هرچند هنوز جزئيات توافقنامهی امضاشده بين دو نامزد مشخص نيست؛ اما نفس امضاي چنين سند مكتوبي در شرايط بحراني كنوني را ميتوان گام بلندي براي عبور از بحران سياسي در افغانستان تلقي كرد.
از لحن و فحواي كلام نامزدان مشخص بود كه اين توافقنامه صلاحيت و اختيارات رييس اجرايي را مشخص كرده است، چيزي كه تاكنون مانع عمدهی پيشرفت مذاكرات بين دو نامزد بود.
با آنكه توافق بر سر جزئيات اين سند، كار سختي را از هردو نامزد و هردو تيم ميطلبد، اما اشارههاي نامزدان به مواردي چون وضعيت سوريه و عراق و گذشتهی افغانستان، نشان ميدهد كه آنها واقعا به درك مشتركي از اوضاع رسيدهاند.
به عبارت ديگر، هردو نامزد، ناگزيريهايي كه با آن روبهرو هستند را بهصورت ملموسي دريافته و به اين نتيجه رسيدهاند كه عبور كامل از گردونهی بحران، به تنهايي براي هيچكدام از آنها مقدور نيست و هردو ناگزيرند به حداقلهاي اهدافي كه قبل از انتخابات مشخص كرده بودند، تن دهند.
ممكن است افغانها شاهد روي كار آمدن يك دولت موفق يكدست و با برنامهی مشخصي در آينده نباشند، اما حالا با اطمينان بيشتري ميتوان گفت كه افغانستان ثبات سياسي و همكاري جامعهی بينالمللي را خواهد داشت.
شعار اشرف غني، «تداوم و تحول» بود و شعار عبدالله «اصلاحات و همگرايي». حالا مشخص شده است كه دشوار به نظر ميرسد افغانها شاهد «تحول» جدي و «اصلاحات» در دولت آينده باشند، اما شكي نيست كه وضعيت كنوني با «همگرايي» دو تيم، «تداوم» خواهد يافت و حداكثر دستآوردهاي دههی گذشته حفظ خواهند شد.