شمیمخان کتوازی، رییس عمومی اداره مستقل ارگانهای محلی که بهمنظور معرفی والی جدید فاریاب و اعلام خبر تعیین نقیبالله فایق بهعنوان سناتور انتصابی از سوی رییسجمهور برای ساکتساختن صدای اعتراض شهروندان این ولایت به شهر میمنه رفته بود، در سخنرانیاش گفت: «اگر کسی دیگر اینجا نتیجه نداد و یا شما مردم همراهش خوش نبودید و میخواستید فایق صاحب بیاید، پس اینجا روان میکنیم. نازدانهی رییسجمهور است، هر وقت بگوید که مرا روان کو باز ما روانش میکنیم. اگر من رییس ارگانهای محل بودم که هر روز بخواهد میآید و اگر ما نبودیم، نازدانهی رییسجمهور است، او روان میکند…» کتوازی در صحبتهایش به مفهومی اشاره میکند که در شرایط کنونی وضعیت حکومتداری آقای غنی، مناسبات سیاسی و شبکه روابط اندیوالی را به خوبی توضیح میدهد؛ «نازدانههای رییسجمهور!»
پس از اینکه اداره مستقل ارگانهای محلی حسب لزومدید و با حکم رییسجمهور غنی، نقیبالله فایق را از ولایت فاریاب برکنار و بهجای او محمدداوود را بهعنوان والی جدید این ولایت تعیین کرد، اعتراضهای گستردهی مردمی در این ولایت در مقابل تصمیم رییسجمهور و اداره ارگانهای محلی شکل گرفت. در واکنش به اعتراض شهروندان فاریاب، براساس حکم رییسجمهور غنی، ضمن منظوری مدال دولتی میربچه خان برای آقای فایق، وی بهعنوان سناتور انتصابی منصوب شد و برعلاوه از او با عنوان نازدانهی رییسجمهور یاد شد، اما بهنظر میرسد که نازدانههای رییسجمهور نه فایق، بلکه کسانی دیگری است.
برعلاوهی تبعیض سیستماتیک قومی و نژادی در ساختار سیاسی کنونی، فساد اداری گسترده، سیستم رانتی و خویشاوندی، بهنظر میرسد مسأله نازدانگی نیز جدی است. با توجه به اینکه نظام سیاسی کنونی مبتنی بر قانون اساسی است و رییسجمهور غنی و حلقهی ارگ ریاستجمهوری همواره بر اصل قانون اساسی و جمهوریت نظام تأکید دارند، اما در عمل میبینیم که در بدنهی نظام چیزی بیشتر از یک حلقهی اندیوالی و شبکهی نازدانههای رییسجمهور باقی نمانده است. مفهوم «نازدانهی رییسجمهور» با توجه به اینکه خندهآور است، بیانگر وجود یک شبکه اندیوالی سیاسی نیز است. تاکنون چنین چیزی در ادبیات سیاسی ما رایج نبوده و امتیاز سیاسی با عنوان نازدانهی رییسجمهور وجود نداشته است. ولی در عمل برخی از چهرههای نازدانه در حلقه ارگ ریاستجمهوری به دلایلی نزد رییسجمهور غنی بهشدت عزیزند و جایگاهشان در جمهوریت آقای غنی فراتر از قانون و ساختارهای سیاسی معمول هستند.
نازدانههای رییسجمهور از امتیاز و ویژگیهای زیادی برخوردارند. عمدهترین امتیاز و در عینحال یکی از ویژگیهای نازدانههای رییسجمهور غنی این است که هر یک از نازدانهها در رأس یکی از نهادهای حکومتی قرار دارند که در مجموع نهاد مربوطهشان به لحاظ قانونی به نهادهای دیگر پاسخگو نیستند و صلاحیتهایشان نیز بهطور مشخص تعریف نشده است. مثلا حمدالله محب، مشاور امنیت ملی رییسجمهور غنی که مسئولیت دفتر شورای امنیت ملی را بر عهده دارد و کارویژه اصلی این دفتر ارائه مشوره امنیتی به ریاستجمهوری است، فعلا از صلاحیت نامحدود و فراقانونی برخوردار است. دفتر شورای امنیت ملی بر مبنای قانون اساسی افغانستان در ساختار سیاسی جایگاه تعریفشده و مشخص بر مبنای قانون ندارد. به همین دلیل هیچ نوع مسئولیت پاسخگویی به نهادهای قانونگذار از جمله مجلس نمایندگان را ندارد. با اینحال این نهاد اکنون به مرجع اصلی تصمیمگیرنده در زمینهی امنیت و جنگ تبدیل شده که در نتیجه نهادهای رسمی مثل وزارتهای دفاع، داخله و ریاست عمومی امنیت ملی را به حاشیه برده است.
بر مبنای قانون، وزرای امنیتی دفاع، داخله و ریاست امنیت ملی که از سوی مجلس نمایندگان رأی تأیید میگیرند و مسئولیت پاسخگویی به پارلمان را دارند، اکنون به سفارش رییسجمهور غنی بهطور کامل زیر نظر دفتر شورای امنیت ملی و حمدالله محب کار میکنند. طوریکه اخیرا مسئولیت تعیین قومندانهای امنیه ولسوالیها نیز از وزارت داخله گرفته و به دفتر شورای امنیت سپرده شده است. آقای محب بهعنوان نازدانهی امور امنیتی رییسجمهور غنی اکنون یکی از قدرتمندترین افراد در حلقهی ارگ است که صلاحیت نامحدود در زمینهی جنگ و امور امنیتی کشور دارد، البته هرازگاهی سیاست خارجی کشور را نیز مدیریت میکند. چنانکه گاهی وظیفهی وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور را نیز به پیش میبرد، با وزرای خارجه و سفرای برخی کشورها بدون درنظرداشت تشریفات دیپلماتیک دیدار و در زمینهی صلح و مسائل تجاری گفتوگو میکند.
امتیاز و ویژگی دیگر نازدانههای رییسجمهور این است که از صلاحیت نامحدود برخوردارند و بر مبنای یک نوع تفاهم زبانی و قرارداد نانوشته، این نازدانهها از هرنوع پیگرد قانونی معافاند. مثلا فضلمحمود فضلی، رییس عمومی اداره امور ریاستجمهوری، قبل از وظیفهی فعلی بهعنوان مشاور ارشد ریاستجمهوری ایفای وظیفه میکرد و یکی از نزدیکترین افراد به رییسجمور غنی است. آقای فضلی بهحیث رییس عمومی این اداره یکی از چهرههای پرحاشیه در حلقهی ارگ است که همواره مورد انتقاد چهرههای سیاسی و نمایندگان پارلمان قرار داشته است. برعلاوهی اتهامهایی مربوط به نقش او در سازماندهی تقلب در انتخابات پارلمانی و انتخابات ریاستجمهوری، اتهامهای فساد اخلاقی نیز از سوی مقامهای ارشد دولتی و نمایندگان پارلمان به آقای فضلی نسبت داده شده که البته هیچگاه مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته است. آقای فضلی بهعنوان نازدانه در امور اداری رییسجمهور غنی از صلاحیت نامحدود در زمینه تعیین و برکناری سرپرستان و وزرای کابینه، تعیین و برکناری معینیتهای وزارتخانهها و همچنان تعیین و برکناری والیها برخوردار است.
اداره امور ریاستجمهوری نیز همچون دفتر شورای امنیت ملی در قانون اساسی افغانستان جایگاهشان تعریف نشده و مشخص نیست. چنانکه دکتر عمر صدر، در رساله تحقیقی اخیرش زیر عنوان «جمهوری و دشمنان آن» نوشته است، دلیل اینکه قدرت و صلاحیتها در نهادهای مذکور و در کنترل نازدانههای رییسجمهور متمرکز شده، این است که نهادهای مذکور و نازدانههای که در رأس آنها قرار دارند به هیچ نهاد و شخص دیگری جز شخص رییسجمهور پاسخگو نیستند: «استخدام در این نهادها کمیسیون مستقل خدمات ملکی را دور میزند. همچنین یک تفاهم زبانی وجود دارد که دادستانی و قضا صلاحیت بازرسی از این نهادها را ندارد.»
امتیاز و ویژگی دیگر نازدانههای رییسجمهور غنی این است که ممکن از یک موقعیت به موقعیت دیگر، از یک نهاد به نهاد دیگر تبدیل شوند، ولی هیچگاه و تحت هیچ شرایطی از حلقه و شبکه اندیوالی ارگ خارج نمیشوند. اگر در سفارت کار را پیش برده نتوانستند، مشاور ارشد ریاستجمهوری تعیین میشوند، اگر از مشاوریت خسته شدند، رییس عمومی منصوب میشوند و صلاحیتهای نامحدود به آنها تفویض میشوند تا همچون شاهزادهها هیچگاه از شبکه قدرت خارج نشوند. نهتنها از شبکه قدرت خارج نمیشوند، بلکه در مواردی در عینزمان چندین شغل یا موقف حکومتی را پیش میبرند، مثلا در عینحالیکه مشاور ارشد رییسجمهور است، ریاست یک کمیسیون مستقل و یا یک کمیسیون موازی با دیگر نهادی رسمی را نیز برعهده دارند و همزمان عضویت هیأتهای بلندپایه دولتی را نیز دارند. برعلاوه اینکه بیشتر نازدانهها از یک قوم و در واقع از یک قبیله هستند و از امتیاز تابعیت دوم نیز برخوردارند.
با توجه به وضعیت نابهسامان کنونی، فساد گستردهی ادارات دولتی، برخوردهای تبعیضآمیز با شهروندان، سیاست و حکومتداری مبتنی بر قوم و قبیله، حالا این پدیدهی نازدانهگرایی در حکومتداری و سیاستورزی نیز از جمله چالشهای جدی است. در شرایطی که کشور درگیر شکافهای متعدد سیاسی و اجتماعی، بحران عمیق حکومتداری و جنگ با گروههای تروریستی است، نازدانهپروری در مدیریت قدرت و حکومتداری بر خشم و نارضایتی مردم میافزاید. اکنون پروسه صلح در جریان است، اما نتیجهی آن معلوم نیست و در صورتیکه این پروسه به نتیجهی مطلوب نرسد، احتمال تشدید منازعه و حتا تکرار جنگ داخلی نیز قابل تصور است. با اینحال نازپروردههای حلقه ارگ به جای تلاش برای بسیج همگانی علیه هیولای افراطیت و تروریسم، عرصه سیاست را همچون حرمسرای شاهان گذشته چنان آلوده به ابتذال کرده که هیچ امیدی به آیندهی بهتر از اکنون نیست.