دقیقا روزهایی که با وضع محدودیتهای تازه در برابر آموزش، حق کار و مشارکت زنان در جامعهی سنتی افغانستان پس از به قدرت رسیدن گروه طالبان تاریکتر شده است، آماده میشود تا برخلاف سایر دانشجویان، فراغت خود را در کنار خانواده بزرگداشت کند.
دریا (مستعار) آماده شده است تا فرازونشیبهای چهار سال دانشگاه و محدودیتهای اجتماعی در برابر تحصیل دختران را برایم روایت کند.
او باشندهی اصلی ولسوالی دهدادی ولایت بلخ و یکی از دهها بانوی است که در سال جاری از دانشکدهی اقتصاد دانشگاه بلخ، پس از چهار سال تحصیل سند فراغت بدست آورده است. او میگوید برای اینکه تنها وی توانسته در میان چهار برادر بزرگتر از خودش تا مقطع کارشناسی (لیسانس) تحصیل خود را ادامه دهد، شبهای زیادی را برای تجلیل با شکوه از این دستآورد خود رویاپردازی کرده بود؛ غافل از اینکه تغییر نظام آرزوهایش را از او میگیرد.
اما آنچه که بیشتر از مراسم فراغت وی را نگران ساخته، آیندهی ناروشن شغلی وی و سایر دختران تحصیلکرده است. دریا میگوید در حالیکه همواره تلاش کرده تا برای ایجاد تغییر و خدمتگذاری بهتر به شهروندان توانایی خود را بلند ببرد، اما اکنون با دنیای ناامیدی، نابودی رویایهای خود را جشن میگیرد.
دریا میافزاید: «من و دخترهای مثل من هیچ گاهی آیندهی اینچنینی را برای خود پیشبینی نکرده بودیم. حتا در خواب هم تصور نمیکردیم که سهم ۳۰ درصدی زنان در نهادهای دولتی و حق حضور فعال شان در جامعه از آنان گرفته شود.»
دریا زمانی که از روزها و شبهایی که پس از ختم درس دانشگاه سپری کرده سخن میزند، نمیتواند جلوی اشکهایش را بگیرد. او میگوید: «لحظهها، ساعتها و شب و روزهای با ارزش زندگی من ناحق و در بیکاری میگذرد. طالبان چگونه به خود شان این حق را میدهند که ما را با تمام مهارت، دانش و توانایی ما نابود کنند؟»
دریا محرومیت دختران از ادامهی آموزش، حق کار و فعالیت در اجتماع را ظلم آشکار طالبان در برابر زنان بیان میکند و از جامعهی جهانی خواستار رسیدگی به وضعیت زنان در افغانستان است.
دریا نقش زنان، که هموار بهعنوان نیمی از پیکر جامعه یاد میشوند را در راستایی پیشرفت و ترقی کشور مؤثر بیان کرده میگوید: «اگر برای ما در تصامیم بزرگ کشوری، فرصت داده شود یا زمینهی برای فعالیت ما فراهم شود، ما میتوانیم تغییر زیادی را در اوضاع کشور بیاوریم.»

مریم (مستعار)، بانوی دیگری که حکایتهای تلختر از دریا را برای ما روایت میکند، دشواریها، مبارزات و نابرابریهای بیشماری را برای رسیدن به آرزوهایش پیموده است.
مریم ۲۳ ساله که از یک خانوادهی سنتی و فقیر است، میگوید پدرش با شانههای خمیده در مزرعههای مردم کار میکند و از این رهگذر میتواند تنها مخارج زندگیشان را تأمین کند. اما مریم که از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه بلخ فارغ شده میگوید با چرخش ماشین خیاطیاش در شبهای تاریک توانسته مخارج تحصیل خود را برآورده کند.
مریم میگوید: «چهار سال دانشگاه را با سختیهای زیاد فقط به فکر اینکه یک روز صاحب کار پر درآمد شوم تا خانوادهام را از بدبختی نجات دهم، خواندم. فکر میکردم پس از ختم دانشگاه کار میکنم و مانع کار پدرم در زمینهای مردم میشوم. اما نشد. نتوانستم به قول خود برسم. من یک بازنده هستم و دلیل باخت من طالبان هستند.»
مریم با چشمهای پر از اشک میافزاید: «تغییر نظام شروع روزهای تاریک دختران تحصیلکرده بود. ما دیگر امیدی برای اینکه بتوانیم در جامعه کار کنیم را نداریم. راه رسیدن به آرزوهای ما بسته شده است.»
نگرانی از آیندهی نامعلوم شغلی پس از تسلط طالبان بر افغانستان تنها دغدغهی مریم و دریا نیست، بلکه این وضعیت بالای مرجان (مستعار) بیشتر از هر کسی دیگر تأثیر کرده است. مرجان ۲۲ ساله حدود یک سال قبل از دانشکدهی کمپیوترساینس دانشگاه بلخ سند فراغت بدست آورده و تا اکنون سر به دهها ادارهی دولتی و خصوصی زده است اما وظیفهی دستگیرش نشده است.
مرجان با انتقاد از تصمیمها و محدودیتهای طالبان در برابر زنان تحصیلکرده میگوید: «اگر همین روند ادامه پیدا کند، تا دو سال دیگر هیچ زنی اجازهی بیرون رفتن را پیدا نخواهد کرد و جایگاه زنان تنها در حصار خانهها خلاصه خواهد شد.»
نبود فرصتهای کاری و نقض حقوق زنان از سوی طالبان، در کنار مریم، دریا و مرجان، زندگی صدها دختر خانم دیگر را نیز بهگفتهی خود شان تاریک ساخته و سبب نابودی رویایهایشان شده است.

خواستم در این گزارش آمار دقیقی از دانشجویان بهویژه بانوان تازه فارغ شده از دانشکدههای دانشگاه بلخ را نیز داشته باشم اما مسئولان این دانشگاه با تلاشهای مکرر، آمادهی گفتوگو نشدند. اما برخی از منابع معتبر در دانشگاه بلخ میگویند در جریان سال جاری بیش از دو هزار دانشجو از این دانشگاه فارغ شدهاند که ۳۸ درصد آنان را دختران شکل میدهند.
دشواریهای تحصیل در سایه حاکمیت طالبان
بانوانی که حالا پس از دریافت سند فراغت از دانشگاه چارهی جز خانهنشینی ندارند، میگویند دورهی تحصیلیشان هم خالی از فرازونشیب نبوده و چهار سال تحصیل شبیه «گذشتن از هفتخوان رستم بوده است.»
با روی کارآمدن طالبان و پس از ماهها انتظار، این گروه دروازههای دانشگاهها را با طرحهای سختگیرانهیشان دوباره بازگشایی کردند. طرحی که براساس آن حضور دختران و پسران در دانشگاه به منظور ادامهی تحصیل را با تفکیک جنسیتی در روزهای جداگانه تنظیم کرده بود.
در همین حال رعایت حجاب شرعی تعریفشدهی طالبان از سوی دانشجویان، استادان و سایر کارمندان زن در دانشگاه، پوشیدن لباسهای رنگ سیاه و آزاد، نبود اجازهی استفاده از لوازم آرایشی و زیورآلات توسط دختران دانشجو و عدم استفاده از چادر و لباسهای رنگه بخش دیگری از محدودیت طالبان در برابر آموزش دختران بود.
اما در برخی از دانشگاهها مسئولان محلی طالبان پا را فراتر از این هم گذاشتند و استفاده از موبایلهای هوشمند، عکاسی و تصویربرداری در داخل دانشگاه و رفتن بانوان دانشجو بدون «محرم شرعی» به ولایتهایشان را هم ممنوع اعلام کردند.

رعایت این محدودیتهای دشوار و سختگیرانه از سوی دانشجویان امر ضروری پنداشته میشود. تا جایی که با مخالفان این مقررات برخوردها و بدرفتاریهای زیادی توسط طالبان انجام شده است.
در کنار اینکه دانشجویان دختر در دانشگاه بلخ، بارها مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند، مکررا شکایتهای از لتوکوب دختران از سوی مأموران مشخصشدهی این گروه در دروازههای دانشگاهها وجود داشته است. محدودیتهایی که دانشجویان دختر پس از تسخیر قدرت توسط طالبان متحمل شدهاند، بالای روان آنان تأثیرات منفی گذاشته است.
مروه (مستعار)، یکی از دانشجویان رشتهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه بلخ در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «فشارهایی که در این بیشتر از یک سال ما کشیدیم خیلی سخت بود. واقعا بالای روح و روان ما تأثیرات عمیقی داشته است. بارها شاهد دخترانی بودم که تحت مراقبتهای روانپزشکی قرار گرفتهاند.»
نگرانیها از عقبگرد زنان در کشور
عقبگرد بانوان، نابودی دستآوردهای دودههی گذشتهی زنان و محدودیت بر حضور زنان در اجتماع و محرومیت کار تنها دغدغهی بانوان تازه فارغ شده نیست، بلکه آرامش فعالان حقوق زن را نیز گرفته است.شماری از فعالان حقوق زن با ابراز نگرانی از بیسرنوشتی بانوان تحصیلکرده و کادرهای علمی که با دشواریهای فراوانی ادامهی تحصیل دادهاند، میگویند ادامهی این وضعیت و محرومسازی آنان از حقوق شان جفای بزرگ است.
مبینه ساعی، یکی از فعالان حقوق زن نقش زنان تحصیلکرده در راستای توسعهی جامعه را مؤثر بیان کرده میگوید که بیسرنوشتی بانوان تحصیلکرده، با تجربه و متخصص در شرایطی که کشور به آنان نیاز دارد میتواند آیندهی اسفباری را در پی داشته باشد. خانم ساعی میافزاید: «درخواست ما از جامعهی جهانی و حکومت سرپرست طالبان این است که برای زنان تحصیلکرده و با تجربه اشتغالزایی کنند. چون این بانوان با محدودیتهای زیادی مبارزه کرده و تحصیل کردهاند.»
مبینه ساعی، کار، تحصیل و حضور مؤثر زنان در جامعه را از اساسیترین حقوق این قشر در نظام اسلام بیان کرده میگوید: «شما هیچ کشور اسلامی را سراغ ندارید که زنان اجازهی کار را نداشته باشند. در تمامی کشورها زنان شریک بزرگترین شرکتها و تجارتها هستند.»
در همین حال جمیله حسام، یکی دیگر از زنانی که در راستای حقوق زنان فعالیت کرده است، آیندهی شغلی دختران را مبهم و نامعلوم بیان میکند و میگوید زنان افغان قربانی سیاستهای تاریک طالبان و جهان شدهاند. خانم حسام میافزاید زنان افغان در حال نابودی قرار دارند و در صورتی که اینگونه ادامه پیدا کند، روزنهی برای پیشرفت زنان و مشارکت شان با نقش مؤثری که در راستای ترقی کشور دارند، وجود نخواهد داشت.
خانم حسام جامعهی جهانی را در آنچه که زنان افغانستان میکشند مقصر و متهم میداند و از سازمان ملل متحد، حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری میخواهد که برای جلوگیری از این اقدامهای تاریک طالبان دست بهکار شوند.
خانم حسام همچنان میگوید: «طالبان در برابر بانوانی که با چالشهای فراوان تلاش کردهاند و قدعلم کردهاند، از هیچ نوع ظلمی دریغ نکردند. اما جامعهی جهانی تنها تماشاگر این وضعیت بوده است. این حالت یک جفای بزرگ در قبال زنان افغانستان است.»

تشدید محدودیت برای محرومسازی زنان از آموزش
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زنان اجازهی کار در ادارههای دولتی را ندارند و همچنان از سفر و گشتوگذار بدون «محرم شرعی» منع شدهاند.
با آنکه محدودیت بر حق کار و آموزش زنان در یک سال گذشته با واکنشهای داخلی و بینالمللی روبهرو بوده است؛ اما تا اکنون این واکنشها نتیجهی مؤثری را بهدنبال نداشته است و طالبان کماکان بر افزایش محدودیتها روی زنان پرداختهاند.
در روزهای پسین زنگ خطر دیگری از سوی طالبان برای تشدید محدودیتهای سختگیرانه به منظور محرومسازی زنان، با تعلیق تحصیل دختران در دانشگاههای کشور به صدا آمده است. اقدامی که وزارت تحصیلات عالی طالبان با نشر یک مکتوب، دروازههای تمام دانشگاههای دولتی و خصوصی را تا زمان نامعلوم بهروی دختران بسته کردهاند.
تصمیم طالبان مبنی بر تعلیق تحصیل دختران در دانشگاهها، واکنشهای داخلی و جهانی را در پی داشته است. در کنار سازمان ملل متحد، سازمان همکاریهای اسلامی، دیدبان حقوق بشر، کشورهای امریکا، بریتانیا، آلمان و… این تصمیم را محکوم کردهاند.
عدم حضور پسران دانشجو در ننگرهار، روند استعفادهی استادان دانشگاههای کشور، اعتراضهای مدنی در شبکههای اجتماعی، راهاندازی گردهماییهای اعتراضی از سوی بانوان در کابل و اعتصاب غذایی دانشجویان دختر در بدخشان از مهمترین واکنشهای است که در برابر تصمیم طالبان مبنی بر تعلیق تحصیل دختران تا اکنون اتفاق افتاده است.

از سوی هم آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد تعلیق تحصیل دختران در افغانستان را محکوم کرده و تأکید نموده است که محرومیت دختران از تحصیل نه تنها حقوق زنان را نقض میکند بلکه تأثیر مخربی در آیندهی افغانستان خواهد داشت. گوترش از طالبان خواسته است که دسترسی برابر به آموزش را در افغانستان برای بانوان تضمین کنند.
توماس وست، نماینده ویژهی امریکا در امور افغانستان این تصمیم طالبان را محدودیت جدید و غیرقابل توجیه بیان کرده و در واکنش به این اقدام طالبان گفته است که جهان باید متحدانه با این سیاست طالبان مخالفت کند.
در همین حال ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی سازمان ملل متحد برای افغانستان تصمیم تعلیق تحصیل دختران را نقض بیشتر حق آموزش برابر و محو زنان از جامعهی افغانستان بیان کرده است.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تعلیق تحصیل دختران را محکوم کرده و در توییتی، این اقدام طالبان را حرکتی منحصر به فرد در جهان خوانده است که حقوق و خواستههای مردم افغانستان را نقض میکند.
هرچند محدودیتهای طالبان در برابر حضور زنان در اجتماع، حق آموزش برابر، بسته بودن دروازههای مکاتب بهروی دختران بالاتر از صنف ششم و دهها محدودیت دیگر بارها انتقادبرانگیز بوده، اما تمامی واکنشها تا حال بینتیجه مانده است.