زندگی، عقیده و جهاد نیست
ایدیولوژیِ سیاسیِ فروکاستگراییِ که زندگی را همارزِ «عقیده و جهاد» تفسیر میکند، نه «آگاهی و به رسمیت شناختنِ دیگری»، ارمغانی جز بدی و کشتار ندارد. گولِ عقایدِ میراثی و کهنه را که باور و ارزشهای قبیلهای-عربی را حق مطلق تلقی میکند، نخورید. زندگی، عقیده و جهاد نیست، بردباری، درکِ دیگری و به رسمیت شناختنِ تفاوتها و چندگانگیها و چندگونگیهاست. زندگی، نان و امنیت و سرپناه و آموزش است. آن تفکر ملا نصرالدینیِ که عقیده و باورِ خود را حقِ تمام میپندارد و عقیدهیِ دیگری را باطلِ مطلق، از ریشهی کینتوز، ضدمدنی و ستمگرانه است. باورِ دینی، امر شخصی است. کشاندنِ این امر شخصی به فضایِ نظامِ سیاسی، نه تنها به معنوی شدنِ نهاد سیاسی نمیانجامد و ریشههای ستم را سست نمیکند، بلکه آن را از معنویت تهی نموده و جامعه را به جنگ و خشونت و ستمگری و قساوت میکشاند.