گاهی سوال‌مان غلط است

از هنگامی که روشن شد، تقلبی گسترده نتیجه‌ی انتخابات را تغییر داده، معترضان پیوسته با این فکر درگیر بوده‌اند که چه بکنند. از همان ابتدا، این سخن مطرح شد که اگر به خواست معترضانِ به تقلب پاسخی معقول داده نشود، آنان تمام گزینه‌ها برای مقابله با تقلب را روی میز نگه خواهند داشت. اکنون ظاهرا عده‌ای از معترضان به این نتیجه رسیده‌اند که تنها گزینه‌ی باقی مانده برای آنان برگرفتن روی‌کردی خشونت‌آلود است. هر لحظه هم بر تعداد کسانی که این‌گونه فکر می‌کنند، افزوده می‌شود. در این میان، معترضانی که آماده‌ی به‌کار گرفتن خشونت هستند، می‌دانند که کنترول کردن دامنه‌ی خشونت آسان نیست و معلوم نیست که وقتی آتش در جنگل افتاد، کار به کجا خواهد رسید. به همین خاطر، این معترضان سعی می‌کنند ذهن مردم را در این مورد روشن کنند که اگر آتش خشونت شعله‌ور شد و پی‌آمدهای سنگینی داشت، مسئولیت ماجرا با کیست.

به نظر من پرسش «مسئولیت با که خواهد بود؟»‌ تنها در سطح یک گفت‌و‌گوی تحلیلی-پرسشی معقول و مشروع است. به این معنا که اگر کسی بخواهد در تحلیل یک وضعیت کسی را پیدا کند که مسئول به میان آمدن چنان وضعیتی است، طرح کردن چنین پرسشی صحیح است. اما این پرسش که «چه کسی مسئول است؟» از نظر مردمی که قربانی خشونت خواهند شد، پرسشی تقریبا نامربوط است. مشکل بتوان کسی را یافت که بر ویرانه‌ی شهر خود بنشیند و خطاب به کسی که آن شهر را به آتش کشیده، بگوید:

«من درکت می‌کنم؛ تو حق داشتی شهر را به آتش بکشی».

کثیری از کسانی که در کشور ما تمایلی به مبارزه‌ی مدنی نشان می‌دهند، خیال می‌کنند که مبارزه‌ی مدنی از جهت «کارآمدی» خود مطلوب است. اما واقعیت آن است که مبارزه‌ی مدنی در متن یک پروژه‌ی کوتاه‌مدت کارآمدی چندانی ندارد. آن‌چه مبارزه‌ی مدنی را مهم می‌سازد، کارآمدی‌اش به عنوان یک ابزار کوبنده‌ی مقطعی نیست. اهمیت مبارزه‌ی مدنی در احترامی است که مبارزان به زند‌گی و امنیت مردم می‌گذارند. مبارزه‌ی مدنی تلاشی است برای آوردن تغییر از راه‌های کم‌هزینه‌تر و مطمئن‌تر برای مردم‌، وگرنه، آن‌چه فورا می‌تواند معادلات قدرت در جامعه را تغییرهای جهشی بدهد، کلاشینکوف است و نه مبارزه‌ی مدنی. این تصور هم که ما تا جایی مدنی می‌مانیم که حقی پامال نشده باشد، تصوری خطا از مبارزه‌ی مدنی است. مبارزه‌ی مدنی همواره با قبول این فرض همراه است که حقی یا حقوقی پامال شده است. با این حساب، این سخن که ما خشونت می‌کنیم؛ چون پامال شدن حق ما چنین جوازی به ما داده است، از منظر مبارزه‌ی مدنی به هیچ‌ روی سخن موجهی نیست. این پرسش که مسئول اصلی کیست، ما را از توجه به مسئولیت‌های خودمان بی‌نیاز نمی‌کند.