«ساعت هفتبجهی صبحِ روز یکشنبه با مادر، پدر و خواهر خود با نگرانی زیاد به سمت مرز اسلامقلعه حرکت کردیم، اما مواجهشدن با ایستهای بازرسی طالبان در مسیر راه ترس ما را بیشتر میکرد. طالبان در راه میپرسیدند که هزاره که نیستید؟»
مریم [نام مستعار] ۲۵ سال دارد و تا قبل از سقوط حکومت به دست طالبان در یک دفتر خارجی در هرات کار میکرد و حالا ایران رفته است تا از این طریق به فرانسه برود. اما سه ساعت را با دلهره و ترس زیاد در مسیر رسیدن به مرز ایران سپری کرده است.
او از این میترسید که با شککردن طالبان مبنی بر فعالیتاش با نهادهای فرانسوی، از سفر به ایران منع شود، اما خوشچانس بود و توانست که از مرز عبور کند.
«پشتون نیستند»
مریم تاجیکتبار است و موتر حاملشان در ایست بازرسی طالبان در پنجکیلومتری مرز اسلامقلعه از سوی نیروهای طالبان با لباس شخصی توقف داده شده است.
بر اساس روایت مریم، طالبان «پشتو»زبان از آنان پرسیدهاند که متعلق به کدام قوم هستند: «دو تا طالب موتر ما را ایستاد کردند و از ما پرسیدند که چه قوم هستید و تذکرههای خود را نشان بدهید. ما تذکرههای خود را نشان دادیم و طالبان با خود پیچ پیچ میکردند که پشتون نیستند و تاجیک هستند.»
پس از چند دقیقه، طالبان با توقف موتر حامل شهروندان «هزاره»، اجازه دوام حرکت به راننده تاکسی دادهاند. مریم از آیینه عقبی موتر سرش را دور داده بود و همزمان با صدای طالبان، برخورد «تبعیضآمیز» با «هزارهها» را میدید: «افراد طالبان از سرنشینان موتر که همگیشان هزاره بودند، میپرسیدند که چرا ایران میروید؟»
اما راننده تاکسی به سفرش ادامه داد و مریم تا حالا در فکر سرنشینان موتر است.
در حکومت سابق، بازرسی قومی در مسیر شاهراه هرات-اسلامقلعه گزارش نشده است، اما حالا برخی از نیروهای طالبان هویت قومی مسافران را در این مسیر میپرسند.
انتقادهای شدید بر حکومت طالبان وارد میشود که این حکومت تکگروهی و در عین حال قومی است و در ردههای بلند رهبری «پشتونتباران» حضور دارند.
با رویکارآمدن طالبان در قدرت، هزاران افغان از طریق مرز اسلامقلعه بهدلیل نبود کار و ترس از حملات «انتقامجویانه»ی نیروهای طالبان، به ایران رفتهاند. بسیاری از این افراد تمایل ندارند که دوباره به افغانستان برگردند و زیر پرچم طالبان به زندگی پر ریسک ادامه دهند.
دالر ضبط میشود
با افت ارزش افغانی در برابر دالر امریکایی، بازرسی نیروهای طالبان در مرز اسلامقلعه برای جلوگیری از خروج دالر به ایران بلند رفته است.
راننده تاکسی به پدر مریم تذکر داده بود که دالرهای شان را در کیف نگهداری نکنند، چرا که احتمال ضبط آن از سوی طالبان وجود دارد و آنان حدود سه هزار دالرشان را به راننده تاکسی دادند که در داخل بدنه موتر پنهان کند.
مریم میگوید که بازرسی طالبان برای کشف دالر به مراتب بیشتر از بازرسی بدنی و اموالشان بوده است.
مریم چندینبار تجربهی سفر به ایران را دارد و در دوران طالبان با یک پیر زن با لباس شخصی مواجه شده که نقش پولیس زن را برای بازرسی بدنیاش ایفا کرده است: «زن خیلی چالاک و زیرک بود. چهرهاش به خاطری پیری چروک داشت و برای ما میگفت که اگر دالر با خود دارید، محترمانه تسلیم کنید، تا مشکلی در سفرتان پیش نشود.»
مریم دلجمع شده بود که هیچ دالری با خود ندارند و خوشحال بود: «زن وقتی دید که دالر نداریم، به ما اجازه داد که از بخش بازرسی تیر شویم. آن زن تَلاشی زیادی را برای پیدا کردن دالر انجام داد و کیفهای ما را چندینبار نگاه کرد.»
منابع مردمی در مرز اسلامقلعه به روزنامه اطلاعات روز گفتهاند که قاچاق دالر از هرات به ایران همچنان ادامه دارد و بخشی از این قاچاق توسط موترهای ترانزیت هرات-مشهد صورت میگیرد. این منابع افزودهاند که رانندگان این موترها با بهرهگیری از مهارتشان، دالرها را در بخشهای غیر قابل دید موتر جابهجا میکنند.
با کمبود دالر در بازارهای افغانستان و افت ارزش پول افغانی در برابر ارزهای خارجی، حکومت سرپرست طالبان محدودیت شدید بر خروج دالر وضع کرده است.
با همهی اینها، مریم غمگین از ترک وطن، اما خرسند از فرار از زیر سلطهی طالبان و محدودیت بر آزادیهای فردی بهویژه زنان است. مریم امیدوار است، زمانی که دوباره در افغانستان بر میگردد، نظام مردمسالار بر کشورش حکومت کند.