با گذشت یک سال از حاکمیت طالبان بر افغانستان، شماری از فعالان زن در افغانستان به این باور اند که کشور به معنای واقعی کلمه به زندانی برای زنان مبدل شده است. مکان ناخشنودی که تصور میشد با گذشت زمان بهبود یابد، اما به نظر میرسد که نه تنها وضعیت بهبود پیدا نکرد بلکه روزبهروز محدودیت بیشتر فرا راه زنان بهوجود آمد.
طالبان پس از تسلط قدرت در افغانستان، دروازههای مکاتب را بهروی دختران بالاتر از صنف ششم بسته کردند و برای دختران دانشجو در دانشگاهها نیز محدودیتهای زیادی وضع نمودند.
در کنار این، طالبان انتخاب رشته تحصیلی را نیز برای دختران در آزمون کانکور محدود کردند و برخی از رشتههای تحصیلی را از گزینههای انتخاب دختران حذف نمودند.
محدویتهای وضعشدهی این گروه بر زنان و دختران باعث شد که شمار شرکتکنندگان آزمون کانکور امسال بهگونهای چشمگیری کاهش پیدا کند.
براساس معلومات ادارهی ملی امتحانات، امسال ۱۰۶ هزار و ۳۰ دختر و پسر در آزمون کانکور شرکت کردند اما از میان آنان ۸۴ هزار و ۸۶۳ کرسی برای تحصیلات عالی و ۳۶ هزار و ۲۰ کرسی برای آموزش نیمهعالی در نظر گرفته شده است.
ظاهرا به نظر میرسد که دختران در این آزمون به حاشیه رانده شدهاند .
مریم (مستعار)، یکی از دانشآموزان دختر که در آزمون کانکور امسال از ولایت فاریاب اشتراک کرده بود، تجربهاش از شرکت در آزمون کانکور را چنین روایت میکند: «صبح بود و هوا داشت کمکم سرد میشد ولی دل دختران فاریابی برای اینکه در آزمون کانکور شرکت میکنند هنوز گرم بود. من هم آماده شدم و آبای بلند سیاهم را با شال سیاهم گرفتم. دلم میخواست یک رنگ صورتی قشنگ بپوشم و با انرژی خوب و مثبت بروم. دوستم تمنا که با من قرار بود در آزمون شرکت کند گفت نکند این رنگ باعث شود تو را اجازهی شرکت در آزمون ندهند. سیاه بهتر است، امروز را سیاه بپوش اما باور داشته باش روزهای سفید هم آمدنی است.
راهی مسیر شهر میمنه از اندخوی شدیم. قرار بود آزمون کانکور در میمنه برگزار شود. هزارویک دلهره داشتم. من تنها بودم ولی تمنا با پدرش آمده بود. با خود میگفتم اگر در مسیر راه از من بپرسد محرمات کجا است چه پاسخ بدهم؟ همهی تمرکزم روی این بود که مشکل پیش نشود و به سلامت به آزمون برسم. قسمت زیادی راه را رفتیم. در چند کیلومتری مرکز میمنه موتر ما را طالب توقف داد. آدمی با هیکل درشت، چشمان وحشتناک سرمهکشیده، دستار بزرگ و اسلحه روی شانهاش. به تمنا گفتم که طرف من میآید. حتما میپرسد محرمات کجا است؟ وقتی به پدر تمنا نگاه کرد محرم را نه پرسید اما با صدای خشن گفت چرا برقع (چادری) نپوشیدی؟ تا من خواستم حرف بزنم پدر تمنا گفت که عجله داشتیم باید سر موقع به آزمون برسند. پدر تمنا چون مسن بود غدر کرد که اجازه بدهید برویم، بلاخره حرکت کردیم.
اما صحنهی شروع آزمون وحشتناکتر از مسیر راه بود، جعبههای سؤالها وارد صنف شدند. برگهها توزیع شد. یک طالب با صدای خشن و نگاه وحشیانه به دختران فریاد میزد: «زود زود تمام کنید، گم شوید!» من ماهها آمادگی گرفته بودم برای این آزمون اما وقتی برخورد آن طالب را دیدم بهجای پاسخ به آن برگهها دوباره از خودم سؤال کردم که چرا ما دختران دست این گروه وحشی افتادیم؟ این سرنوشت سختتر از آزمون کانکور است.
تلاش کردم روی برگههای سؤالها تمرکز کنم ولی نشد. انتخاب اولم طب بود. مادرم آرزو داشت داکتر شوم، اما نشد. در رشته ادبیات فارسی دانشگاه بلخ کامیاب شدم. برای مادرم گفتم آن انگیزه را آن طالب قبل از شروع آزمون در وجود همهی دختران کشت.»
مریم که شمرده شمرده حرف میزد، برایم گفت: «چهل سال جنگ جوانی مادران و پدران ما را گرفت. با شوق و انگیزهای زیاد شب و روز درس خواندم تا در یک افغانستان متمدن و مدرن زنان و مردان کنار هم کار کنیم و کشور خود را آباد کنیم و با صلح و برابری زندگی کنیم. حالا فکر میکنم این تنها به یک رویا میماند؛ رویایی که بهزودی برآورده نخواهد شد.»
به باور مریم، هرگاه مکاتب بهروی دختران همینگونه بسته بمانند، سال آینده هیچ دختری در آزمون کانکور شرکت نخواهد کرد.
این نخستین آزمون کانکور برای راهیابی دانشآموزان به دانشگاههای دولتی است که زیر حاکمیت دوم طالبان برگزار شده است.
مریم میگوید: در کنار حذف رشتههای تحصیلی، سختگیری نمایندگان طالبان در مورد حجاب دختران در جریان آزمون، چالشی دیگر بوده که از روحیه اشتراککنندگان کانکور کاسته بود.
مریم میگوید، با دیگر اشتراککنندگان دختر مصروف حل سؤالها بوده که یکی از مسئولان طالبان آمده و از نوع پوشش یکی از دختران انتقاد کرده است. شکیلا در مورد آن لحظه چنین میگوید: «ما در جریان آزمون بودیم که یکی از اعضای طالبان که فکر میکنم مأمور نظارت بود، آمد داخل صنف و به یکی از همصنفیهایم گفت که شالت را بهسر خود کن.» او علاوه میکند که همهی دختران مانند خودم با لباس سیاه و حجاب کامل و منظم وارد صنف شده بودند، اما این برخورد خشن نمایندهی طالبان، بر روحیهی آنان تأثیر منفی گذاشت.
خورشیده پوپل ۱۹ ساله، باشندهی ولایت فاریاب مانند مریم از میمنه در آزمون کانکور شرکت کرد و با گرفتن ۳۴۰ نمره در رشته طب کابل کامیاب شد. نام او بهعنوان اولنمرهی کانکور ولایت فاریاب در فهرست جا گرفت.
خورشیده زمانی که کودک بود آرزوی بزرگش راهیافتن به دانشگاه طبی کابل بود. بهگفتهی او، این آرزو با پشتکار خودش و حکایت خانواده بهویژه برادرانش تحقق یافت. با آنکه برای مسیر جدیدش کیلومترها دور ار زادگاهش فاریاب به شهر بزرگ کابل میرود، ولی هنوز خوشبین است که این مسیر، مسیر پر موفقیت برایش خواهد بود.
خورشیده میگوید این کامیابی بدون حمایت خانوادهام ممکن نبود. به باور او، اگر فضا برای دیگر دختران افغانستان مساعد باشد، در عرصههای مختلف موفقیتهای بیشتری میداشته باشند.
او همچنان توضیح میدهد که از صنف ۳۰ نفری آنان، تنها پنج دانشآموز دختر در آزمون کانکور امسال شرکت کردند.
بهگفتهی او، شماری از همصنفانش افغانستان را ترک کرده و شماری دیگر بهدلیل آیندهی ناروشن نخواستهاند در این آزمون شرکت کنند. او میافزاید: «در صنف ۳۰ نفر بودیم. من همراه با چند همصنفیام تصمیم گرفتیم که آزمون بدهیم. چند همصنفیام گفتند خانوادههایشان بنابر وضع موجود اجازهی شرکت در آزمون کانکور را برایشان ندادهاند.» بهگفتهی او، خانوادهها گفتهاند که «آزمون کانکور چه فایده، وقتی آینده نامعلوم باشد.» در کنار همصنفان خورشیده، صدها دانشآموز دیگر نیز بهدلیل آیندهی ناروشن، افغانستان را به مقصد کشورهای غربی یا کشورهای همسایه ترک کردهاند. تعدادی از دانشآموزانی که هنوز در کشور هستند، بسته بودن مکتبهای متوسطه و لیسهی دخترانه و همچنان نبود زمینهی کار برای دختران را دلیل دلسردیشان از ادامهی تحصیل و امتناع از اشتراک در آزمون کانکور عنوان میکنند.