صحبتهای امرخیل با اعضای تیم داکتر اشرف غنی و کارمندان محلی کمیسیون را یکبار دیگر با دقت شنیدم. فکر میکنم دیگر سوالی در مورد اینکه این روند ملی به گونهی سازمان یافته توسط امرخیل و تیم دکتر غنی اغوا شده است، وجود ندارد.
در این گفتوگوها مراکز رایدهی که در آن امکان برنده شدن عبدالله بوده است، به امر اسیستانت امرخیل بسته شدهاند. اسیستانت امرخیل امر میکند که در فلان منطقه صندوقها را به کوه ببرید و پُر کنید. امرخیل به عضو ارشد تیم دکتر غنی امر میکند که از مجالس اشرف غنی برآید و عملاً کار کند. امرخیل به یک عضو ارشد تیم دکتر اشرف غنی میگوید، والی غزنی همکار است، ولی در مورد قوماندان امنیهی غزنی تشویش دارد و باید با وی صحبت شود. کارمندان کمیسیون به امر امرخیل به خاطر وابسته بودن به یک قوم برطرف میشوند و… جالب است امرخیل با اعضای تیم دکتر غنی قسمی صحبت میکند که گویی ریس کمپاین باشد.
روندی که به خون جگر و با قربانیهای بیشمار به راه انداخته شده بود تا مسیر آیندهی افغانستان را تعیین کند، بیشرمانه قربانی خواستههای شخصی باصلاحیتترین مسئول کمیسیون انتخابات و یکی از تیمهای انتخاباتی شده است. دهها نفر ملکی و نیروهای امنیتی قربانی شدند، احساسات میلیونها افغان جریحهدار شد و آیندهی ثبات افغانستان را به مخاطره کشاند. این کار خیانت ملی است!!!
من فکر میکنم که خواست دکتر عبدالله مبنی بر تعلیق وظیفهی امرخیل نمیتواند این معضل را پایان بخشد. امرخیل باصلاحیتترین مقام کمیسیون انتخابات است و از دید من، این انتخابات به گونهای که برگزار شده، غیرمشروع بوده و اصلاح کردن آن ناممکن است.
من نمیدانم که دکتر اشرف غنی همین لحظه چه فکر میکند، ولی من اگر جای او بودم، همین لحظه کنفرانس مطبوعاتی میگرفتم، از مردم افغانستان معذرت میخواستم، اعضای تیمم را که این تقلب سازمان یافته را با امرخیل سازمان دادهاند، به سارنوالی معرفی میکردم و پیروزی دکتر عبدالله را برایش تبریک میگفتم. اگر به جای دکتر عبدالله بودم، هیچ چیزی کمتر از پیروزی ادعا نمیکردم. شاید یکی از راههای حل، انتخاباتِ دوباره در فضای بهتر باشد که نمیدانم چقدر ممکن است.