فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
انتخابات ریاست جمهوری خراب شد. همه از این بابت شاکی اند و اکنون که موافقتنامهی سیاسی برای تشکیل دولت وحدت ملی امضا شده است، موجی از نارضایتی و نگرانی از گوشه گوشه سر برمیکنند. اما فراموش نکنیم که در ژرفای این نکبت و فضاحت، نور امیدی نیز میدرخشد. تمام بدیها را به پای مهندسان آرای مردم در انتخابات نباید گذاشت. اگر عالیترین مقام به خود حق مداخله در انتخابات میدهد، اگر امثال امرخیل بیترس از پیگرد و تعقیب، به قول خودش، گوسفند چاق میکند، تنها به خیانت و خباثت ذاتی آنها بازنمیگردد. ریشهی این فسادها به یک سیستم فاسد است. هرکه عضو این سیستم شده است، خود را مصئون احساس میکند. جنجالهای انتخاباتی یکبار دیگر به ما فرصت میدهند که راجع به ساختار این سیستم وارد یک گفتوگوی ملی شویم. این فرصت اندکی نیست. این دستآورد کمی نیست. شکی نیست که بخش اعظم این ناکارآمدیها، ریشه در نظام سیاسی متمرکز دارد. ما دو سال دیگر قانون اساسی را روی میز تعدیل میبریم. باید آمادگی داشته باشیم که به دور از غوغا و هیاهو و بهکارگیری تجارب گذشته و با توجه به تنوع قومی و فرهنگی افغانستان، به منظور تأمین ثبات و خیر افغانستان، یک نظام سیاسی معتدل، متناسب و مورد اجماع حداکثر مردم افغانستان را بهوجود بیاوریم. انتخابات خراب شد، اما به همهی ما عملا ثابت کرد که این خرابی را تنها افراد خاین بهوجود نیاوردهاند، بلکه بیش از افراد خاین، سیستم فاسد مسبب این وضعیت است. سیستم فاسد لانه و مرکز افراد خاین است. اکنون که در آستانهی یک بحث ملی دربارهی سیستم سیاسی خود قرار گرفتهایم، نباید ناامید باشیم. در خلال فضاحت و وقاحت جاری، یک نور مجهول نیز میدرخشد. این درخشش کمفروغ را نیز باید ببینیم. این فرصت اندکی نیست. باید آن را غنیمت شمرد.
حاصل کار گه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست
چند روزی که در این مرحله مهلت داری
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست