هرچه که شد… شد؛ انتخابات گذشت. نهادهای مدنی و جریانهای دموکراتیک و مردم، با همه دشواریهای که شرایط افغانستان داشت برای حق رای و شفافیت انتخابات، سهم گرفتند و با کردارهای مدنی شان به جریان سلطهخواهی نشان دادند که دیگر نمیتواند مانند گذشته، قصه سلطهخواهی را دراز کنند… .
فکر میکنم کار جریانهای مدنی و مردمی بعد از انتخابات جدیتر میشود که جلوگیری از سلطهخواهی در قدرت، جلوگیری از قدرت متمرکز در نظام سیاسی، تغییر قانون اساسی و صداراتی شدن نظام سیاسی افغانستان میباشد.
مهم نیست که چه فردی رییس جمهور یا رییس اجراییه میشود، مهم اساسگذاری نظام سیاسی است که غیرمتمرکزگرا و شهروند مدار باشد.
تا جایی، مقاومت برای نظام سازی در جریان این انتخابات، آیدهها و هسته سازی نظام سیاسی نامتمرکز را ارایه کرد؛ اما عملی شدن آن به کردار مدنی شهروندان در جریان حکومتداری پیشرو، ارتباط میگیرد.