روایت زنانه؛ اگر طالب هم نیاید، نبود تشناب‌های عمومی زنان را خانه‌نشین می‌کند

روایت زنانه؛ اگر طالب هم نیاید، نبود تشناب‌های عمومی زنان را خانه‌نشین می‌کند

عطیه مهربان

در بیست سال گذشته، جامعه جهانی میلیاردها دالر به افغانستان کمک کرد که یک بخش بزرگ آن به زنان اختصاص داده شده بود. حالا اما بعد از سپری شدن دو دهه و مصرف میلیون‌ها دالر، در کنار پابرجایی خشونت‌های خانوادگی و اجتماعی، زنان حتا از نبود تشناب در سطح شهر، ادارات کاری، مکاتب و دانشگاه‌ها شکایت می‌کنند. دسترسی به تشناب در سطح شهر، در وسط جاده‌ها و بزرگ‌راه‌ها، داخل ادارات کاری، مکاتب و دانشگاه‌ها از حقوق اولیه شهروندان یک کشور است.

روزنامه اطلاعات روز در گزارش چند روز قبل خود در آستانه روز جهانی همبستگی زنان، به نبود تشناب‌های زنانه در سطح شهر پرداخت و این مسأله سبب شد زنان زیادی از خاطرات تلخ‌شان در این مورد بنویسند. پزشکان توصیه می‌کنند که یک فرد بالغ در یک شبانه‌روز باید ۶-۸ بار ادرار کند. نگهداشتن ادرار نیز عوارضی را مانند بی‌اختیاری در ادرار، درد در قسمت تحتانی شکم، عفونت معده، عفونت کلیه، پریشانی ذهن، درد در هنگام تخلیه ادرار، تب، سنگ کلیه، کیست کلیه و درد در هنگام رابطه جنسی ایجاد می‌کند.

چند روز قبل شخصی روایتی در این مورد از همکارش تعریف کرد که من را شوکه ساخت. همکار او در موتر کارکنان دفتر زمانی‌که در منطقه ده افغانان در ترافیک می‌ماند و هیچ راهی برای ادرار کردن پیدا نمی‌کند، بی‌اختیار ادرارش می‌ریزد. او دوباره به خانه برمی‌گردد و دیگر هرگز به کارش برنمی‌گردد. چون او مجبور به کاری شده بود که در جامعه افغانستان شرم بزرگی است.

در کنار این، پریود نیز برای زنان شاغل دردسرهای خودش را خلق کرده است. در تشناب‌های بسیاری از ادارات دولتی، مکاتب و دانشگاه‌ها زباله‌دانی وجود ندارد. زنان در دوران قاعدگی مجبورند از این چند گزینه یکی را انتخاب کنند: اول، نوار بهداشتی را در جریان روز تبدیل نکنند. دوم، نوار بهداشتی ملوث خود را داخل یک خریطه در دستکول خود بگذارند و به خانه ببرند. سوم، در جریان قاعدگی به کار و درس نروند.

نظر به توصیه پزشکان، نواربهداشتی/پد باید هر چهار ساعت بعد تبدیل شود. در غیر آن بو و آلودگی آن سبب حس و بوی بد و مشکلات در اندام جنسی زنان می‌شود. سالانه در روز جهانی بهداشت قاعدگی من تلاش می‌کنم مطلبی در فیسبوکم در این مورد بنویسم تا زنان دیگر نیز جسارت کنند و در این مورد حرف بزنند اما این موضوع هنوز برای اکثریت مطلق زنان حتا زنان باسواد، تابو است و این را از میزان پرداختن زنان به این مسأله به درستی می‌شود فهمید.

من دوره لیسانس را در دانشگاه بدخشان تمام کردم. مدت چهار سالی که من در آن دانشگاه بودم به تشناب دسترسی نداشتیم. دروازه تشناب‌ها قفل بود. ما در نهایت ناگزیر به خانه‌های اطراف دانشگاه می‌رفتیم. اما همسایه‌ها نمی‌توانستند به چند هزار دختر این امکان را فراهم کنند. دانشجویان زیادی مجبور می‌شدند در دوران قاعدگی به دانشگاه نیایند و یا زمانی‌که نیاز به تشناب پیدا کنند درس را ترک کنند و به خانه‌های‌شان بروند. آن‌ها مجبور می‌شدند گاهی یک ساعت و بیشتر از آن را با نیاز شدید به تشناب تحمل کنند.

ریاست‌های جندر در ادارات دولتی جهت حمایت از زنان ایجاد شده‌اند اما به‌دلیل بی‌باوری مسئولان و کم‌جرأتی زنان، این ادارات به‌جای دخیل‌شدن در تدوین پالیسی‌ها، مقررات و قوانین، به‌عنوان ناظر در امتحان بست‌های پایین‌رتبه‌ی ادارات تنزیل یافته و سالانه نیز از روز زن و مادر تجلیل می‌کنند. این ادارات حتا قادر نشده اند به مشکلات زنان در هنگام پریود و یا دسترسی‌شان به تشناب کاری کنند.

در تمامی دنیا شهروندان مالیه می‌دهند و در بدل آن دولت حداقل به آنان خدمات اولیه زندگی را فراهم می‌کند. زنان افغانستان نیز به دولت مالیه می‌دهند و حق دارند خدمات دریافت کنند. این‌که زنی هنوز به‌خاطر نبود تشناب از درس خود عقب بماند، کارش را از دست بدهد و به امراض جدی دچار شود، قابل پذیرش نیست.

در افغانستان، تبعیض در مقابل زنان به حدی سیستماتیک و نهادینه شده است که حتا خود زنان بخشی از آن را به‌عنوان یک وضعیت طبیعی قبول کرده‌اند. برای مثال، اکثریت زنان هنوز از حمل داشتن خجالت می‌کشند، حرف‌زدن در مورد پریود برای‌شان تابو است و بکارت ساحت غیرقابل گفت‌وگوست. مهم‌ترین مسئولیت نهادهای حامی زنان و بخش‌های جندر در ادارات، آشتی‌دادن زن با بدن و بیولوژی‌اش است. حتا مادران باسواد و شاغل نیز در مورد طرز رسیدگی به پریود به دختران‌ جوان‌شان چیزی نمی‌گویند و در مکاتب نیز در این مورد حرف زده نمی‌شود. تنوع بکارت و عدم فهم مردم در برابر آن، سبب می‌شود سالانه ده‌ها دختر به کام مرگ بروند و صدها دختر دیگر هرگز به زندگی عادی برنگردند.

حکومت مسئولیت دارد به مردم خدمات ارائه کند. رسانه‌ها مسئولیت دارند در این مورد روشنگری کند و هر شخص باسواد جامعه مسئول است تا جایی‌که می‌تواند در این مورد کار کند. این بسیار تأسف‌بار و ناراحت‌کننده است که زنان افغانستان هم‌زمان با این‌که با تفکر زن‌ستیز در داخل نظام (که نمونه‌اش منع ترانه‌خوانی دختران است) مبارزه می‌کنند، یک طرف برای حفظ دست‌آوردهای نظام در گفت‌وگوهای صلح بایستند و همچنان برای نبود تشناب و سهولت در هنگام پریود، اعتراض کنند.