بنیادگرایی نگاهِ حدِ اکثری معطوف به احیا و انکشافِ هویتِ غیریتساز و بیمداراست که جنبههای مهمِ آن را گذشتهگرایی و نوستالژی رسیدن به قدرتِ مطلق تشکیل میدهد.
وقتی گفتمانی بهصورت متن درآید و هویتهای مغایر را با چالش روبهرو کند، علاوه بر واکنشهای مثبت و منفی، احتمالِ مواجهه از نوعِ شورشِ حاشیه بر متنِ تا سرحدِ بنیادگرایی را نیز بهوجود میآورد.
ویژگی عمدهی بنیادگرایی، جزماندیشی و امتناع از گفتوگو است، امتناعی که دگرناپذیری و خشونتگرایی را ترویج میکند و غلبهی قرائتِ خودی به عنوانِ دالِ نهایی را در اولویتِ خود قرار میدهد.
مشکلِ بنیادگرایی وقتی آغاز میشود که روایت کنندهی آن ذهن و جان خویش را در برابرِ سایرِ دلالتها، مانندِ دلالتِ عقلی و استدلالی ببندد و دلالتِ موردِ نظرِ خودش را نیز به سطح دلالتِ ظاهری، نقدناپذیر و غیرقابلِ تفسیر فروبکاهد.