شباهت تصاویر داعش و کتاب حملهای حیدری
فیلمها و تصویرهای بی شمار جنایتهای وحشیانه و ترسناک داعش ، مرا به یاد کتابی به اسم «حمله ای حیدری» میاندازد. یکی از خویشاوندان ما، نسخهای از این کتاب تصویردار را داشت. من، سالها قبل در دوران نوجوانی، علاقهای فراوانی به خواندن و تماشای تصویرهای آن داشتم.
این کتاب، شرح منظوم جنگهای اوایل اسلام است. در داستانهای این کتاب، امام علی، نقش رستم در شاهنامه را بازی میکند، اما بسیار هیجانانگیز و هوشپرک کنندهتر. بخشنده و جوانمرد است، زور بازوی بینظیری دارد، شمشیرزن و جنگجوی شکست ناپذیر است، با جهان فرا انسانی در ارتباط است، خطر رسیدن شمشیرش به پشت گاوماهی وجود دارد، فرشتگان نوکرش هستند، دانا و مشکل گشا است، جنگهایش را تمام موجودات پیدا و پنهان عالم بدون نیاز به وایرلیس و وافای و کیبل، تماشا میکنند، زمین زیر پای دلدلش به سرک پخته زیر تایرهای سراچه و کرولا میماند، و …
نقاشیها و تصویرهای این کتاب، بسیار گویا و هنرمندانه هستند، اما تعداد زیاد شان، خشونت را به صورت عریان و بی پرده به نمایش میگذارد. سرهای بریده و خون چکان، پیکرهای دو نیم شده، دستها و پاهای قطع شده، جنازههای ترسآور کافران که از دم تیغ گذشتهاند، قلعههای آتش گرفتهای محل اقامت کفار و …
وحشتی که در تصاویر این کتاب وجود دارد، دست کمی از وحشت نهفته در فیلمها و تصاویر داعش ندارد، مخصوصا اگر تفاوت امکانات و زمان را در نظر بگیریم. کارهای داعش، بسیار هم بی پیشینه نیست. این کارها، ریشههای تاریخی-فرهنگی عمیق دارند.
وضعیت و فلاکت آن کافران سیهروز حملهای حیدری، هیچگاه پرسشی را در ذهن عاشق من – یکی از دوستداران امام علی، در آن سالها – خلق نمیکرد. من مجذوب صفات فرا انسانی، مبهوت کننده و فوقالعاده اغراقآمیز امام علی میشدم و بس. حالا جای خوشی است که خشونت و وحشت داعش که بسیار نزدیک به خشونت و وحشت نهفته در «حملهای حیدری» است، ما را نگران و حتا به شدت عصبانی میکند. امیدوارم که این نگرانیها و عصبانیتهای ما، ریشه در نگاه فرقوی ما نه، بلکه ریشه در نگاه انسانی ما به قربانیان داشته باشد.