رییسجمهور غنی در نشست فوقالعادهی شورای ملی، با دعوت از مردم افغانستان، خواستار شکلگیری بسیج ملی برای دفاع از کشور در برابر تجاوز طالبان شد. رییسجمهور اعلام کرد که روند صلح، یک برنامهی وارداتی و تحمیلی بر نظام جمهوری اسلامی افغانستان بود که بهجای برقراری آرامش، به دموکراسی و نظامی مشروع مردم افغانستان آسیب زد و برعکس به قباحتزدایی از طالبان و خلق مشروعیت برای این گروه منجر شد. آقای غنی به تلویح، تعلیق روند صلح و آغاز یک جنگ همهجانبه و سراسری در برابر طالبان را اعلام کرد و گفت یا با طالبان زانو به زانو در میز مذاکرات سخن میگوید یا در میادین جنگ زانوان آنها را خواهد شکست.
سخنرانی رییسجمهور غنی در شورای ملی، عملا از کنار گذاشتهشدن مذاکرات صلح و داغشدن تنور یک جنگ سراسری خبر میدهد. اگر وضعیت به همین منوال به پیش برود، تهدید فروپاشی کامل روند صلح و سقوط افغانستان به یک جنگ و زورآزمایی تمامعیار و با تمام نیرو، بهصورت باالفعل فعال خواهد شد.
روند سیاسی دوحه که میتواند به هر شکل و شمایل دیگری قابل تغییر باشد، در تاریخ نیم قرن اخیر افغانستان میتواند یک فرصت طلایی را برای برقراری صلح و پایان دادن به ۴۰ سال خشونت و خونریزی لجامگسیخته فراهم کند. پس از ۴۰ سال جنگ، اگر تنها یک درس را بهصورت دستهجمعی فرا گرفته باشیم، این واقعیت است که دوام جنگ منافع پایدار هیچ یک از طرفها و جناحهای سیاسی را فراهم نکرد.
فارغ از اینکه دوام و تشدید جنگ نمیتواند به فراهمشدن منافع پایدار هیچ طرف از طرفهای منازعه بینجامد، این جنگ بهلحاظ سیاسی و تاکتیکی به بنبست رسیده است. دوام جنگ، جز گستردهشدن ویرانی، سقوط افغانستان به یک خودکشی تمامعیار، جنگ خونبار داخلی و نیستشدن همهی دار و ندار کنونی، به پیروزی هیچ طرفی نمیانجامد. در صورت دوام جنگ، برندهی آن، هیچ طرفی نیست جز تفکر ویرانی و فاجعه و تبدیلشدن افغانستان به یک برهوت سراسر ویرانی و آوار.
اعلام بسیج ملی توسط رییسجمهور غنی فارغ از اینکه با چه گستردگی و وسعتی در میدان عمل اجرایی خواهد شد، واردشدن به فازی است که انتهای آن ممکن است به فروپاشی روند صلح و یک جنگ سراسری و لجامگسیخته تبدیل شود. هیچ طرف از اطراف دخیل در منازعهی افغانستان نمیتواند حکومت رییسجمهور غنی را متهم کند زیرا حکومت و مردم افغانستان ماهها در برابر طالبان از انعطاف و صبوری کار گرفت اما طالبان نهتنها به این انعطاف و صبوری واکنش متناسب و شایسته نشان ندادند که با دو برابر توان، بر خشم، خشونت، جنگ، حمله و خونریزی متمرکز شدند.
واقع این است که هنوز هم توپ در میدان طالبان است. هنور برای نجات روند صلح افغانستان از کام فروپاشی، فرصت و زمینه باقیست. طالبان باید دست از طرح ناکام و خونبار فتح افغانستان و دریافت سند تسلیمی از دولت و مردم افغانستان بردارند. افغانستان ممکن است به یک ویرانهی تمامعیار و سرزمین مردگان، بیوگان، آوارگان، معلولان و یتیمان تبدیل شود اما به سرزمین مفتوحهی طالبان یا کشور یکدست بدون طالب تبدیل نخواهد شد.