر میرسد.
ضربالاجل دو ساله به پایان رسیده است؛ حکومت وحدت ملی عنوان خود را به ندرت توجیه کرده است. تشکیل کابینهی حکومت وحدت ملی نزدیک به دو سال زمان را در بر گرفت. بهعلاوه اختلافات در درون حکومت به معنای آن است که این حکومت بهدرستی عمل نمیکند. حکومت وحدت ملی در خطوط قومی میان رییسجمهور پشتون و رییس اجرائیهی تاجیک تقسیم شده است؛ حکومت وحدت ملی بیشتر شبیه یک مصالحه است تا نمایش یک همبستگی.
کمیسیون مستقل انتخابات که ادعا میشد بر اساس خویشخوری و فساد تشکیل شده، تا هنوز اصلاح نشده است. در حقیقت کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی که پیشنهاداتش را برای اصلاح نظام انتخاباتی ارائه میکرد، کار خود را تقریباً یک سال بعد از [تشکیل حکومت وحدت ملی] آغاز کرد. از میان پیشنهادات این کمیسیون که در کل 11 مورد بود، تنها 7 مورد آن از سوی رییسجمهور قبول شد.
چیزی که مشروعیت حکومت وحدت ملی را بیشتر تخریب کرد، اعلام عمومی موجودیت شکاف در آن بود. در یک اجتماع بهخاطر بیان مخالفت رسمی، عبدالله عبدالله رییس اجرایئه، رییسجمهور افغانستان را یک شخص «نامناسب» خواند.
او ادعا کرد «در مدت سه ماه گذشته شما (رییس جمهور) وقت نداشتید که رییس اجرائیهی خود را حتا برای یک یا دو ساعت رودررو ملاقات کنید؟ برتری شما در چه است که وقت خود را بر آن مصرف میکنید؟ کسی که اخیراً دستهی حکومت وحدت ملی را سراسیمه کرده است، جنرال عبدالرشید دوستم معاون رییسجمهور است که اخیراً از حکومت خواست دست از تعصبات قومی که در حال پخش آن است، بردارد.
ضربالاجل برای حکومت وحدت ملی قبلاً پایان یافته است. این حکومت باید با پرواز جان کری به کابل و اعلام اینکه هیچ ضربالاجلی وجود ندارد و سالهای دیگری تا پایان کار حکومت وحدت ملی باقی مانده، نجات مییافت. در همین حال وضعیت در افغانستان حتا بیشتر از این پرمخاطره است. بر اساس گزارشها، حدود 35 درصد خاک افغانستان بهخصوص مناطق محروم تحت کنترل طالبان میباشند.
در حالیکه سوالات زیادی در مورد این مسائل مطرح است، این غیرقابل انکار است که مقامات از مشروعیت یافتن حکومت ملی در افغانستان که اکنون رو به نقصان است، لذت بردند. داعش بر افغانستان هجوم برده و چندین بمبگذاری و اعمال کوچکتر تروریستی را به شکل مکرر انجام داده است.
وضعیت اقتصادی در افغانستان تصویر روشنی ارائه نمیکند و نارضایتی از حکومت در میان گروههای قومی (بهعنوان نمونه، جنبش روشنایی) رو به افزایش است. این مساله مطمئنا باعث میشود که دستآوردهای حکومت وحدت ملی در نظر نیاید، هرچند که اندک موثریتی ممکن است داشته باشد.
تمدید قرار داد دوجانبهی امنیتی با امریکا حمایت جاری را از روی کاغذ به «عملیات حمایت قاطع» تضمین کرد. تعهد مجدد به ارزش 15.2 میلیارد دالر امریکایی در کنفرانس اخیر در بروکسل، از دستآوردهای دیگر حکومت وحدت ملی محسوب میشود.
ابتکارات منطقهیی بهشمول توتاپ و کاسا 1000 از جملهی اقدامات مثبت حکومت وحدت ملی میباشد. افغانستان قراردادهای دوجانبهی همکاریهای اقتصادی، استراتژیک، فرهنگی و سیاسی با بسیاری از همسایههای خود و فراتر از آن نیز امضا کرده است.
در سطح داخلی، حکومت وحدت ملی اخیراً خود را بهخاطر دستآوردهایش در گسترش قوانین عادلانه و حکومتداری محلی ستایش میکند. اجرای توافقنامهی صلح با حزب اسلامی حکمتیار یک پیشرفت غیرمترقبه محسوب میشود، هرچند عفو گلبدین حکمتیار، «قصاب کابل»، بسیاریها را پریشان و ناراحت کرد.
حکومت وحدت ملی در دو سال کار خود یک ائتلاف پریشان بود که در بسیاری زمینهها از آن عدم اعتماد و اطمینان تراوش میکرد. شکاف میان حکومت رو به گسترش است و با احساس روبهرشد محرومیت در فساد موجود و توسعهی ضعیف، جهان نیز از سرمایهگذاری در این کشور بیزار گردیده است.
به نظر میرسد مسیر پیشروی این حکومت همانند گذشتهی آن پر پیچوخم است؛ به این معنا که افغانستان مدتها قبل نشانهی پیشبینیپذیری را گم کرده است. تا زمان برگزاری انتخابات جدید ریاستجمهوری هنوز سه سال دیگر باقی مانده است. بسیاری از چیزها و در رأس آن تغییر در قانون اساسی هنوز بهدست نیامده است.
از لحاظ اقتصادی، در حالیکه کشور بالای ذخایر عظیم مواد طبیعی قرار گرفته است، سرمایهگذاریها در افغانستان به گِل خواهد نشست تا زمانیکه ناامنی در کشور وجود داشته باشد. در بعد اجتماعی، شکافهای اجتماعی در افغانستان مورد استفادههای شخصی قرار میگیرد تا اینکه از آن در جهت تقویت دموکراسی کار گرفته شود.
بهطور کلی، ساختارهای دموکراتیک، روندها و آیینهای آن در افغانستان اعتماد اندکی را القا میکند. در حالیکه مطمئنا معقول نیست توقع موفقیت فوری دموکراسی و حاکمیت قانون را در کشوری داشته باشیم که بهواسطهی دههها جنگ و منازعه تخریب شده و هنوز هم از تحولات منطقهیی و شرارت دوجانبه در حکومت وحدت ملی متاثر است، [با اینهم] افغانستان فرصتی را بهدست آورده بود که باید میکانیزمها و تکنیکهای حکومتداری را اصلاح و پالایش میکرد. حالا وقت آن است که رهبران سیاسی در افغانستان در راستای وحدت جامعه عمل کنند و فرصتهای بیشتری را ایجاد کنند تا مبادا این فرصت برباد شود و افغانستان در منازعه و جنگ دائمی باقی بماند.
The Asian Age / Chayanika Saxena
مترجم: قدرت احمدی