دوم نوامبر برابر بود با بیستمین سالروز ورود اولین فضانوردان به ایستگاه فضایی بینالمللی. این زیستگاه مدارگرد 20 سال میشود پیوسته تحت اشغال انسانها بوده است. بیست سال بودن در فضا، ایستگاه فضایی بینالمللی را به «آزمایشگاه طبیعی» ایدهآل برای درک عملکرد جوامع در خارج از سیارهی زمین تبدیل کرده است.
ایستگاه فضایی بینالمللی پروژه مشترک 25 آژانس و سازمان فضایی است. این ایستگاه میزبان 241 خدمه و چند توریست از 19 کشور جهان بوده است. این رقم 43 درصد کل افرادی است که تاکنون در فضا سفر کردهاند.
با توجه به اینکه بشر در نظر دارد در مأموریتهای فضایی آیندهاش به ماه و مریخ برود، مهم است بدانیم که آدمها در محیطهای دوردست، خطرناک و محصور، جایی که راه آسانی از آن برای بازگشت به خانه وجود ندارد، به چه چیزی برای زندگی و پیشرفت نیاز دارند.
تاریخچهی مختصر زیستگاههای مداری
اولین ایستگاه فضایی بشر با نام «Brick Moon» یا «ماه آجری» یک ایستگاه فضایی خیالی در رمانی از ادوارد اورت هیل بود که در سال 1896 منتشر شد. داخل آن 13 حجره کروی قرار داشت.
در سال 1929، هرمان نوردونگ یک ایستگاه فضایی چرخمانند را که برای ایجاد جاذبه «مصنوعی» میچرخید، نظریهپردازی کرد. این چرخِ چرخان در دهه 1950 مورد توجه دانشمند موشک، ورنر فون براون قرار گرفت و در فیلم کلاسیک تولید سال 1968 با نام «2001، ادیسه فضایی» به نمایش درآمد.
اما ایستگاههای فضایی واقعی کروی یا چرخمانند نه، بلکه استوانه هستند.
اولین ایستگاه فضایی واقعی، «سالیوت 1» از اتحاد جماهیر شوروی در سال 1971 بود که به دنبال آن شش ایستگاه فضایی دیگر در قالب «برنامه فضایی سالیوت» ساخته شد. ایالات متحده اولین ایستگاه فضایی خود را با نام Skylab در سال 1973 به فضا پرتاب کرد. تمام این ایستگاهها ساختارهای لولهایشکل داشتند.
ایستگاه فضایی «میر» شوروی که در سال 1986 پرتاب شد، اولین ایستگاهی بود که یک هسته مرکزی داشت که سایر ماژولها بعدا به آن اضافه میشدند. میر هنوز در مدار بود که اولین ماژولهای ایستگاه فضایی بینالمللی در سال 1998 پرتاب شدند.
میر در سال 2001 هنگام پایینآمدن به سمت زمین و سقوط در جو از هم پاشید. آنچه از آن باقی ماند احتمالا از عمق 5 هزار متری آب در قعر اقیانوس آرام سر درآورد.
ایستگاه فضایی بینالمللی از 16 ماژول تشکیل شده است: 4 روسی، 9 امریکایی، 2 جاپانی و 1 اروپایی. از داخل، اندازه این ایستگاهها به اندازه یک خانه پنجخوابه است که در آن مرتبا شش خدمه به طور همزمان برای 6 ماه خدمت میکنند.
خوگرفتن با فضا
سفر یوری گاگارین به دور زمین در سال 1961 ثابت کرد که انسانها میتوانند در فضا زنده بمانند. اما زندگی در فضا طور دیگری است.
ایستگاههای فضایی امروزی برای تأمین نیروی جاذبه نمیچرخند. در ایستگاههای فضایی امروزی سمت بالا و پایینی وجود ندارد. اگر جسمی را رها کنید، شناور باقی میماند. فعالیتهای روزمره مانند نوشیدن یا شستوشو نیاز به برنامهریزی دارد.
نقاط «جاذبه» در سراسر ایستگاه فضایی به شکل جاپا یا جادست، تسمه، سنجاق و نقاط «چسبنده» وجود دارد که برای نگهداشتن افراد و اشیا استفاده میشود.
در ماژولهای روسی، سطوح روبه زمین («پایین»)، رنگ سبز زیتونی دارند درحالیکه دیوارها و سطوح پشت به زمین («بالا») رنگ بژ دارند. این رنگها به خدمه کمک میکند تا جهتیابی کنند.
رنگ اهمیت دیگری نیز دارد. برای مثال، اسکایلب آنقدر کمرنگ بود که فضانوردان با خیرهشدن به کارتهای رنگی که برای تنظیم دوربین فیلمبرداریشان استفاده میشد، سعی میکردند یکرنگی و یکنواختی محیط ماژول را بشکنند.
در فیلمها ایستگاههای فضایی اغلب زیبا و تمیز هستند. واقعیت اما بسیار متفاوت است.
ایستگاه فضایی بینالمللی بدبو، پرسروصدا، نامرتب و به همریخته و پر از سلولهای مرده و ریخته پوست است. این ایستگاه مانند یک خانه مشترک است که در یک وضعیت بسیار بد قرار دارد. خانهای که از آن نمیتوانید بیرون شوید، تا وقتی آنجا هستید باید تماموقت کار کنید و هیچیک از اعضای آن نمیتوانند شب خواب راحتی داشته باشند.
اما برخی مزیتها هم دارد. ماژول کوپولا بهترین منظرهی قابلدسترسی برای انسانها را دارد؛ یک منظره 180 درجهای از زمین که درست زیر پایتان درحال حرکت است.
«ریزجامعهای در جهانی کوچک»
در گزارشی از سال 1972 زیستگاههای فضایی «جهان کوچک» نامیده شدهاند، جایی که خدمه در آن برای بیان هویت خود از انواع اشیا استفاده میکنند. فضای دیوارهای ایستگاه مانند جیب یخچال خانهی شماست، جایی که پر از وسایل شخصی و گروهی خدمه است.
در ماژول زوزدا، شمایلهای ارتدکس و تصاویر قهرمانان فضایی مانند کنستانتین تسیولکوفسکی و گاگارین نوعی حس تعلق و ارتباط با خانه را برای خدمه ایجاد میکند.
غذا نقش معناداری در پیوندها و رابطهها بین خدمه ایستگاه ایفا میکند. آداب و رسوم شریککردن غذا، جشنگرفتن تعطیلات و جشن تولد به ایجاد رفاقت بین خدمهها که از فرهنگها و ملتهای مختلف میآیند کمک میکند.
زندگی در ایستگاه فضایی ساده نیست. در سال 2009 توالتهای این ایستگاه برای مدت کوتاهی به منبع اختلاف بینالمللی تبدیل شد زیرا در روی زمین تصمیم گرفته شده بود که خدمه روسی از توالت و تجهیزات ورزشی امریکایی استفاده نکند.
در این «ریزجامعه»، تکنولوژی فقط برای کارکردن نیست، بلکه در انسجام اجتماعی نیز نقش دارد.
آیندهی زندگی در فضا
هزینهی گرداندن ایستگاه فضایی بینالمللی بسیار گران است. هزینههای ناسا به تنهایی به 3 تا 4 میلیارد دالر در سال میرسد و بسیاری معتقدند که ایستگاه فضایی بینالمللی ارزش این مقدار هزینه را ندارد. ایستگاه فضایی بینالمللی بدون سرمایهگذاری تجاری بیشتر، ممکن است در سال 2028 از مدار خارج شود و برای پیوستن به میر به کف اقیانوس فرستاده شود.
مرحله بعدی زندگی در ایستگاه فضایی احتمالا در مدار ماه رخ میدهد. پروژه «دروازه ماه» که توسط گروهی از آژانسهای فضایی به رهبری ناسا به راه انداخته شده است، کوچکتر از ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد بود و خدمه هربار فقط یک ماه در آن زندگی خواهند کرد. ماژولهای آن که براساس مدل ایستگاه فضایی بینالمللی است، قرار است که در دهه آینده به مدار ماه پرتاب شود.
در طرح اولیه زیستگاه برای این پروژه چهار کابین قابلارتقا برای خدمه در نظر گرفته شده است تا فضای بیشتری را در اختیار آنها قرار دهد. اما جاهای خواب، ورزش، توالت و غذاخوری همه به هم نزدیکترند.
از آنجا که خدمه ایستگاه فضایی بینالمللی دوست دارند نمایشهای تصویری بداهه ایجاد کنند، ممکن است پیشنهاد کنیم که فضاهایی برای چنین نمایشها در زیستگاههای فضایی نسل بعدی اختصاص داده شود.
در فرهنگ عامه، ایستگاه فضایی بینالمللی به سورتمه سانتا تبدیل شده است. در سالهای اخیر والدین سراسر جهان فرزندان خود را در شب کریسمس بیرون میبرند تا ایستگاه فضایی بینالمللی را بالای سر خود در آسمان مشاهده کنند.
ایستگاه فضایی بینالمللی فرهنگ فضایی قرن 20 و 21 را شکل داده است، که نمادی از همکاری بینالمللی پس از جنگ سرد است. اما این ایستگاه هنوز چیزهای زیادی برای آموختن به ما درباره نحوه زندگی در فضا دارد.