سایکی – جک اندرو
مترجم: جلیل پژواک
وقتی واژه «مسری» یا «واگیر» را میشنویم، ذهنمان بلافاصله به یاد ویروسها و باکتریهایی میافتد که از طریق سرفه و عطسه پخش میشوند. ما از منظر زیستشناسی به ویروس و واگیری نگاه میکنیم اما واگیری و سرایت به گسترش و پخششدن میکروارگانیسمها محدود نمیشود. شواهد علمی روزافزون نشان میدهد که حالات ذهنی درونی ما، از جمله احساسات و عواطف ما، نیز ممکن است به لحاظ اجتماعی مسری و انتقالپذیر باشند. شناختن ماهیت و پویاییهای «واگیری عاطفی» در برجستهکردن تأثیر تعاملات اجتماعی بر آسایش ما بسیار مهم است. در رشتهای که من مشغول تحقیق هستم ــ رشد و نموی بزرگسالان ــ این یک نگرانی خاص بهشمار میرود: حدود 75 درصد تمام عوارض و مشکلات روانی قبل از 24 سالگی شروع میشود و نوجوانان بهخصوص، از هم سن و سالان متأثر میشوند. بررسی اینکه خلقوخوی از یک شخص چگونه به شخص دیگری سرایت میکند، میتواند به ما در داشتن درک بهتر از آغاز و چگونگی پیشرفت بیماریهای روانی کمک کند.
در سال 1948 ساکنان «فرامینگهام»، شهری در ایالت ماساچوست ایالات متحده، برای شرکت در یک مطالعه بزرگ دعوت شدند. این مطالعه در ابتدا برای درک بهتر دلایل بیماریهای قلبی تنظیم شده بود. با اینحال، چند دهه از آنزمان گذشته و دو محقق متوجه پتانسیل بینظیر و استفادهنشده مجموعه دادههای این مطالعه شدهاند. مطالعه اصلی علاوه بر بررسی بیماریهای قلبی، اطلاعاتی در مورد علائم افسردگی مانند کجخلقی و ناامیدی نیز جمعآوری کرده بود و در آن از افراد خواسته شده بود تا نام دوستان و اعضای خانواده خود را بگیرند. این یعنی در سال 2012 محققان توانستند شبکه اجتماعی (با social media اشتباه نشود) کل شهر فرامینگهام را نقشهبرداری کنند ــ تا پیگیری کنند که کدام افراد با دوستان و خانواده خود وقت میگذرانند ــ و سپس بررسی کنند که آیا شدت علائم افسردگی در بین دوستان ارتباطی به هم دارد یا خیر.
آنها با استفاده از مدلهای ریاضی پیچیده، نشان دادند که ساکنان شهر فرامینگهام اگر یک دوست نزدیکشان دارای علائم افسردگی باشد، آنها نیز به احتمالا بسیار بالا دارای این علائم هستند. آنچه بیشتر باعث تعجب میشود این است که محققان نشان دادند که تأثیر این علائم در حدی است که اگر دوستِ دوستِ دوست شما افسرده باشد، احتمال ابتلای شما به افسردگی را افزایش میدهد. آنچه جالب بود این است که فقط کجخلقی نیست که بین دوستان پخش میشود: الگوی مشابهی در مورد سطح شادی افراد نیز دیده شده است.
آنچه ما نمیتوانیم تنها از این یافتهها بدانیم این است که آیا دلیل این پدیده سرایت واقعی است یا صرفا «هوموفیلی»، پدیدهای که در آن افراد مشابه به سمت یکدیگر کشیده میشوند، همان قضیه «کبوتر با کبوتر باز با باز.» محققان این مسأله را با پیگیری تغییرات خلقوخوی افراد در طول زمان مورد بررسی قرار دادند و در نهایت دریافتند که افسردگی و خوشحالی حتا وقتی شباهت خلقوخوی افراد را از ابتدا در نظر بگیریم، واقعا مانند یک بیماری مسری پخش میشود. این یعنی خلقوخوی شما به معنای واقعی کلمه از خلقوخوی اطرافیانتان متأثر میشود.
برخی پژوهشها نشان میدهد که این اثر در مورد شادی، قویتر از کجخلقی است: یک پژوهش در سال 2010 گسترش خلقوخوی افراد را طی چند سال در شهر فرامینگهام مدلسازی کرد و دریافت که واگیری خلقی مثبت تأثیر بسیار طولانیتری نسبت به واگیری خلقی منفی دارد. این با ایده «خنده مسری» مطابقت دارد: وقتی ما میبینیم یا میشنویم کسی میخندد، این احتمال که خودما نیز به خنده بیفتیم، بسیار بالا است. در پژوهش دیگری که در سال 2006 انجام شد، محققان از مردم خواستند درحالیکه درون یک اسکنر مغز دراز کشیدهاند، به صداهای مختلف گوش دهند. برخی از این صداها مثبت بود، مانند صدای خنده و برخی دیگر منفی بود، مانند صدای جیغ. هر دو نوع صداها باعث شد ناحیهای از مغز که مسئول حرکتدادن ماهیچههای صورتمان است، فعال شود. با اینحال، این فعالیت مغز با شنیدن صداهای مثبت مانند خنده بسیار قویتر از فعالیت آن هنگام شنیدن صداهای منفی بود؛ امری که نشان میدهد صداهای مثبت بسیار مسریتر از صداهای منفی است.
خلقوخو میتواند در بین نوجوانان مکتبی نیز پخش شود. در پژوهشی که در سال 2015 انجام شد، محققان دریافتند که هم خوشحالی و هم علائم افسردگی میتوانند از طریق شبکههای اجتماعی دوستان مکتبی گسترش یابند. علاوه براین، آنها دریافتند که داشتن چندین دوست که مرتبا خلقوخوی مثبت را تجربه میکنند، در واقع خطر ابتلای نوجوانان به افسردگی را کاهش میدهد. برای کسانی که از قبل افسردگی داشته باشند، داشتن دوستان خوشحال و دارای روحیه مثبت، احتمال بهبودیشان را طی یک دوره شش تا 12 ماهه افزایش میدهد.
واگیری عاطفی در این سن شگفتآور نیست: نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان کمتر توانایی کنترل احساسات خود را دارند و بیشتر از بزرگسالان تحت تأثیر هم سن و سالان خود قرار میگیرند. آسیبپذیری نوجوانان نسبت به واگیری عاطفی، تأثیراتی را که دوستیها میتواند بر آسایش ذهنیشان داشته باشد، تقویت میکند. تقویت دوستیهای خوب و مثبت باید کانون تمرکز هرگونه مداخلهای باشد که هدف آن کاهش خطر بروز افسردگی یا کجخلقی در جوانان است.
این روزها بسیاری از تعاملات اجتماعی ما از طریق انترنت صورت میگیرد و شبکههای اجتماعی آنلاین ما نیز سایتهای واگیری عاطفی هستند. در سال 2014 آزمایشی در مقیاس بزرگ روی تقریبا 700 هزار کاربر فیسبوک انجام شد. پژوهشگران شرکت فیسبوک و «دانشگاه کرنل» در نیویورک مطالبی را که کاربران فیسبوک در «نیوزفید» خود میدیدند، بدون اینکه بدانند تغییر دادند. آنها تصمیم گرفتند که این کاربران یا پستهای مثبت کمتر یا پستهای منفی کمتری را در فیدشان ببینند. وقتی کاربران پستهای مثبت کمتری را نسبت به معمول مشاهده کردند، کمتر پستهای مثبت و بیشتر پستهای منفی خود را منتشر کردند. برعکس این الگو در مورد کاربرانی صدق کرد که کمتر از حد معمول در معرض پستهای منفی قرار گرفتند.
اثرات رویدادها از طریق سرایت آنلاین حتا میتواند به افراد در مکانهای دور منتقل شود. دانشمندان «دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو»، «دانشگاه ییل» و شرکت فیسبوک در مطالعهای که در سال 2014 روی میلیونها کاربر فیسبوک طی یک دوره سهساله انجام شد، به بررسی چگونگی تأثیر آبوهوا بر نوع محتوا و مطالب پستشده این کاربران در فیسبوک پرداختند. در روزهای بارانی تعداد پستهای مثبت کاهش یافت و تعداد پستها منفی افزایش یافت. این دادهها به ما اینرا میگوید که کاربران وقتی هوا بد باشد استاتوسهای منفی بیشتری را پست میکنند، که دریافت خیلی شگفتآوری نیست. با اینحال محققان دریافتند که بارش باران در یک شهر، بر ماهیت پستهای دوستان فیسبوکی که در شهر دیگری زندگی میکنند که باران نیست، نیز تأثیر میگذارد. آنها دریافتند هر کاربری که در شهری زندگی میکند که در آن باران میبارد و در نتیجه پست منفی در فیسبوک میگذارد، بیان عاطفی یک یا دو دوست فیسبوکیاش را که در شهر دیگری زندگی میکنند که در آن از باران خبری نیست، متأثر میکند.
اینکه ما از خلقوخوی یکدیگر متأثر میشویم میتواند دلایلی داشته باشد؛ وقتی ما عواطف دیگران را میبینیم یا دربارهی آن میخوانیم، آماده میشویم تا خودمان آن عواطف را احساس کنیم. این میتواند به ارتباط اجتماعی ما کمک کند، اما وقتی پای کجخلی در میان باشد، میتواند مشکلساز نیز باشد. همچنین ممکن است ما در مواقع خاصی از واکنشهای عاطفی دیگران برای تنظیم واکنشهای خودمان از طریق فرآیندی موسوم به «ارزیابی اجتماعی» استفاده کنیم؛ به این معنا که ما به واکنش و رفتارهای دیگران نگاه میکنیم تا متناسب با آن رفتار کنیم یا احساسات خود را بروز دهیم.
یکیدیگر از دلایل احتمالی واگیری عاطفی «نشخوار فکری مشترک» است. این پدیده وقتی اتفاق میافتد که ما مشکلات یا احساسات ناخوشایند خود را با شخص دیگری شریک میکنیم، بدون اینکه راهحلی ارائه دهیم یا راهحلی ارائه دهد. صحبت با عزیزانمان در مورد مشکلاتمان میتواند مفید باشد، اما شریککردن احساسات یا صحبت در مورد مشکلاتمان با یک شخص دیگر، اگر بیش از حد روی چیزهای منفی تمرکز کنیم، میتواند به اضطراب یا کجخلقی برای هردویمان منجر شود.
مطالعهی شگفتآوری که در سال 2012 در هالند انجام شد، نشان میدهد که ممکن است احساسات حتی از طریق بوی عرق افراد منتقل شود. محققان «دانشگاه اوترخت»، در این مطالعه زنان را در معرض بوی عرق مردانی قرار دادند که تازه کلیپ و فیلم ترسناک یا منزجرکننده تماشا کرده بودند. از این زنان که نادانسته بوی عرق مردان را استشمام میکردند، خواسته شد یک برنامه کمپیوتری را کار کنند. محققان حالت چهره آنان را ثبت میکردند. زنانی که در معرض بوی عرق مردانی قرار گرفته بودند که فیلم ترسناک دیده بودند، بیشتر از همه احتمال داشت چشمانشان را به حالت وحشتزده باز کنند، در حالیکه زنانی که در معرض بوی عرق مردانی قرار گرفته بودند که فیلم منزجرکننده دیده بودند، بیشتر احتمال داشت که چهرهی شان حالت بیزاری را به خود بگیرد. این نشان میدهد که اطلاعات مربوط به برخی احساسات ــ ترس و انزجار ــ تا حدودی میتواند از طریق بوی و بینی منتقل شود.
واگیری مسلما بیش از یک پدیده بیولوژیک است. واگیری عاطفی برخلاف شیوع ویروسها لزوما چیز بدی نیست. هرچند برخی از جنبههای کجخلقی ممکن است مسری باشد، خوشحالی و شادمانی نیز مسری است و شاید حتی بیشتر از کجخلقی. دانستن اینکه کجخلقی میتواند در دایره دوستان یا نزدیکان آدم پخش شود، پیامدهای مهمی در نحوه رفتار ما خواهد داشت. در سطح شخصی و فردی این میتواند بر نگاه ما به اینکه با چه کسی میخواهیم وقت خود را سپری کنیم، تأثیر بگذارد. در مقیاس بزرگتر، این میتواند رهبران و مدیران را ترغیب کند تا از نگرش و طرز فکر مثبت الگو گرفته و نوع هنجارهایی را که بین تیمشان برقرار است، مدنظر داشته باشند. و سرانجام، واگیری عاطفی میتواند به طرح مداخلاتی برای کمک به خوبی و رفاه افراد کمک کند. به نظر میرسد سرمایهگذاری روی روابط اجتماعی مثبتمان باعث کاهش احتمال ابتلا به افسردگی میشود و میتواند تأثیر مثبت قابلتوجهی بر شبکههای اجتماعیمان نیز داشته باشد. داشتن و تقویت دوستیهای مثبت نهتنها باعث باعث بهبود سلامت روان ما میشود، بلکه میتواند به نفع سلامت روان دیگران نیز باشد.