سارا سوگند
در یک نرمافراز فروشی، در غرب کابل، گفت و گوی دو ناجوان تازه به دوران رسیده، توجهم را به خود جلب میکند، آنها که ظاهرا مشتری این فروشنده به نظر میرسند، دربارهای «گیم کامپیوتری» میپرسند که قرار است تا چند لحظهای دیگر تهیه کنند. آقای فروشنده چنان با آب و تاب از خشونتهای حاکم و کاربرد سلاحهای خطرناک در این بازی سخن میگوید که هر ناجوانی را وا میدارد تا از این محصول تهیه کند.
با نگاهی گذرا در این مغازه، در مییابیم که بیشترین محصول نرمافزاری این جا را بازیهای کمپیوتری به خود اختصاص داده است. در این مغازه نسبتا کوچک، تصویرهای خشن و سلاحهای سنگین در عقب کاورهای سی.دیها، خودنمایی میکند و وحشت ناخواستهای را به ببینده منتقل میسازد.
مالک این مغازه میگوید، بیشترین درآمد وی را فروش محصولات کمپیوتری به خصوص بازیهای رایانهایی تشکیل میدهد، ظاهرا حرفی بیربطی هم نمیزند، در فاصلهی کوتاهی که در آنجا بودم نزدیک به پنج تن از جوانان و نوجوانان، سراغ گیمهای کمپیوتری را گرفتند و به تهیه آن پرداختند.
به گفتهی این فروشنده، بیشترین مشتریان «گیمهای کمپیوتری»، جوانان بین سنین 10 تا 25 سال هستند و هر روز نیز، بر تعداد آنها افزود میشود. دو ناجوانی که چند لحظه قبل، این نرمافزار را تهیه کرده بودند، چنان با خوشحالی و بیتابی مغازه را ترک میکنند که گویی، کادوی یک میلیونی در انتظار آنها است.
به راستی چه چیزی بازیهای کمپیوتری را این قدر برای جوانان و نوجوانان جذاب و سرگرم کننده ساخته است؟ این بازیها چه شگردها و ترفندهای را در اختیار این قشر قرار میدهد که آنها حاضر استند چندین ساعت را بدون تحرک فقط به پردههای مانیتور خیره شوند و آخر سر هم با اشتیاق از آن فضا بیرون آیند.
به همین منظور، در یک ایستگاه بازیهای کمپیوتری پیاده میشوم تا دریابم فضای دنیای مجازی این نوجوانان، چه حال و هوایی دارد: تاریک است اما فلشها و نورهای خیره کننده، گاهی به فضا روشنی میبخشد، مدام صدای شلیک به گوش میرسد و چنین تصوری به آدم دست میدهد که گویی در میدان نبرد قرار دارد. مالک این ایستگاه به کابین هفت راهنماییام میکند اما خودم را معرفی میکنم و او در مییابد که مشتری نیست. همهی مشتریان اینجا، در دنیای خودش غرق استند، هی آدم میکُشند و هورا میکشند و با دوستاش دست تکان میدهند که این بار قهرمان خواهند شد. در میان 10 تنی که این جا به مبارزه میپردازند تنها دو دختر خانم حضور دارند، آنهم به عنوان همکار و شریک لحظههای شادی نه اجراکننده بازی.
علی که تا این لحظه در دنیای خودش غرق است با تکان دست من به خود میآید، چهرهاش چنان در هم آمیخته که به نظر میرسد تازه از میدان جنگ برگشته باشد. از او میپرسم که چرا به این ایستگاه بازی آمده است. میگوید، در کابل فضای خاصی تفریحی وجود ندارد و او هر روز پس از فراغت از مدرسه، دو ساعت را این جا سر میکند.
او گفت: « گیمها بسیار جذاب استند. آدم را در دنیای دیگر میبرند. فضاهای خاصی دارند که به ما خلاقیت میبخشد، یعنی اینجا ما ابتکار عمل را به دست میگیریم و به صورت واقعی میجنگیم.»
حامد نیز که تازه به گفتهی خودش به قهرمانی رسیده، میگوید، بازی کردن با گیمهای کمپیوتری را نوعی تفریح سالم برای خودش میداند.
اما پرسشی که مطرح میشود این است که؛ به راستی، بازیهای کمپیوتری مسیری است برای صعود و یا سقوط کودک و یا نوجوان؟! آن طوری که به نظر میرسد، بازیهای کمپیوتری که امروز تقریباً در بیشتر بخشهای زندگی کودک و نوجوان راه یافتهاند، همچون دیگر ساختههای دست بشر، دو روی سکه دارند؛ یک سوی آن بهرهگیری درست و مفید برای سرعتبخشی، دقت در کارها و کمک به پیشرفت امور است و روی دیگر آن استفادههای نادرست و نا به جاست که گاهی، آسیبهای فراوان را در پی میآورد.
بازیهای کمپیوتری، با بهرهگیری از تصاویر پرتحرک و صداهای مهیج، دنیایی از هیجان را به افراد، ارزانی میکند وهمین جذبه و کشش زیاد است که روح و جسم آنان را بردهوار، مطیع خود میسازند و آنها را به دنیایی از تخیلات میبرند. به گفتهی یک تن از کاربران این گیمها، بازیهای کمپیوتری، با ترفندهای گوناگون چنان تأثیری بر فکر و اعصاب آنها میگذارند که در واقع خود او نیز جزیی از مجموعه ماشینی میشوند.
آثار و پیامدهای بازیهای کمپیوتری
آگاهان علوم روانشناسی و تربیتی میگویند، مشغول شدن بیش از حد کودکان و نوجوانان با بازیهای کمپیوتری، نه تنها پیامدهای زیانبار جسمی را برای آنها در پی میآورند بلکه آنها را به سمت انزوا طلبی، افت تحصیلی، تنبلی و پرخاشگری نیز سوق میدهند.
به گفتهی آنها، چشمان کاربران این نوع بازیها، به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش کمپیوتر، به شدت تحت فشار نور قرار میگیرند و دچار عوارض میگردند. همچنان به دلیل این که کودک در یک وضعیت ثابت تا ساعتها مینشیند، ستون فقرات و استخوان بندی او دچار مشکل میشوند.
ایجاد تهوع و سرگیجه خصوصاً در کودکان و نوجوانان، از دیگر نقایصی است که به گفتهی آگاهان، در دراز مدت کاربران بازیهای کمپیوتری به آن دچار میشوند.
در کنار اینها، آگاهان به عوارض روانی و تربیتی این پدیده نیز اشاره میکنند و میگویند، از آن جایی که، مهمترین ویژگی بازیهای کمپیوتری، حالت جنگی بیشتر آنهاست، لذا استمرار این نوع بازیها، کودک و نوجوان را پرخاشگر و ستیزهجو بار میآورد. تنبل شدن ذهن و پیامد منفی در روابط خانوادگی از دیگر عوارض این نوع بازیهاست.
حسنهای بازیهای کمپیوتری
در کنار این همه عوارضی که بازیهای کمپیوتری در پی میآورد، برخی حُسنها و فایدهها را نیز برای کودک و نوجوانان باقی میگذارد.
به گفتهی آگاهان، آشنایی با بازیهای کمپیوتری، فرآیند یادگیری را آسان و توجه نوجوانان را بیشتر به خواندن، جلب میکند. به باور آنها، برخی از برنامههای آموزشی، به نوجوانان کمک میکند تا بسیاری از مهارتها زندگی را با خود تمرین کند. از سویی هم به باور برخی از داکتران، بازیهای کمپیوتری به نوجوانان میآموزند که زودتر سلامت خود را بازیابند و به دواهای مسکن، کمتر نیاز پیدا کنند.
با این سبک، سنگین کردن بازیها، اکنون آنچه به نظر میرسد، لزوم رهنمودهای است که بزرگسالان خانواده، باید برای کودک و نوجوان خود ایجاد کنند. ایجاد چارچوب زمانی خاص برای این قشر میتواند، کودکان و نوجوانان را از آسیبهای جدی بازیهای رایانهایی بازدارند.